eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
395 دنبال‌کننده
26.8هزار عکس
9.7هزار ویدیو
55 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
صـلوات خاصـۂ امام (ع) : 🍃«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَمَنَاراً لِبِلاَدِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ وَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ» 🏴شهادت_امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد. @yadyaaran
حکایت یک جمله ناب ۳۲ روز قبل از شهادت چند هفته بعد از شهادتش، یکی از هم‌سنگرهایش جمله‌ای را به زبان عربی برایم پیامک کرد که اولش نوشته بود: «این سخنی از محمودرضاست.» جمله این بود: «إذا کانَ المُنادِی زینب (س) فأهلا بِالشَهادة.» یعنی اگر دعوت کننده زینب (س) است، پس سلام بر شهادت. چیزی در جواب آن بزرگوار نوشتم که در دو دقیقه بعد خودش تماس گرفت. از او پرسیدم: «این حرف را محمودرضا کجا زده؟» گفت: «آخرین باری که تهران بود و با هم کلاس برگزار کردیم، این جمله را اول کلاس روی تخته سیاه نوشت. من هم آن را توی دفتر یادداشت کردم.» تاریخ کلاس را پرسیدم، گفت: «۲۷ آذر بود.» حساب کردم، ۳۲ روز قبل از شهادتش بود. @yadyaaran
:🌿 اگر تعلقات خود را زیر پا گذاشتیم می توانیم مانند به این مملکت خدمت کنیم و اگر با تعلقات شخصی و فردی بخواهیم خدمت کنیم این خدمت به جایی نخواهد رسید. @yadyaaran
🥀بسمـ ربـ الشهداء و الصدیقینـ🥀 1⃣
🥀🍂 شهید... چشم است؛🌷 چشمی که تا ابدیت، امتداد دارد و تا قیامت، . شهید، مقامی است که معادلش، در قاموس هیچ نیامده است؛ اما رسالت او در تمام ذرات عالم، یافتنی است••• 2⃣
💠معرفی شهیده دقیقی 🌷نام:زهرا 🦋نام خانوادگي:دقیقی 🌷محل تولد:گيلان – فومن 🦋تاريخ تولد: ۱۳۴۹ 🌷تاريخ شهادت: ۱۳۹۰/۸/۱۷ 🦋سن: ۴۱ 🌷محل شهادت: ۲۰كيلومتری كاظمين 🦋علت شهادت:حادثه تروريستی 3⃣
✨ طلبه شهیده زهرا دقیقی دراواخر سال 1349 در خانواده مذهبی ودر روستای خداشهر فومن دیده به جهان گشود.🍁 ایشان دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در همان جا و دوران دبیرستان و تحصیلات حوزوی را به صورت حضوری در شهر رشت و به صورت غیر حضوری در قم گذراند. وی از همان ابتدای دوران حیات خویش که خود را شناخت دارای اعتقاد و بود و علیهم السلام و درراه خدا بود🥀 4⃣
•°•🌷🌷•°• او همه ی زندگی اش را به پای یک جانباز ریخت و با او ازدواج کرد وقتی علت این کار را از او سوال نمودند گفت: مگر دوست نداری که با یک گفتگو کنی⁉️ با یک شهید زندگی کنی⁉️ من در هر لحظه از زندگی با همسرم به سرزمین می روم، به دشت های سبز می روم، به انبوه کارزار می روم، به کوه های بلند می روم، به سرخی شفق می روم، به قله می روم.🍂 ما با هم از چشمه های وحدت می نوشیم ، من با او به می روم، من با او به نبرد اهریمن می روم..🌼 5⃣
✨ در سال ۷۶ با خانم زهرا دقیقی کردم. ایشان نذر کرده بود که با یک جانباز ۷۰% ازدواج کند.🌸 حاصل این ازدواج دو فرزند فاطمه خانوم و آقا محمدجواد است••• 6⃣
🌸🍁•••✨ شاخصه یا خصوصیت خاص ایشان، شیوه ی بود.🌱 همش دنبال بین افراد بود، دنبال انس و الفت بود. فوق العاده ای برای پدرومادر قائل بود. پدر و مادر من را بسیار احترام می کرد.🍂 با توجه به شرایط جسمی من که منجر به این می شد که چندین بار در بیمارستان بستری شوم؛ همواره من بود. ایشان طلبه بود، حوزه درس خوانده بود؛ اما بعد از آغاز زندگی مشترک حاضر نبود که غیر از بحث به امورات دیگر برسد. هم به خاطر وضعیت جسمی من و هم تأکید بر و هدایت بچه ها و .🌷 7⃣
✨ در دوران طلبگی، ما با هم در یک مدرسه بودیم. ایشان یک شب از خواب بلند شد؛ دیدم می کند. گفتم: چی شده خانم دقیقی؟ چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد که در عالم خواب دیدم که یک لوحی را جلوی من باز کردند که در آن نوشته شده بود.🌼 هر چه نگاه کردم اسم خودم را پیدا نکردم. ما خندیدیم و گفتیم آخه خانوم ها رو چه به جنگ⁉️ رشت کجا، منطقه جنگی کجا⁉️ فردا شب دوباره، نیمه ی شب از خواب بلند شد اما ایندفعه . گفتیم: چرا می خندی؟ گفت: آخر کار خودم را کردم:) دیشب اینقدر کردم و خدا را صدا کردم که در عالم خواب دیدم یک صدای بلند شد، سرم را بلند کردم دیدم یک ستاره ای در آسمان منفجر شده، نگاه کردم دیدم در آن نوشته: 🌸 8⃣
✨ از خصوصیات بارز ایشان 🔹تقیّد به بود 🔹ایشان با خانواده خود و مردم بسیار و خوش اخلاق بودن🌺 🔹در همه حال از همسر خود میکردن و به خوبی از او پرستاری مینمودن 🔹برای بسار سخت کوش بودن🌾 🔹کمک به ، شرکت در مراسمات شهداء ومذهبی و ایشان زبانزد بود 🔹روزشان را با آغاز می نمودن؛ با مأنوس بودن و خواندنشان ترک نمی شد•••🥀 9⃣