eitaa logo
اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
10.6هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
134 فایل
•﴾‌﷽﴿• براي تعجيل در فرج من بسیار زياد دعا کنيد که آن،فَرَج و نجات شما است.(کمال‌الدين، ج ٢،ص ٤٨٥) امام زمان (عج) هدیه محضر امام زمان عج صلوات اللهم عجّل لولیک الفرج #کانال_اشعار_مناجات_با_امام_زمان_عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎤 السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِيَالَهُ بِالبکاء عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْمَوت سلام بر اون آقایی که وقت رفتن از مدینه اهلبیتش و جمع کرد،فرمود پشت سر من گریه کنید،این مسافر دیگه بر نمیگرده ... (آماده ای یا نه؟!) وقت رفتن زشهر پیغمبر گفت باید به غربتم گریید دیگر این شهر را نمی بینم بر غم بی نهایتم گریید گریه بر من رواست،معصومه این مسافر که بر نمی گردد دیدن قبر مادرم زهرا روزی من دگر نمی گردد ... رفت و قسمت نشد که این خواهر همسفر با برادرش باشد ... رفت و قسمت نشد که برگردد زائر قبر مادرش باشد ... رفت و دور از مزار پیغمبر در غریبی ز زهر کین جان داد ... رفت و دور از .... *خوب شد این خواهر جون دادن داداشش رو ندید ...* رفت و دور از مزار پیغمبر در غریبی ز زهر کین جان داد ... کنج حجره به خویش می پیچید همچو مادر به روی خاک افتاد ... اثر زهر کینه کاری بود صورتش شد کبود واویلا ذکر پایانیش در این عالم لب خشکیده بود .... یا زهرا .... *من نقل محدث قمی رو بگم" ایشون فرمود : امام رضا رم شب دفن کردن ، تازه عروسای نوقان داشتن میرفتن خونه ی شوهر ، اون موقع هم رسم بود چندتا خانواده جمع میشدن ، برا این که هزینه ها کمتر بشه ، چند تا عروسی رو با هم برگزار میکردن تو یه مجلس ، عروسو دارن میبرن ، طایفه ها و فامیلا دنبال عروسای نوقان شادی کنان دارن میرن ، یه وقت دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن میبرن تشیع کنن ، الله اکبر ، بعضی ها چه معرفتی به امام داشتن ، بدن امام هم میتونه ابزار هدایت باشه ، تازه عروس ها به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلالتون ، اجازه بدید ما بریم این بدن فرزند زهرا رو دفن کنیم ... هر چی گل آورده بودن ، هر چی هدیه برا عروس ها آورده بودن ، ریختن رو بدن امام رضا ..." ای ... درستشم همینه ، بدن پسر زهرا باید گل باران بشه ...؛ قربونت برم که زنها واسطه ی دفنت شدن فهمیدی چی میخوام بگم؟!!،،، یه همچین اتفاقی تو تاریخ یه بار دیگه هم افتاده،،، اونم مال کربلاست،،، زنای بنی اسد اومدن به نامرداشون گفتن،،،مهریه هامون حلال،،، اجازه بدید این بدن ها رو بریم دفن کنیم،،، لذا تو زیارت ناحیه به ابی عبدالله می گی: أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى قربونت برم که روستایی ها دفنت کردن،،، اما من میخوام بگم یا امام رضا،،، خود حضرت رضا فرمودا:إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ اگه میخوای برا کسی گریه کنی،،،بر حسین ما گریه کن،،، یا امام رضا بدنتو وقتی میخواستن دفن کنن،تلی از گل و کنار زدن،،، اما لایوم کیومک یا اباعبدالله،،،، به به ،،، رحمت خدا بر این ناله ها،،،، شصت شبه داری میگی حسین،،،دیگه بستونه،بازم دلت کربلا میخواد؟!!