۵۰
(امام جعفر صادق ع)
صادق امام انس و جان،حبل المتینی تو
فدای دینی تو
بر شیعیان مرتضی،حصن حصینی تو
فدای دینی تو
در آسمان دین حق،مولی تو خورشیدی
همیشه جاویدی
ای حامی دین خدا،فخر آفرینی تو
فدای دینی تو
پنهان بود مولای من،قدر رفیع تو
جنت بقیع تو
امام ما بر شیعیان،یار و معینی تو
فدای دینی تو
از کینه ی دیرینه زد،دشمن بیگانه
آتش به کاشانه
از این همه ظلم و ستم،با غم عجینی تو
فدای دینی تو
بودی تمام عمر خود،از حق خود محروم
گردیده ای مسموم
با زهر منصور لعین،کشته ی کینی تو
فدای دینی تو
موسی بن جعفر آمده،مولی کنار تو
شد بی قرار تو
مولای عالم راهی،خلد برینی تو
فدای دینی تو
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#سه_ضرب_یزدی
#زنجیرزنی
#شهادت_امام_صادق
@yaghubianreza
۵۸
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
ای نور چشم مرتضی،ای یوسف زهرا
کوفه میا مولی
یاد غریبی ات حسین،اشکم شده دریا
کوفه میا مولی
این کوفیان بی وفا،با من همه بودند
اما پی سودند
در بین این نامردمان،گردیده ام تنها
کوفه میا مولی
کم شد میان کوفیان،صبر و شکیب من
غم شد نصیب من
در کوچه های بی کسی،با تو کنم نجوا
کوفه میا مولی
این کوفیان بی حیا،اهل جفا هستند
دستان من بستند
این جا شوی تو رو به رو،با لشکر اعدا
کوفه میا مولی
در انتظار تو همه،با نیزه و شمشیر
با تیغ تیز و تیر
حسین زهرا می شود،قتلگهت این جا
کوفه میا مولی
این جا شود صد پاره تن،اکبر گل لیلا
از کینه ی اعدا
خون می کنند قلب تو را،مردم بی پروا
کوفه میا مولی
در بین این اهل جفا،ای روح با احساس
جان می دهد عباس
این جا شود سقای تو،مقطع الاعضا
کوفه میا مولی
این جا زند تیر ستم،حرمله ی کافر
بر حنجر اصغر
از داغ شش ماهه علی،خیمه شود غوغا
کوفه میا مولی
این جا ز ظلم دشمنان،جانش رسد بر لب
خواهر تو زینب
بیند سرت بر نیزه ها،در روز عاشورا
کوفه میا مولی
در راه تو حسین من،سرم جدا گردد
جانم فدا گردد
بهر سفیرت زندگی،شد سخت و جانفرسا
کوفه میا مولی
گرچه برای غربتت،سر تا به پا دردم
نقش زمین گردم
در راه تو جان می دهم،تا دین شود احیا
کوفه میا مولا
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
#زنجیرزنی
#سه_ضرب_یزدی
@yaghubianreza
۴۰
(حضرت رقیه س)
امشب پدر خوش آمدی،ممنونم ای بابا
واویلا واویلا
از شوق دیدار رخت،اشکم شده دریا
واویلا واویلا
تنها و سرگردان منم،در کنج این ویران
دنیا شده زندان
تا آمدی خرابه ام،گردیده روح افزا
واویلا واویلا
غریب مادر بعد تو،غم شد نصیب من
غم شد شکیب من
ای روشنی خانه ام،با تو کنم نجوا
واویلا واویلا
تا رأس تو دیدم به نی،رنگم پرید بابا
قدم خمید بابا
چون عمه ی مظلومه ام،دیگر شدم تنها
واویلا واویلا
هر جا که نامت برده ام،با ضربه ی سیلی
رویم شده نیلی
سیرم دگر از زندگی،بعد از تو ای بابا
واویلا واویلا
خوابم نمی برد پدر،از درد پاهایم
خرابه شد جایم
خون شد دلم از این همه،بیداری شب ها
واویلا واویلا
طفلم ولی بابای من،از داغ تو پیرم
از زندگی سیرم
مرا به همراهت ببر،ای کعبه ی دل ها
واویلا واویلا
سرت به روی دامنم،زد شررم بابا
خونجگرم بابا
رقیه ی دلخسته را،همره ببر بابا
واویلا واویلا
در کنج این ویرانسرا،سرت به دامانم
آرامش جانم
راحت شوم از درد و غم،روم سوی زهرا
واویلا واویلا
ای نور چشم فاطمه،جانم بود بر لب
با گریه ی زینب
گریان برای عمه ام،از این مصیبت ها
واویلا واویلا
چون مادرت در نیمه شب،گردم کفن بابا
دور از وطن بابا
با گریه ی اهل حرم،گردد عزا برپا
واویلا واویلا
(سبک: ای ساقی لب تشنگان)
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_رقیه_س
#زنجیرزنی
#سه_ضرب_یزدی
@yaghubianreza