eitaa logo
|مـَهـدیِ‌فـاطـِمـِه|
475 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
32 فایل
•‹بِسم‌رَب‌ِّمولاناٰ،صاحِب‌ألزَمان'؏ـج›•❤️‍🔥 «اگریک‌نفررا به‌او‌وصل‌کردي‌ برای‌سپاهش‌ تو‌سرداریاري»🌱💚 برایِ او که حضرت یارست...🌚✨ مایل‌به‌صلوات‌برای‌ظهور‌مهدی‌فاطمه؟؛) شهید نشی میمیری؛) 🌱اللهمـ‌عجل‌لولیکـ‌الفرجـ🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️فریب عبادت زیاد بعضی ها را نخورید... 🌸امیرالمومنین علی علیه السلام به "کمیل بن زیاد"فرمود: ای کمیل! شیفته کسانی که نماز طولانی می خوانند و مدام روزه می گیرند و صدقه می دهند و گمان می کنند که آدمهای موفقی هستند، مباش و فریب آنها را نخور. زیرا ممکن است که به این عبادات "عادت" کرده باشند یا بخواهند عمداً مردم را فریب دهند. ای کمیل! شیطان وقتی قومی را دعوت به گناهانی مثل زنا، شراب خواری، ریا و آنچه شبیه این گناهان است می نماید، عبادات زیاد را با طول رکوع و سجود و خضوع و خشوع پیش آنان محبوب می گرداند. وقتی خوب آنها را به دام انداخت، آنگاه آنان را دعوت به ولایت و دوستی پیشوایان ظلم و ستم می نماید. بحارالانوار ، جلد ۸۱ ، صفحه ۲۲۹ @yafatemehjanm
❄️ اين برف كه مانند نگين مي‌ريزد ❄️ بـر پـاي امـام آخـــريـن مـي‌ريـزد ❄️ نُقلی است كه از يمن وجود مهدي ❄️ بـر روي سر اهــل زمـيـن مـي‌ريـزد 🌺 اللهم عجل لولیک الفرج❤️
هدایت شده از روشنایی_مومنی
https://harfeto.timefriend.net/16733520773534 حرفی سخنی دارید بفرمایید🌸 انتقاد،پیشنهاد،سوال داشتید در خدمتیم✨
روضه خانم سه ساله، رقیه خاتون:) همتون رو یاد کردم اگر اشک ریختید و دلتون گرفت مارو هم دعا کنید💔
هدایت شده از روشنایی_مومنی
کلیپ یازدهم ایتا.mp3
33.81M
جذاب بودن یک علمه که باید یادش بگیری کلیپ یازدهم ایتا این فایل صوتی بالا رو حتما گوش بدید آیت الله محمد مومنی استفاده از معنویت برای رسیدن به اهداف مادی قوانین متافیزیک حاکم بر کائنات قانون جذب قانون شکر گذاری علوم نافع و کاربردی تا ظهور پسر فاطمه در میدانیم پای سید علی خامنه ای میمانیم 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 آیت_الله_محمدمومنی خوشحال میشیم که کانال مارو توی ایتا به دوستانتون معرفی کنید 👇👇👇👇👇 روشنایی_مومنی مسایل مهم و مطالب آموزنده @roshanaie_momenie ✅🌹✅🌹✅🌹✅🌹✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
jaane-mohammad-128.mp3
4.76M
🌱سرود جانِ محمد(ص) 🌱 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ☘میلادحضرت ام ابیها (س) بر همگان مبارک 🍀
درک حسم برای هیچ کسی قابل هضم نبود ! تپش های درون سینه ام هر لحظه هر صدم ثانیه بیشتر میشد . همچنین اونم شُک زده از دیدارم بود ... اون اینجا چیکار میکرد ؟ بابا گفته بود اون دیگه اینجا نمیاد ... وای خدا چرا نمیره ؟میخواد ابرو ریزی کنه ؟ 😳😧 خواستم از کنارش بگذرم که گفت ... -صبر کن ! +توجهی نکردم نمیتونستم بمونم . قدم گذرانی از کنارش برداشتم که به عقب کشیده شدم . یک قدم عقب اومده بودم سر جای اولم ایستاده بودم ! -باید باهات صحبت کنم . +من جایی نمیام . با همون شیطنت همیشگیش که دلم غش میرفت براش و هنوز بعد پنج ماه ازبین نرفته بود ادامه داد . -مطمئنی؟ +اره . ای کاش هیچ وقت این اره رو نمیگفتم چون بعضی از خریتاش هنوز از بین نرفته بود .. و من از مهم ترین خریتاش خبر داشتم . همون لحظه درد کم کم در وجودم نهفته شد ! وقتی زانو زد و اون کارو کرد چشام گرد شد .😳😱 دانشجو های کلاسمم همه جمع شدند تو سالن و همه هی میگفتن استادقبول کنین استادقبول کنین♥️💍 نمیدونستم چیکار کنم ؟ اما درد هر لحظه بیشتر میشد ! تا اینکه لبخندی به نشانه رضایت زدم و اون حلقه رو انداخت تو دستم و وقتی ایستاد بی قرار با جیغی تو آغوشش افتادم که دیگه چیزی جز صداهای اطراف نمیشنیدم چنین شد که ... میخوای بدونی چی میشه ؟😜 @ROmansm چنل بالا میزاره رمانه رو دنبال کن تا داستان حرفه ای شونو بخونی🌸💕