🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
تمام انسان ها به ویژه مسلمانان وظیفه دارند رفاه وآسایش یکدیگر را در نظر بگیرند و از هرگونه اعمال فشار و ضرر و زیان به همدیگر دوری گزینند. مخصوصاً در مسئله کاسبی و بازار و تجارت با انصاف و برادری برخورد کنند و ارزاق عمومی و نیازهای ضروری و اجتماعی را فراهم سازند و از گرانفروشی و احتکار اجناس عمومی بپرهیزند و مردم و جوامع بیگانه را به دستورات دینی بد نکنند و اعتماد متقابلی که ملت به آنان دارند به خیانت و ترور اقتصادی تبدیل نکنند.
1- امام صادق (ع) به خدمتکار خویش، «مصادف» یک هزار دینار داد و به او گفت: «آماده شو تا برای کاری تجاری به مصر روی، زیرا تعداد خانواده من زیاد است.» مصادف، وسایل سفر را فراهم آورد و با بازرگانان به مصر رفت. چون نزدیک شهر رسید، کاروانی تجاری در بیرون شهر به استقبال آنان آمد. از آن کاروان درباره وضعیت کالایی که با خود آورده بودند سئوال کردند که آیا در مصر چنین کالایی هست یا نه؟ کاروانیان پاسخ دادند که چنین کالایی در مصر نیست. آنگاه سوگند خوردند و قرارداد بستند که از هر دینار یک دینار سود بگیرند (یعنی سود را مضاعف قرار دهند)، آنان بعد از فروش اجناس، پول خود را گرفتند و به مدینه برگشتند.
مصادف نزد امام صادق(ع) رفت. دو کیسه در دست داشت که در هر کیسه یک هزار دینار بود. عرض کرد: «فدایت شوم این کیسه سرمایه و این یکی سود است.» امام پرسید: «این سود، بسیار است، مگر شما با این کالا چه کردید؟» مصادف داستان تجارت خود را برای امام گفت. آن حضرت با شنیدن حرفهای مصادف فرمود: «سبحان الله! آیا بر قومی از مسلمانان سوگند یاد کرده اید که کالای خود را به آنان نمی فروشید مگر آنکه در ازای هر دینار، یک دینار سود بگیرید؟» آنگاه یکی از دو کیسه را برداشت و فرمود: «این سرمایه من است و ما نیازی به سود نداریم.» سپس فرمود: «یا مصادف! مجالده السیوف أهون من طلب الحلال؛ ای مصادف! چکاچک شمشیرها آسان تر از یافتن روزی حلال است.»[14]
2- راهکار امام صادق(ع) برای مبارزه با گرانی نرخ گندم
نرخ نان روز به روز در مدینه بالا می رفت. نگرانی و وحشت بر همه مردم مستولی شده بود. کسی که آذوقه سال را تهیه نکرده بود، در تلاش بود که تهیه کند. در این میان مردمی هم بودند که به واسطه تنگدستی مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند.
امام صادق(ع) از معتب وکیل خرج خانه خود پرسید: «امسال در خانه گندم داریم؟» معتب پاسخ داد: « بلی یابن رسول الله. به قدری که چندین ماه را کفایت می کند گندم ذخیره داریم.» امام فرمود: «آنها را به بازار ببر و دراختیار مردم بگذار و بفروش.» گفت: «یابن رسول الله گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.» امام فرمود: «همین است که گفتم. همه اینها را ببر و دراختیار مردم بگذار و بفروش.» معتب دستور امام را اطاعت کرد، گندم ها را فروخت و نتیجه را گزارش داد. امام به او دستور داد بعد از این نان خانه را روز به روز از بازار بخر مانند دیگر مردم.[15]
3- در حدیث دیگری از حماد بن عثمان آمده است «عن الإمام الصّادق(ع) حمّاد بن عثمان قال: أصاب أهل المدینه قحط... و کان عند أبی عبدالله(ع) طعام جید قد اشتراه أوّل السّنه، فقال لبعض موالیه: «اشتر لنا شعیرا، فاخلطه بهذا الطّعام أو بعه؛ فإنّا نکره أن نأکل جیدا و یأکل النّاس ردیئا؛ که قحطی در مدینه ظاهر شد و مردم ضعیف و بی دست و پا، با زحمت و مشکلات فراوانی زندگی می کردند و آرد گندم و جو را مخلوط می-کردند و از ترکیب آنها نان می پختند. امام صادق(ع) به غلامانش فرمود که نان خانه من نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف می کنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید از این پس نیمی گندم و نیمی جو باشد. من بحمدالله توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمی کنم تا در پیشگاه الهی مسئله اندازه گیری معیشت را رعایت کرده باشم؛ ما دوست نداریم خوراک خوب بخوریم و دیگران خوراک بد».[16]
14] محجه البیضا، فیض کاشانی، ص 167و168.
