eitaa logo
(طور عشق)رضا یعقوبیان
9.4هزار دنبال‌کننده
4 عکس
2 ویدیو
970 فایل
متن اشعار و مدایح، مرثیه ها، سرودها و نوحه های حضرات معصومین علیهم السلام شماره تماس ۰۹۱۵۳۱۶۱۳۰۰ @yaghoubian1
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه ها و اشعار ورود اهل البیت ع به شام 👇👇👇
۱ (ورود اهل بیت ع به شام) کاروان اسیران،آمده شام ویران خم شده زین مصیبت،قامت غم نشینان از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری امان از مردم شام،بی وفایند و بد نام می زدند بر سر ما،سنگ کین از لب بام از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری آن چه بر ما روا بود،همه جور و جفا بود شام غم بر اسیران،بدتر از کربلا بود از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری همه با دست بسته،از سفر گشته خسته بوده همراه آن ها،زینب دل شکسته از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری اهل بیت محمد،همگی بی قرارند جور و کین گشته افزون،جز خدا کس ندارند از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری دشمنان ظالمانه،از ستم وحشیانه می زدند کودکان را،کعب نی تازیانه از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری شامیان بهر زینب،بوده این غم عذابش دشمن دین و قرآن،برده بزم شرابش از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری امان از ظلم عدوان،تشت زر صوت قرآن بر لبان حسینش،می زند چوب خزران از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری گل زهرای اطهر،می زند دم ز محبوب یزید بی مروت،می زند بر لبش چوب از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری @yaghubianreza
۲ (ورود اهل بیت ع به شام) کنار دروازه ی ساعات خون شد دل عمه ی سادات در شام غم محشر به پا بود بدتر ز داغ کربلا بود سر حسین بر نیزه ها بود ای شاه دین ابی عبد الله۳ کرد از حسین و کربلا یاد گفتا چنین حضرت سجاد امان ز ظلم مردم شام کف می زدند در ملاء عام بر ما زدند سنگ از لب بام ای شاه دین ابی عبد الله۳ این سر خونین حسین است بر فاطمه نور دو عین است در کربلا سویش دویدند در قتلگه خنجر کشیدند از پشت سر سرش بریدند ای شاه دین ابی عبد الله۳ دست اسیران را ببستند قلب یتیمان را شکستند گرد اسیران می زدند صف هر دم زدند چنگ و نی و دف در پیش سرها می زدند کف ای شاه دین ابی عبد الله۳ گل های دین پژمرده بودند کتک ز دشمن خورده بودند در بین مردم ولوله بود زینب امید قافله بود پاهای شان پر آبله بود ای شاه دین ابی عبد الله۳ از این مصیبت در عذابند عازم سوی بزم شرابند همه ز عشق حق لبالب جان همه رسیده بر لب سوزد دل حضرت زینب ای شاه دین ابی عبد الله۳ بزم می آن بی حیا بود رو به رویش تشت طلا بود حسین دم از محبوب می زد یزید به لب ها چوب می زد بر آن امام خوب می زد ای شاه دین ابی عبد الله۳ @yaghubianreza
۳ (ورود اهل بیت ع به شام) آورده اند اسیران،امروز به شام ویران وارد به شهر شامند،با ستم فراوان امان ز مردم شام۴ شلوغ و ازدهام است،دروازه های ساعات دشمن چه ها نموده،بر عمه های سادات امان ز مردم شام۴ در شام غم رسیدند،جز رنج و غم ندیدند از دشمنان بی دین،زخم زبان شنیدند امان ز مردم شام۴ این جا امام سجاد،جانش رسیده بر لب بهر حسین بگویند،کلثوم سکینه زینب امان ز مردم شام۴ خون شد دل اسیران،زین همه ظلم و بیداد زین داغ و این مصیبت،گفتا امام سجاد امان ز مردم شام۴ ای کاش مرده بودم،این سان ندیده بودم در شام در کنار،سر بریده بودم امان ز مردم شام۴ این جا همه به عترت،ظلم فزون نمودند دل همه اسیران،از کینه خون نمودند امان ز مردم شام۴ می زد عدو به آنان،زخم زبان و دشنام زدند بر اسیران،سنگ ستم ز هر بام امان ز مردم شام۴ @yaghubianreza
