یک‌چیزی! این نام انیمیشن است. انیمیشن کوتاه «یک‌چیزی» یا “Something” اثر دربارهٔ چند کوه است! بله! شخصیت‌هایش چهار کوه هستند. یکی در دلش نفت دارد، دیگری طلا، دیگری آتش. این هرسه، سرمست و مغرور از داشته‌های خویش‌اند. کوه کوچک ما اما در قلبش یک گردی کوچک ساده دارد. ما نمی‌دانیم این گردی چیست. نمی‌دانیم به چه دردی می‌خورد. خودش هم نمی‌داند. وقتی بقیه مسخره‌اش می‌کنند، توانایی‌اش را انکار می‌کند و آن را دور می‌اندازد. بقیه از این فرصت استفاده می‌کنند و آزارش می‌دهند. حالا، درست وسط سختی، وقتی‌ست که کوه کوچک ما، گنج درونش را به یاد می‌آورد. (این‌جای داستان دلم می‌خواست از شوق فریاد بکشم! چقدر پوشیده و موجز به ما نشان داد استعدادهایمان در سختی شکوفا می‌شوند!) بقیه‌اش را نمی‌گویم که اثر از دهن نیفتد 😁 این یکی از استعاری‌ترین و معناگراترین انیمیشن‌های کوتاهی‌ست که دیده‌ام. اسم اثر چقدر خوب انتخاب شده! تا ساعت‌ها بعد دیدنش، مدام جمله‌ای را زیر لب تکرار می‌کردم که گمان می‌کنم در ذهن کارگردانش هم بارها تکرار شده: Everyone has something inside. بعد، بیتی را دم گرفتم که مغز همین انیمیشن بود، قلمی‌شدهٔ سده‌ها قبل، به دست #مولوی: ما زبان را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال را 🔴 یک‌چیزی را با بچه‌هایتان ببینید. در طول تماشا، سکوت کنید! بگذارید خودشان معنا را بی‌واسطه دریافت کنند. بعد، مثل من، بنشینید پلان‌به‌پلان با هم بررسی‌اش کند. قول می‌دهم اثرش از ده‌ها کلاس خلاقیت و فبک و ورزش ذهنی، بیشتر باشد. می‌توانید روی قولم حساب کنید. t.me/takooch #پیشنهاد_یاقوت ┄┄•°┅┅°•┄┄ 🚀 @yaghoot_hakim