[15] کافی، ج5، ص166؛ بحارالا نوار، ج 47، ص59؛ وسائل الشیعه، ج12, ص321, ح2.
[16] وسائل، ج12، ص321، ح1؛ کافی، ج5، ص166، ح1؛ بحارالانوار، ج 11، ص 12؛ الحیاه/ ترجمه احمد آرام، ج 5، ص 197.
#راض_بابا✨
#قسمت_سی_وششم🌻
_کجا بودین؟
راضیه گفت:《رفته بودیم برای نماز.》
از صندلی اش برخاست و کمی به طرفمان آمد.
_یعنی چی؟ شما هر هفته همین رو دارین میگین!
با دست اشاره اي به جلوی تخته کرد و گفت:
《بایستین اینجا. می خوام ازتون درس بپرسم.》
صدای پچ پچ و خنده بچه ها بالا گرفت. حرف هایی که سرکلاس یا توی حیاط بهمان می زدند و چادری بودنمان را مسخره می کردند از یادم نمی رفت.
دبیر سر جایش نشست و کتابش را ورق زد. من و راضیه هم مقابل تخته شانه به شانه هم ایستاده و تک تک سوالات را جواب دادیم. دبیر که گره ابروهایش باز شده بود کتابش را بست و گفت:《 برین بشینین.》
بچه ها نگاهشان را با هم رد و بدل می کردند.
معلم با ناراحتی گفت:《من برای خودتون دارم میگم. شما که درسِتون خوبه با نماز جماعت خوندن به اول درس نمی رسین.》
روس صندلی های ردیف اول که جاگیر شدیم راضیه گوشه ای از دفترم نوشت:《برای اینکه معلم راضی باشه از فردا نماز ظهر را با جماعت و نماز عصر رو توی خونه بخونیم که به اول کلاس برسیم.》
ساعت روی دیوار از نمیه گذشته و وقت قرارمان رسیده بود؛ اما انگار راضیه امشب زیر همه شان زده بود.
《سحر ها همدیگر رو با اس ام اس برای نماز شب بیدار کنیم. اگه هم خسته بودیم دو رکعت به نیست نماز شب بخونیم و بعدش بخوابیم. اگه هم دیگه از خستگی توان بلند شدن نداشتیم، چند تا ذکر بگیم و دوباره بخوابیم. توی شرایط عادی هم بعد از نماز تا ساعت شیش درسای اون روز رو مرور کنیم.
#ادامه_دارد
فرآيند كمال بشرى به وسيلهى كتاب تحقق مىيابد.#امام_خامنه_ای
#الگوی_سوم_زن
#پایگاه_مقاومت_حجتیه_حوزه_۳۵۵_و_۳۵۶
به ما در کانال رهروان ولایت بپیوندید.
👇🏻
@yafatar
نثار شهدا از صدر اسلام تا ظهور مهدی صلوات🥀
#راض_بابا🕊
#قسمت_سی_وهفتم☁️
یکبار دیگر شماره راضیه و خانه شان را گرفتم اما جوابی نشنیدم. به اتاق برگشتم. کتاب زیست را از زمین برداشتم و ورق زدم. به این فکر می کردم که راضیه فردا به خاطر درس نخواندنم برای امتحان روی ترش می کند و از اینکه با خیالات شهادت و زخمی شدنش درس نخوانده ام حسابی می خندد.
آخر یکی از عهد های دیگری که در حرم بسته بودیم خوب درس خواندن بود و راضیه همیشه مای عهدهایش می ماند. مثل همان روزی که معلم پای تخته بود و راضیه از بیرون برگشت. سفیدی صورت و دستانش از سردی آب وضو خانه به سرخی می رفت. روی صندلی که نشست سرم را نزدیکش بردم.