۴ (ورود اهل بیت ع به شام) لبریز همه مردم(دروازه ی ساعات است)۲ ظلم و ستم دوران(بر عمه ی سادات است)۲ شهر شام در سرور و جشن و شادی بر اهل حرم شد ظلم و بیدادی وای از شام وای از شام داد از غریبی۲ بر اهل حرم کردند(ظلم و ستم بسیار)۲ هر لحظه ز کین دیدند(از مردم شام آزار)۲ دل ها خون گردیده زین ظلم و بیداد در سینه غم دارد حضرت سجاد وای از شام وای از شام داد از غریبی۲ در شام بلا هر دم(شد غربت شان معلوم)۲ چه ظلم و ستم ها شد(بر زینب و بر کلثوم)۲ در شام بلا بی جرم و بهانه می زدند بر یتیمان تازیانه وای از شام وای از شام داد از غریبی۲ از کینه سر نیزه(سرهای شهیدان بود)۲ با اهل حرم زینب(دلخون و پریشان بود)۲ بر روی نی سر ماه مدینه خون شد دل رقیه و سکینه وای از شام وای از شام داد از غریبی۲ رأس پسر زهرا(بر نیزه نمایان بود)۲ بر نیزه سر مولی(همچون مه تابان بود)۲ اهل حرم جان شان آمد بر لب خون گریه می کردند کلثوم و زینب وای از شام وای از شام داد از غریبی۲ از ظلم و ستم در شام(دستان همه بستند)۲ زین جور و جفا هر دم(قلب همه بشکستند)۲ امان از ظلم و کین مردم شام بر اسیران زدند سنگ از لب بام وای از شام وای از شام داد از غریبی۲ @yaghubianreza
۵ (ورود اهل بیت ع به شام) وارد شده در شام ویران محمل کاروان ایمان خون شده قلب این اسیران امان ز ظلم مردم شام۳ پر شده دروازه ی ساعات در سوز و غم روح مناجات خون شد دل عمه ی سادات امان ز ظلم مردم شام۳ در کاروان غم حجله بسته بر روی محمل ها نشسته با دل خون قلب شکسته امان ز ظلم مردم شام۳ غرق ستم شام بلا بود سرها به روی نیزه ها بود در کاروان سوز و نوا بود امان ز ظلم مردم شام۳ اهل حرم همه عزادار بر روی نی رأس علمدار کرب و بلا گردیده تکرار امان ز ظلم مردم شام۳ در شام غم چه وحشیانه بر کودکان زدند نشانه با کعب نی با تازیانه امان ز ظلم مردم شام۳ نامردمان از ظلم و کینه بر سر نی ماه مدینه زد بر سر و سینه سکینه امان ز ظلم مردم شام۳ بر اهل بیت از مردم شام زخم زبان بوده و دشنام سنگ ستم از روی هر بام امان ز ظلم مردم شام۳ @yaghubianreza
۶ (ورود اهل بیت ع به شام) پر ازدهام است،دروازه ی شام شد کار مردم،شادی و دشنام امان از شام۲ بسوزد از غم،دل اسیران به روی نیزه،سر شهیدان امان از شام۲ خونین دل از غم،شد ام کلثوم سرش به نیزه،امام معصوم امان از شام۲ دستان بسته،در غم نشسته از جور دشمن،دل ها شکسته امان از شام۲ زینب شد از غم،قامت خمیده بر روی نی بود،سر بریده امان از شام۲ ظلم فراوان،در شام ویران ای وای از این غم،شد بر اسیران امان از شام۲ سکینه سوزد،زین ظلم و بیداد شد دیده گریان،امام سجاد امان از شام۲ امام سجاد،خون شد دل او دشمن شرر زد،بر حاصل او امان از شام۲ در شام ویران،شد روزشان شام زدند بر آنان،سنگ از لب بام امان از شام۲ دشمن یتیمان،را بی بهانه گه کعب نی زد،گه تازیانه امان از شام۲ در شام ظلم و،کینه فزون شد از استقامت،دشمن زبون شد امان از شام۲ @yaghubianreza