،،، نشست کنار گودال،چه کنه زینب؟!! _نیزه شکسته ها رو کنار بزن،،، نه نه،،،دونه دونه اینا رو بیرون آورد،،،شمشیرا رو از بدن بیرون آورد،تازه بدنی که زیر سم اسب رفته،،،اما ادب اقتضا میکنه روضه ی خود امام رضا رو بگم،،،برا ابی عبدالله اینجوری روضه خواند،،، به خدا ما که هنوز یه دل سیر براش گریه نکردیم،،،چقد زود داره این سفره جمع میشه،،،چه شبای خوبی بود چه روزای خوبی بود،،، صبح و شاممون با تو شروع میشد،،، ان شاالله عمرمونم با تو تموم بشه آقا؛،،، ان شاالله تو بیای بالا سرمون،،، امام رضا فرمود: یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ چرا؟ علتشم فرمود،اگه نمی گفت جرات نمیکردیم اینجوری بگیم: فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ اخه مثل یه مذبوح سر از بدنش جدا کردن،،، یدونه شباهتشو بگم،،،میخوام بگم شباهتش اینه،تو ماها اگه بخوان یه گوسفندی رو سر ببرن،،،یه مذبوحی رو ذبح کنن،همه دورش جمع میشن،همه خوشحالن، هر کی میگه من از این مذبوح سهمی دارم،،، ( فهمیدی چی گفتم؟!!) همه دورش حلقه زدن،،، اخنس گفت عمامه ش رو من میبرم،،،بجدل گفت انگشترشو من میبرم،،، خولی گفت سرشو من میبرم،،،، همه دارن شادی می کنن،،، حسین،،،،، .
( علیه السلام ) ( سلام الله علیها ) يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى ... دلت رو بفرست مشهد ، توو حرم امام رضا ، به یاد ایامی که خواهرشون حضرت معصومه( سلام الله علیها ) مهمان قمی ها بودند ، ... این همه راه از مدینه حرکت کرد ، برود خراسان امام رضا رو ببینه ، اما بیمار شد ، قم توو بستر بیماری بود ، ... یکی دوجمله عرض کنیم به آقا امام رضا : آقا سلام خواهرتان روبه‌راه نیست دور از تو ،کار هر شب او غیر آه نیست میخواست تا به طوس بیاید ولی نشد وَر نه رفیق بی‌کسی‌ات نیمه راه نیست ( آقاجان آقاجان ...« میخوام دوجمله بگم ، ببینم چه جور ادب میکنی ها ... » آقا جان یا امام رضا ... ) وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد ( بَه بَه ، اهل روضه ای ، خوب گرفتی ها ...قمی ها وقتی فهمیدند حضرت معصومه داره میاد ، رفتند به استقبال بی بی ، گلو شیرینی بردند ، گفتند خواهر امام رضا داره میاد ، با سلام و صلوات بی بی رو وارد قم کردند ، بهترین محله قم ، بی بی رو جا دادند ... ) وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد آسوده باش خواهرِ تو بی‌پناه نیست یک مرد هم نیامده نزدیکِ محمِلش شب را به آفتاب که اِذنِ نگاه نیست اِذنم بده به‌طعنه بگویم به شامیان در قم مُحب فاطمه بودن گناه نیست ... ( یا امام رضا ... آقاجان ، آقاجان ... دلم نمیاد این یه بیت رو نگم ... ) زینب کجا و مَحملِ بی‌سایبان کجا ( اما بی بی حضرت زینب رو توو شهر شام سنگ زدند ، عوضِ نُقل و گُل ، آتش رو سرشون میریختند ... ) بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا ... ؟ حسییین ... داری با امام رضا حرف میزنی ، ... آقاجان خواهرت وقتی قم بود ، بیمار بود ، قمی ها مثل پروانه دورِ بسترش میگشتند ، زنهای قمی نگذاشتند بی بی تنها باشه ، نگذاشتند احساس غربت کنه ... ) آقا اجازه ؟ فاطمه تو ، زمین نخورد اینجا کسی به ساحت او پشتِ ‌پا نزد ... حالا با همین دلِ عاشقت امام رضا رو صدا بزن : يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَيُّهَا الرِّضا يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّه ... 18/8/1400