_داری یخ میزنی! مگا مجبوری برس وضو بگیری؟
دستمالی از کیفش بیرون آورد و جلو دماغش گرفت.
_اینجوری درس رو بهتر میفهمم.
باهم قرار گذاشته بودیم که موقع درس خواندن و سرکلاس آمدن با وضو باشیم. کلاس داشت به آخر می رسید که دبیر گفت:《حالا وقت امتحانه یه نگاهی به کتاب کنین تا برم برگه هارو از دفتر بیارم.》
همه محو کتاب شدند. یا از هم سوال می می پرسیدند یا جواب می دادند. یک لحظه نگاهم را به کتابش دادم.
_چرا برگه های کتابت چروک شده؟
دستی به برآمدگی و فرورفتگی ها کشید و خندید.
_دیروز که طبق برنامه مون باید زیست می خوندیم، همزمان داشتم با مامانم ظرف هم می شستم. برای این که از برنامه عقب نمونم کتابم رو گذاشتم پشت لوله سینک هم ظرف می شستم و هم زیست می خوندم.
نگاهم با تعجب راضیه در برگرفته بود. معلم وارد شد و سريع برگه های امتحانی را بینمان پخش کرد. راضیه تا دقیقه آخر نشست و وقتی از کلاس خارج شد سریع به سمتم آمد. پرسیدم امتحانت رو خوب دادی؟ که راضیه با جدیت جواب داد:《 خوب بود.》
بعد نفس عمیقی کشید و گفت:《 زهرا دیگه هیچ وقت تقلب نکن!حق الناسه. همیشه با خدا باش. خودش کمک میکنه.
#ادامه_دارد
فرآيند كمال بشرى به وسيلهى كتاب تحقق مىيابد.#امام_خامنه_ای
#الگوی_سوم_زن
#پایگاه_مقاومت_حجتیه_حوزه_۳۵۵_و_۳۵۶
به ما در کانال رهروان ولایت بپیوندید.
👇🏻
@yafatar
نثار شهدا از صدر اسلام تا ظهور مهدی صلوات🥀
#راض_بابا🌸
#قسمت_سی_وهشتم🎀
یکی از روز ها که معلم تدریسش را تمام کرد و کتابش را بست، روی صندلی نشست و با نگاه سوال برانگیزش همه را از نظر گذراند.
_بچه ها! توی این چند دقیقه ای که تا زنگ تفریح مونده، دوست دارم تک تکتون بگین که می خواین در آینده به کجا برسین یا بزرگترین آرزوی زندگیتون چیه؟
پچ پچ بچه ها بالا گرفت. من هم با لبخند راضیه را برانداز و از تعجب ابروهایم را بالا دادم. یک نفر از ردیف دوم دستش را بلند کرد.
_خانم من دوست دارم وکیل بشم.
دیگری از آخر کلاس دستش را بالا آورد و پشت سر او گفت:《 من دوست دارم اونقدر درس بخونم که دانشمند بشم.》
صدای خنده ها در بین دست های بالا آمد بلند شد.
کناریش با ناز و ادا گفت:《 منم می خوام پولدار بشم.》
خنده ها ادامه داشت. دانش آموزی از ردیف سوم با غرور گفت:《 خانم من میخوام جراح قلب بشم.》
معلم با لبخند به تک تک بچه ها نگاه می کرد و به حرف هایشان گوش می داد که یک دفعه به صندلی روبه رویش چشم دوخت.
_راضیه ساکتی؟! تو می خوای چه کاره بشی؟
راضیه که در حال بازی با جلد کتابش بود سرش را بالا آورد. نفس عمیقی کشید و به اطرافشنگاه کرد و بعد دوباره به کتابش چشم دوخت.
_خانم من... من دوست دارم یکی از یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بشم.
نگاه ها روی راضیه ثابت ماند. صدا های آهسته و خنده ها را از اطرافم به سختی می شنیدم.
_چه خیالاتی!یار امام زمان! اینم شد ارزو؟
برگشتم و چشم غره ای به بچه ها رفتم. نگاه معلم هنوز راضیه را در بر داشت.
_آفرین... آفرین...
