eitaa logo
اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
7.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
115 فایل
کانال اشعار و مناجات و سخنرانی های کوتاه امام زمان(عج) #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات #اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج ⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️ بازیِ خلق دگر حوصله سر بُرد، بیا خاطرم را غم دوری تو آزُرد، بیا گفته بودند که در اوج بلا می آیی صاحب الامرِ جهان! کار گره خورد؛ بیا .
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دل رابه کف دست گرفته‌ست جهانی با لشگری از آه به بازار میاید نزدیکی صبحیم ، به کنعان‌نرسیده تاریکی شب گرچه به انکار میاید گیسوی نسیم عطر نفس‌های بهاراست دستان نسیم از خبری خوب لبالب باید برسد تا به تن دشت بپیچد تازه همۀ دشت به اقرار میاید_ _کز پنجه ظلم آنهمه خونی که چکیده "از خون غیوران جهان لاله دمیده" نزدیکی صبحیم ، به سامان که رسیدیم خورشید به پابوسی عیّار میاید یک عمر نوشتیم غریبیم غریبیم یک عمر طلب‌کار قدم‌های طبیبیم از یاد نبردیم که آن درد کهنسال هر بار بدهکار ، طلب‌کار میاید... ما منتظر جشن بهاریم در این دشت بر روی تن سرد زمستان بنویسید بر آنهمه سَروی که بریدیم به پایش با پای خودش تا لبه‌ی دار میاید... ای اهل جهان منتظر عید بمانید ای اهل جهان چشم به امید بمانید دنیای ستم روبه‌زوال است ، به زودی ای اهل جهان میر و علمدار میاید .
. (عجل الله تعالی فرجه) ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آسمان رنگِ تازه‌ای دارد مثل سابق غروب، غمگین نیست دیگر از اشک‌های دلتنگی آستین‌های خاک سنگین نیست بعدِ بن‌بست‌های تنهایی کوچه‌ها غلغله‌ست از دیدار بین آغوشِ باز پنجره‌ها هیچ دستی نمی‌کشد دیوار همه جمع‌اند دور یک سفره سفره‌ای که به وسعت دنیاست همه سیرند در عدالتِ نان کنج عزلت گرسنگی تنهاست در جهانِ بدون شاه و گدا هیچ‌کس کدخدای مردم نیست سهمِ دارا هزارها خروار سهم بی‌چیز، بوی گندم نیست! جنگ‌ها رفته‌اند در تاریخ و همان‌جا هنوز می‌جنگند مدتی می‌شود به اذنِ خدا شیشه‌ها هم ‌رفیق با سنگ‌اند همه‌جا هر دو روی سکه یکی‌ست از دورویی خبر نمی‌گیرند همه مؤمن به دینِ یک‌رنگی همه کافر به کیش تزویر‌ند کارِ محرابِ مسجد کوفه اقتدا بر امامتِ قبله‌ست در و دیوار مسجد سهله مفتخر از اقامت قبله‌ست مدتی می‌شود مؤذن‌ها از مناره نمی‌پرند به چاه می‌شوند از کبوتران نجف با دو بالِ علی‌ولی‌الله مدتی می‌شود که قاتل‌ها آن دو ملعون که خون فروخته‌اند با همان هیزمی که می‌دانیم در همان کوچه‌ای که...؛ سوخته‌اند مدتی می‌شود که فاش شده سِرُّالاسرارِ دیرباز خدا عرشیان و زمینیان جمع‌اند سرِ آرامگاهِ رازِ خدا چند وقت است هر شب جمعه کربلا در مدینه مهمان است گنبدی هم‌قواره‌ی خورشید سایه‌سارِ مزار پنهان است روزگارِ چکیده از قلمم قطره‌ای بود، از جهانِ ظهور باقی این ترانه‌باران را می‌نویسیم در زمان ظهور .