#شب_عرفه
#عکسنوشته_آمرین
#اعمال_شب_نهم_ذی_الحجه
◀️ شب #عرفه از شبهای #متبرك و شب #مناجات با #قاضى_الحاجات است و #توبه در آن شب #مقبول و #دعا در آن #مستجاب است🙏🏻
🍃#عبادت در این شب، #اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد.
👈براى شب عرفه چند #عمل وارد شده است:
🌹اوّل: این دعا را که روایت شده، هرکه آن را در شب عرفه یا شبهای جمعه بخواند، خدا او را بیامرزد:
اللّٰهُمَّ یَا شاهِدَ کُلِّ نَجْوىٰ، وَمَوْضِعَ کُلِّ شَکْوىٰ، وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ....الی انتها
🌹دوم: «هزار مرتبه» «تسبیحات عشر» را که سید به نقل از کفعمی ذکر فرموده است.
🌹سوم: دعای «اللّٰهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَتَهَیَّأَ» را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است بخواند و متن آن در بیان اعمال شب جمعه درمفاتیح آمده است.
🌹چهارم: حضرت سیدالشهدا علیه السّلام و زمین کربلا را زیارت کند و تا روز عید قربان در آنجا بماند تا از شرّ آن سال محفوظ باشد.
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
✍ مقام عباس، تجلی #بصیرت در #عمل است!
همهی اصحاب عاشورا، اهل بصیرت بودند، اما عباس را، مقام بصیرت این قیام خواندهاند!
ـ بصیرت، شجاعت میآورد؛
مثل وقتی که دشمن برایش اماننامه آورد... و او پشیمانشان کرد!
ـ بصیرت، قدرت میآورد؛
مثل وقتی که اول برادرهایش را به میدان میفرستد.... میخواهد با سهم قربانی بیشتری، در کنار امامش باشد!
ـ بصیرت، وفاداری میآورد؛
مثل وقتی که پنجه در فرات دارد، و آب نمینوشد!
▪️راز پایداری در میدان ... نه !!
راز عباس شدن ... #بصیرت است!
خیلی ها در میدان میمانند، اما عباس نمیشوند!
عباس؛ یعنی قیمت هر چیزی را، به اندازهای که هست بدانی ...
و امامت را ، پای ارزشهایِ اشتباهیِ دنیا، ذبح نکنی!
📩
◄ #ڪـــــلام_شهـــــید
🍁شهید محـمد ابراهیم همت:
#یاد خدا را فراموش نکنید مرتّب
بسم الله بگویید با یاد و ذکر خدا
و #عمل برای رضایخدا خیلی از
مسائل حل می شـــود.
فرازی از وصیت نامه شهید:
امروز می بینیم به خاطر #حفظ اسلام و #منافع مسلمانان در ایران چقدر #شهید و #اسیر و #زخمی داده می شود. ما هم به حکم اینکه مسلمان هستیم مکلف به ادامه ی این راه می باشیم.
🍃⚘🍃
پدر عزیزم ، اگر من #شهید شدم برادرم عبدالله را به ایران بفرستید که جای خالی مرا پر کند و برای رهایی مسلمانان ، فراگیری علوم اسلامی را شروع کند.
🍃⚘🍃
از مادرم ، خواهران و برادرانم حلالیت می طلبم نسبت به آنچه از آن ها بر گردن دارم.
🍃⚘🍃
ای خواهران عزیزم ، مثل #حضرت زینب (س)⚘باشید و در کشورم ( ترکیه ) که راه کفر را در پیش گرفته بر اساس #عمل اسلامی تلاش کنید. مخصوصا #حجاب اسلامی را رعایت کنید و #تلاوت قرآن را هم بیاموزید.
🍃⚘🍃
چند سال پیش کاروان زیارتی کشور ترکیه
با حضور در گلزار #شهدای بهشت حضرت زهرا (س)⚘ تهران با #شهدا تجدید میثاق کردند. در میان اعضای این کاروان خواهر#شهیدکمال قزل کایا هم حضور داشت و بعد از گذشت سال ها به دیدن#شهید و سر مزارش آمدند.
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید کمال قزل کایا هم در تاریخ ۱۳۶۳/۴/۲۸ در منطقه ی قصر شیرین به آرزویش که همانا#شهادت در راه خدا بود رسید.
🍃⚘🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #عمل، تنها راه ارتباط با پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان
#شهید_مطهری
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠آن مسیری که... ملّت را به حقوق اساسیِ خودش میرساند...، همین تمسّک به ارزشهای اساسی انقلاب است.
☀️#امام_خامنهای
#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
🌷🌿🌷🌿🌷🌿
#وصیت_شهدا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
💠 #عمل
🔸 امام علی علیه السلام:
از کسانى مباش که بدون عمل، به آخرت #امید دارند. دیگران را از #گناه باز مى دارند، اما خود مرتکب آن میشوند. به کارهای نیک فرمان میدهند، ولی خودشان آنرا انجام نمیدهند.
📚 نهج البلاغه/ح150
✍🏼 #بهشت و پاداش خداوند مشروط به ایمان و عمل صالح است و کسی که این دو را ندارد، نمیتواند توقع نعمتهای الهی را داشته باشد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
.
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی...
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