سلام امام زمانم✋🌸
غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف ميكنند، و نفس آب تو را معنى میكند و نبض خورشيد تو را وصف میكند.
خوب میدانم كه تو میآيى؛
آرے تو میآيى همانطور كه وعده كردهاے و آنگاه است.... كه كلمه انتظار را از لغتنامهها پاك خواهيم كرد.
پس اے تمام زيبايى! بيا تا براے هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى.
🌷اللهُـــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرج🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت منتشرنشده سردار سلیمانی از حضورش به همراه "عماد مغنیه" در اتاق عملیاتی که توسط دشمن در ساختمان مقابل رصد میشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سردار سلیمانی:عماد مغنیه و سایر شهدا، عاطفی ترین انسان ها بودند، اما کشش و تعلق بالاتری هم در آنها بود که غلبه می کرد بر آن عاطفه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹حاج قاسم سليمانی: عماد مغنيه شبيه ترين صفات را در صحنه جنگ به مالک اشتر داشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️جات چقدر خالیه عزیز دل حضرت آقا
🕊شادی روح بلندش صلوات
✅ همیشه همراه... تا بهشت
چه خوش بود
روزهای باهم بودنتان
خندهی لبانتان دل ما را بُرد!
دل ما هم رفیقی از جنس شهید میخواهد
لبخند زنان و در آغوش هم تا عرش أعلی...
🔻 فرماندهان گردان مهندسی
جهاد سازندگی نجفآباد اصفهان
از راست: جهادگر شهید کاظم حجتی
و جهادگر شهید احمدرضا ابراهیمی
که در تیرماه ۱۳۶۵ درحال احداث خاکریز
در "فاو" بال در بال ملائک گشودند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#جهادگر_شهید_کاظم_حجتی
#جهادگر_شهید_احمد_رضا_ابراهیمی
🔻 از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
🔻 گفـتم :با چه خـاطرجمعی چنین حرفی میزنی؟؟
🔻گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
🔻 میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (علیهالسلام) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنیهاشم (علیهالسلام) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم.
🔻 مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم، عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
🔻تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#شهید_مدافع_حرم_حمید_قاسم_پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکار یک صحنه جالب از یک خانم مسن و باتجربه در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن در مشهد😂😍
هرکی با آمریکا مذاکره کند خره خر است🤣🤣
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹نکتهای درباره کیفیت اثر روحی استاد ربانی بر شاگرد
🔸استاد فیاض بخش
من و حسن آقایی همراه حسین برای جلسه ای در ستاد مشترک سپاه به تهران آمدیم. بعدازظهر همان روز خواستیم به بیمارستان بقیة الله برویم.
پشت چراغ قرمز چهار راه ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه) بودیم. حسین همین طور که اطراف را نگاه میکرد، با دیدن وضع نامناسب بعضی خانم ها، کم مانده بود از تعجب شاخ در بیاورد.
پرسید: «این جا کجاست؟» بعد با لحن طعنه آمیزی گفت: «این جا پایتخت جمهوری اسلامیه؟!» نچنچکنان ادامه داد: «این آدما کیاند؟ چرا این جوریاند؟ مگه ایران تو جنگ نیست؟ این چه وضعیه اینا دارن؟ پس ما که توی جبهه ایم، اونجا کجاست؟ اینجا کجاست؟»
حالت خاصی به او دست داده و کمی عصبی شده بود. به من گفت: «برو پایین به اینا بگو چرا این جوریاند؟ کجا دارن میرن؟» گفتم: «ول کن حسین آقا، مگه دنبال دردسری؟ بذار توی خودشون باشن.» گفت: «اگه بچه های جبهه بیان تهران، دیگه برنمیگردن جبهه. این جا هیچ خبری از جنگ نیست و همه بی تفاوتن. هیچ رنگ و بویی از یه کشوری که در حال جنگه نداره. بچه های مردم توی جبهه با جونشون بازی میکنن و سرشون کف دست شونه، این جا انگار نه انگار. همه بیخیالند و دنبال بازی خودشون!»
آن روز خیلی به حسین سخت گذشت.
برگرفته از كتاب: «زندگی با فرمانده»
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#سردار_شهید_حاج_حسین_خرازی