#ادامه_دارد
فرآيند كمال بشرى به وسيلهى كتاب تحقق مىيابد.#امام_خامنه_ای
#الگوی_سوم_زن
#پایگاه_مقاومت_حجتیه_حوزه_۳۵۵_و_۳۵۶
به ما در کانال رهروان ولایت بپیوندید.
👇🏻
@yafatar
نثار شهدا از صدر اسلام تا ظهور مهدی صلوات🥀
🎀قرار صبح🎀
💕سلام بر سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین علیه السلام💕
🎀 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🎀
🕌اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🎀
اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن🎀
اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن🎀
✨خدایاقلب مارابه نورقرآن منورگردان،🎀
خدایا اخلاق مارابه زینت قرآن مزیّن کن،🎀
خدایاشفاعت قرآن راروزیمان گردان
🎀🎀🎀🎀🎀
💕دعای سلامتی امام زمان (عج)💕
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
ِ
<< اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا >>
🎀🎀🎀🎀🎀
@Chelleh_khatm
💕دعای فرج امام زمان (عج):💕
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
<< اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ
الطّاهِرینَ >>
🎀🎀🎀🎀🎀
🌱آیت الکرسی می خوانیم به نیت سلامتی آقا امام زمان (یاصاحب الزمان عج)
🌴آیت الکرسی🌴
بسم الله الرحمن الرحیم
الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ
إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض
وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله
فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور
وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون.
🎀🎀🎀🎀🎀
🍀دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
🎀🎀🎀🎀🎀
💎دعای غریق💎
💎دعای تثبیت ایمان درآخرالزمان💎
🔸یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔸
🔷یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوب🔷ِ
🔸ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔸
🎀🎀🎀🎀🎀
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🇮🇷 پایگاه بسیج مسجد حجتیه عج حوزه ۳۵۵و۳۵۶🇮🇷
روزمان را با #قرآن اغاز کنیم
🌹وقتی رئیسی برای جراحی بزرگ اقتصادی قیام میکند
سوره 74. مدّثر آيه( 1-7)
يَآ أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ (1)قُمْ فَأَنذِرْ (2)وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ(3) وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ(4 )وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ(5) وَلَا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ(6) وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ(7)
ترجمه:
اى ردا بر خود كشیده. به پا خیز و هشدار ده. و پروردگارت را بزرگ بدار. و لباست را پاكیزه دار. و از پلیدى دور شو. و (در عطا) منّت مگذار. و(كارت را) بزرگ مشمار و به خاطر پروردگارت صبر كن
🌹🌳پيام ها
1⃣- رهبران جامعه اسلامی باید از لاک خود بیرون بیایند و سرشان را زیر برف بیرون آورند ؛ تا حقایق جامعه را لمس کنند و برای اصلاح آن قیام کنند« يَآ أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ »
2⃣- شرط نجات مردم آن است كه رهبران دینى حركت كنند و انزوا و استراحت سر در لاک خود بودن را كنار بگذارند. «قم فانذر»
3⃣- مومنان انقلابی باید براى انجام مأموریّت هاى الهى، با تمام وجود به پا خیزند. «قم فانذر
4⃣- شرط نفوذ كلام رهبران دینی آن است كه پاک دامن دامن و پاک دست باشند. «و ثیابك فطهّر»
5⃣- رهبران جامعه اسلامى باید از هر نوع پلیدى دورى كنند تا اهل قیام و کارهای انقلابی باشند . «والرّجز فاهجر»
۶- خودسازى مقدم بر جامعه سازى است.6⃣كسى كه مىخواهد جامعه را از آلودگى پاك كند، باید خودش از هر آلودگى پاك باشد. «والرّجز فاهجر»
7⃣- رهبران الهی نباید به خاطر کاری که انجام می دهند منت بگذارند «قم فانذر... و لا تمنن تستكثر»
8⃣- - گرچه در برابر معصیت، مصیبت و اطاعت، صبر لازم است امّا هدایت مردم نیاز به صبر ویژه دارد. «قم فانذر... ولربّك فاصبر»
9⃣- مقاومت رهبر جامعه اسلامى باید جامع باشد. صبر در برابر تهمتها، آزارها، تكذیبها و صبر و پایدارى در تبلیغ و انذار و عبادت. «قم... فاصبر»
✍#رجبعلی_بازیاد
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
🔰فایدهٔ وجود امام
«...لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ...»
