eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
398 دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
54 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 هر زمان ایمان و وحدت داشتیم هرچه سد بود از میان برداشتیم شد سرود ملی ما جاودان تیم ما پیروز شد، گل کاشتیم ✍️، ۱۴۰۱/۰۹/۰۴ 🌸 برد مقتدرانۀ تیم ملی فوتبال بر همۀ ایرانیان باغیرت مبارک ❤️•┈┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈┈•❤️
🇮🇷 | پیام تبریک رئیس‌جمهور به مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی بسمه‌تعالی 🔸بچه‌های پر تلاش و با غیرت تیم ملی فوتبال ایران، از اینکه با همه وجود جنگیدید و شیرینی پیروزی را به کام مردم کشورمان نشاندید، صمیمانه از شما و سرمربی و سایر دست‌اندرکاران تیم ملی تشکر میکنم. دعای خیر یک ملت در ادامه این راه نیز بدرقه راهتان است. 🇮🇷 🇮🇷 ❤️ 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌹🍃🌷🍃━━━┛
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 امشب که رقابت عقاب و یوز است هشیاری و اتحاد، دشمن‌سوز است از لطف دعای مردم ان‌شاءالله در آخر کار تیم ما پیروز است ✍️، ۱۴۰۱/۰۹/۰۸ 🌸 حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه: اگر ایران‌دوست هستید امیدآفرینی کنید. 🌺 امیدآفرینی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران مستدام باد! ❤️•┈┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈┈•❤️
کانال شهدایی یاد یاران
♦️تشییع باشکوه ‌پیکر#شهید_حمیدرضا_الداغی در مشهد شهید غیرت 🕋 اللهم صل علي محمد و آل محمدوعجل فرجهم
🌹 ماجرای شهید سبزواری که بچه خوشتیپ دانشگاه بود 🔻مهدی عرفاتی نوشت: ▫️شهید حمیدرضا الداغی هم‌دانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری(اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشی‌ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو می‌نوازه… ▫️تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ... ▫️رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوش‌هامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوش‌بریده‌ها… ▫️شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش… این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه. ▫️پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد. ▫️حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ…