eitaa logo
هیئت علی ابن ابیطالب (ع)
2.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
26 فایل
امروز قرارگاه حسین ابن علی (ع) ، ایران است. ارتباط با ما 👇 https://eitaa.com/yashahed
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️و اینک عاشورا مردی کنار قتلگاه، سالهاست صبح و شب خون گریه میکند.... 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبه جدک الحسین علیه السلام ! ◾️با سلام و عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن عاشورای حسینی خدمت شما همراهان مهدوی؛ ▪️امروز قلب نازنین مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه در فشار است. به نیت سلامتی قلب داغدار مولای غریبمان ختم صلواتی را هدیه به امام حسین علیه السلام و شهدای مظلوم کربلا برگزار می‌کنیم با نفس های گرمتون همراهی بفرمایید. 📣 به دوستان اطلاع دهید. لطفا تعداد صلواتهای خودتون رو در لینک زیر وارد کنید 👇 http://slwt.ir/42c4a2 با تشکر از همراهی شما بزرگواران🌹 🌺 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع) ➡️ https://eitaa.com/joinchat/272302292Cb2b9abfdd1
راز چشمه آب در حرم حضرت اباالفضل علیه السلام... همان آبي كه بر فرزندان پيامبر در ظهر عاشورا ۱۴ قرن پيش بستند، امروز در حرم قمر بني هاشم، به طرز معجره آسايي نابينا را بينا مي‌كند.. بيمار سرطاني را شفا مي‌دهد و از ۵۰ سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده مي‌شود نه كم و نه زياد مي‌شود... آیت الله سيد عباس کاشاني حائري اینگونه نقل کرده است : روزي در بيت آيت الله حکيم بودم که کليددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل عليه السلام تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس حضرت ابوالفضل عليه السلام را آب گرفته و بيم آن مي رود که ويران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نيز آسيب کلي وارد شود شما کاري بکنيد. آنگاه گروهي از علماي نجف از جمله اينجانب به همراه ايشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل عليه السلام رفتيم. آن مرجع بزرگ براي بازديد به طرف سرداب مقدس رفت و ما نيز از پي او آمديم . اما همين که چند پله پايين رفتند ديدم نشست و با صداي بسيار بلند که تا آن روز نديده بودم شروع به گريه کرد. همه شگفت زده و هراسان شديم که چه شده است؟ ديدم قبر شريف ابوالفضل عليه السلام در ميان آب بسان جايي که از هر سو به وسيله ديوار بتوني بسيار محکم حفاظت شود در وسط آب قرار دارد اما آب آن را نمي گيرد درست همانند قبر سالارش حسين عليه السلام که متوکل بر آن آب بست اما آب به سوي قبر پيشروي نکرد و آنجا را حاير حسيني ناميدند. این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است.ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(علیه السلام) است آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمی‌کند... السلام علیک یا اباالفضل العباس علیه السلام... (ع) 🌹 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع) ➡️ https://eitaa.com/joinchat/272302292Cb2b9abfdd1
از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی (ع) 🌹 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع) ➡️ https://eitaa.com/joinchat/272302292Cb2b9abfdd1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیدحسن نصرالله: ♦️ما از لبنان به همه جهانیان می گوییم، امام ما، رهبر ما، آقای ما، عزیز ما و حسین ما در این زمان، حضرت آیت الله العظمی امام سید علی حسینی خامنه ای است ♦️ ای فرزند حسین ما تو را تنها نمی‌گذاریم... (ع) 🌹 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع) ➡️ https://eitaa.com/joinchat/272302292Cb2b9abfdd1
چرا در کربلا علی‌ها را ویژه زدند⁉️ یهودیان نشانه‌های اباعبدالله علیه السلام را داشتند و می‌دانستند که این اتفاق کنار فرات خواهد افتاد، در کتاب‌های آنها بود. برای مسلمان‌ها هم پیامبر صلی الله علیه و آله پیش‌بینی فرموده بودند. آنها می‌دانستند که امام بعد از امام حسین اسمش علی است، گفتند: «هم امام حسین و هم امام بعدی را همین جا می‌کشیم و کار را یکسره می‌کنیم.» اباعبدالله برای اینکه بتوانند این خط را گم کنند، اسم همۀ پسرهایشان را علی گذاشتند. علی‌اکبر، علی ‌اوسط (امام سجاد) و علی‌اصغر علیهم السلام. با حکمت خدا حضرت سجاد بیماری بسیار سختی می‌گیرند طوری که نمی‌توانستند تکان بخورند. زمانی که کاروان اسرا را به کوفه می‌برند، ابن‌زیاد می‌گوید: «این مرد کیست که بین اینها زنده مانده است؟» جواب می‌دهند که او علی‌بن‌الحسین است، ابن‌زیاد می‌گوید: «ما که همۀ علی‌ها را کشتیم.» این یعنی برنامه داشتند که نباید علی‌ در کربلا زنده بماند، برای همین علی‌ها را در کربلا ویژه زدند. هم از اسم علی بدشان می‌آمد، طوری که می‌گویند: «بُغْضاً لاَبِيكَ؛ ما از بابایت علی بغض داریم.» و از طرفی به اینها گفته ‌شده بود که نگذارید علی‌ها زنده از اینجا برگردند. (ع) 🌹 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع) ➡️ https://eitaa.com/joinchat/272302292Cb2b9abfdd1
روضه سید الشهداء (ع) مرحوم حاج ملا آقا جان می گفت:  روزی دیدم دو نفر پیرزن در مسجد کنار یکدیگر نشسته و با هم صحبت می کنند یکی از آنها می گوید: پا و کمرم درد می کند. دومی با کمال اخلاص و جدی به او گفت: مگر تو روضه نمی روی؟ گفت: چراگاهی می روم. گفت: خوب آسان است از اشک چشمت بگیر به محل درد بمال خوب می شود. مگر نمی دانی که شفای تمام دردها به دست خدا است و وقتی تو برای سید الشهداء حسین بن علی ( علیه السلام) که ولی خدا است گریه کردی خدا تو را دوست خواهد داشت و هیچ وقت نمی خواهد که دوستش از درد بنالد. 🔸️منبع کرامات الصالحین (ع) 🌹 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع) ➡️ https://eitaa.com/joinchat/272302292Cb2b9abfdd1
⚫️ بعد از کربلا چه گذشت عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد،یزید دستور داد که اسرا را هم به شام بفرستید. کسانی که همراه سرهای مقدس سفر میکردند در اولین منزل فرود امدند تا غذا بخورند. در حالیکه مامورین مشغول خوشحالی و خوردن غذا و شرب خمر بودند، ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت: "آیا امتی که حسین را میکشند امید شفاعت جدش را روز حساب و قیامت دارند؟" مامورین مضطرب و هراسان شدند و خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد. دوباره مامورین مشغول خوردن غذا شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: " نه این چنین نیست،بخدا قسم که اینها شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب خواهند بود." مامورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند و نتوانستند. دوباره مشغول غذا خوردن شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: "حسین را به حکم حاکم جور کشتند و این خلاف حکم خدا است." غذا خوردن برای همه ناگوار شد و از آنجا کوچ کردند. مامورین ابن زیاد در راه سر حسین علیه السلام را از صندوق در آوردند و روی نی قرار دادند تا به منزلی رسیدند که راهبی در انجا زندگی میکرد. نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری از زمین تا آسمان میدرخشد. بیرون امد و دید نور از سر حسین علیه السلام هست،نزد مامورین آمد و گفت: شماها کی هستید؟ مامورین ابن زیاد. این سر کیست؟ سر حسین ابن علی کدام علی؟ علی ابن ابیطالب. مادرش کیست؟ فاطمه دختر رسول خدا. دختر پیامبرتان؟ بلی! وای بر شما که چه بد مردمی هستید! اگر مسیح فرزندی داشت او را روی مژه ی چشمانمان نگه میداشتیم... ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم و این سر را تا صبح به من بسپارید؟ مانعی ندارد. ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند. راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه میکرد تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت: ای سر مقدس من گواهی میدهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و گواهی میدهم که محمد جد تو رسول خداست و من بر دین جد تو هستم.. فردا صبح نزدیک شام که رسیدند،ماموران سر ابی عبدالله گفتند: بیایید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید از ما بستاند، وقتی کیسه های زر را گشودند دیدند که دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود که یک طرف آن مکتوب بود: 🔴"و لا تحسبن الله غافلا عمّا یعمل الظالمون. و در طرف دیگر: "و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون" اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند ،تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از پیروزی یزید به استقبال شتافتند، به منظور تکمیل تزیین شهر سه روز اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع تزیینات اراستند. مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی شدند . اهل بیت وارد دمشق شدند... 📚 نفس المهموم ص423، 📚مناقب ابن شهراشوب ج4 ص 82 📚نفس الهموم ص 429 (ع) 🌹 هیئت جوانان علی ابن ابیطالب (ع) ➡️ https://eitaa.com/joinchat/272302292Cb2b9abfdd1