✍ بیان شد که حضرت علی در حکمت ۱۴۷ از ضرورت وجود امام در هر عصر و زمانی سخن گفتند. ایشان در ادامهٔ خطبه به فواید وجود امام اشاره کرده و میفرمایند: «وجود آنها به این سبب است که دلایل الهى و نشانههاى روشن او هرگز باطل نگردد و از دست نرود»
این سخن در واقع یکى از پاسخها براى سؤالی است که دربارهٔ فلسفهٔ وجود امام غائب مطرح مىشود و آن این که امام غائب افزون بر این که وجودش سبب آرامش زمین و برکات الهى و تربیت و پرورش دلهاى آماده است، از طریق ولایت تکوینى فایدهٔ دیگرى نیز دارد و آن این است که معارف اسلامى و احکام شریعت را دست نخورده نگه مىدارد تا با گذشت زمان گرد و غبار نسیان و بطلان بر آنها ننشیند و آیین حق تحریف نگردد تا زمانى که ظاهر شود و همه را از این آب زلالِ حیاتبخش سیراب کند. به امید ظهور حیاتبخش امام مهدی...
#مهدویت_در_نهجالبلاغه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mahdaviatsahebazaman
پاسخ به سوالات یارانه جدید.pdf
706.8K
🔴 پاسخ به ۹ سوال رایج درمورد یارانه ها
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
هدایت شده از عمار۱۱۰
🖌 #همه_با_هم_برادریم
خانواده ای که پشت اتاق عمل ایستاده است چون ناراحت و نگران هست و اعصاب ندارد و درد دارد گاهی با دیدن طبیب با عبور از مقررات بیمارستانی با طبیب، پرستار و کادر درمان شروع به پرخاش میکند ولی وقتی که آن شوک و شرایط گذشت دوباره شرایط عادی میشود...
عاقل در این شرایط که او نگران است و حوصله ندارد با او بگومگو نمی کند و آن را به حساب قبول نداشتن طبیب و بیمارستان و...نمیگذارد بلکه با او هنرمندانه همذات پنداری میکند...
دوستان عزیزم، اکنون ارز بیمار در اتاق جراحی است و واقع بینانه خیلی ها (نه همه) حق دارند نگران باشند و اعصاب نداشته باشند و این شوک ابتدایی یک امر مرسوم است.
پس اگر در بین اقوام و دوستان یا در فضای مجازی سخنی در این رابطه گفته شد برآشفته نشده و دنبال جدال بیهوده نباشیم... ؛ ارزش رفاقت ها بیش از این است، هیچ کس حق ندارد در این شرایط برچسب بزند...
در این جراحی اجباری که مورد قبول عقلا و همه اقتصاددان های واقع بین میباشد بیایید دست به دست هم دهیم به مهر برای روزهای بهتر
🖌 #محمدصادق_سلطانزاده_بشرویه
@ammar110
✋
هشدار رییسی به وزرا
🔸مدیر دولتی تخلف کرد فورا برکنارش کنید ؛ درنگ نکنید.ما با کسی پسرخاله نیستیم نباید به مردم اجحاف بشه!
🔺 رئیسی: قیمتها را کنترل کنید تا مردم آسیب نبینند. کوتاهی شود با مسئول بالادست برخورد میکنم
🔹از میدان بهمن و فروشگاه رفاه بازدید کردیم؛ بی تدبیریهایی شده بود که وزیر در جریان قرار گرفت.
🔹عدهای به من گفتند که اسمشان از یارانه حذف شده است. دستور دادم که فورا پیگیری شود.
🔹افرادی که مشخص است در حقشان کوتاهی شده، معطل نکنید و یارانه را به حسابشان برگردانید.
🔹مردم در بیتوجهی به خواست ضد انقلاب بسیار هوشیارانه عمل کردند.
🔹اگر شرکت دولتی در انجام وظایفش تخلف کرد، مدیرش بلادرنگ برکنار و اعلام شود.
🔹اگر موردی ببینم که کوتاهی شده به شدت با مسئول بالادستی برخورد خواهم کرد.
🔹با شرکتهای متخلف دولتی که در بازار، ارز میفروشند برخورد شود.
🔹قیمتها را کنترل کنید تا مردم آسیب نبینند.