🔵تحلیلی خواندنی از سخنان اخیر رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان
🌀دیروز عمار، امروز ابوذر!
🔶 دیروز عمار:
وقتی امری مشتبه شد و ذهن هایی را ابهام گرفت، #رهبری ندای "أین عمار" داد. تقاضا کرد خواص سخن بگویند. اقلا همان قدر را که یقین دارند بگویند!
تمام #فتنه های قبل از آن همین گونه جمع شده بود: #روشنگری و مواجهه فرهنگی.
از ماجرای بازرگان و بنی صدر تا عزل قائم مقام. شاگردان امام و معتمدین مردم راه افتادند برای مردم توضیح دادند، تحلیل کردند و به آسانی غائله ها ختم به خیر شد.
این بار اما به حد نصاب عماری نیامد!فتنه در خیابان ماند. ناچارا سران ماجرا با برخورد امنیتی(زندان و حصر و...) ساکت شدند. آخرین راضی به #حصر ، رهبری بود اما همه هزینه اش پای او افتاد تا همین حالا!
آن هایی که می توانستند عمار شوند و حتی برخی دوره های قبل بودند:
🔹برخی ذی نفع بودند چند سال بعد بخشی از واقعیات را اعتراف کردند اما روزی که لازم بود ذهن جوان پرسشگر را روشن کنند نه!
🔹برخی از هر دو طرف نفع بردند. نماینده ولی فقیه بودند با امتیازاتش اما نزد مرحوم آقای #هاشمی هم گفتند شرّ جوانان انقلابی -که شعار #بصیرت می دادند- را از جنبش سبزی ها بیشتر می دانند!
🔹برخی دیگر میانه رفتند. میزبان مرجع تقلیدی (آیت الله نوری همدانی) می شدند که استان به استان می گشت و روشنگری می کرد اما خودشان آینده شان را به خطر نیانداختند نه شهر به شهر استانشان نرفتند بلکه در همان مرکز استانشان هم ترجیح دادند سخنران #۹دی نباشند و جوان ترها چنان کنند!
🔹برخی دیگر بجای اینکه مثل #بهشتی و خامنه ای و... برای امام، در این ماجرا روشنگری و ابهام زدایی کنند، در تریبون هایشان جای قاضی فقط حکم صادر کردند حکم بغی، اعدام و...! و البته بهانه های نو آفریدند.
🔹برخی جای عمار، عمر بن حمق شدند و ناسزا گفتند و آتش را شعله ور تر کردند.
خلاصه هرچه بود "أین عمار" به نصاب نرسید و ۸۸ بخلاف فتنه های قبل، فرهنگی و بصیرتی -آنجور که شایسته تر بود- جمع نشد. هنوز گسلش در جامعه هست و مواقعی لرزش دارد!
🔶امروز ابوذر:
دیدار رهبری با دانشجویان (۸خرداد۹۷) و نقدها و انتقادها و گله های بعضا تند آنها، صحه هایی هم داشت:
"بسیاری از این اعتراض ها هم وارد است"! "خیلی از این اشکالات وارد است اما رفع این اشکالات به این آسانی نیست".
این بار رهبری با صدای رسا "لشکر مطالبه گر" تمنا کرد:
" #مطالبه_گری از آن چیزهایی است که از آن نباید دست برداشت... اینجا یک لشکری از جوانان مومن و #انقلابی لازم است که وارد میدان بشوند. مطالبه کنند آرمانها را و خودشان کمک کنند به تحقق این آرمانها".
این فریاد بلندی است که یعنی: تنهایی نمیتوانم!
مطالبه گر، برایم مثالش ابوذر است...
می ترسم لشکر نشود و باز به نصاب نرسد!
می بینم امروز و فردا برخی جای ابوذر توهم عمار بزنند! پینه دوزی کنند که: ایرادی نیست! اگر هست گفتنش صلاح نیست! شبهات درباره فلان نهاد کار #آمد_نیوز و نامه های #احمدی_نژاد است!
زود خودشان را عقل و مرجع منحصر تشخیص مصلحت کنند که فلان مطالبه به #مصلحت نیست! تخریب افکار عمومی بهانه همیشگی شان برای بستن دهان نقد است.
جواب حضرت آقا به این قماش بسیار دقیق بود: "اگر چنانچه این حجم عظیم و وسیع تهاجم به افکار عمومی از سوی ضد انقلاب با این مطالبه گری ها مواجه نشود قطعا ویرانگری خواهد کرد. یادآوری آرمان ها، مطرح کردن آرمان ها، خواستن آرمان ها، طلبکاری نسبت به تحقق آرمان ها یک سدی است در مقابل تخریب افکار عمومی".
اگرآن قماش گوش می کردند می گفتم از روی این جمله صدبار بنویسند تا در ذهنشان حک شود که مطالبه گری سدی مقابل تخریب #افکار_عمومی توسط دشمن است نه خود موجب آن!
🔶 برخی از آنها که دیروز باید عمار انقلاب می شدند از قضا همان هایی شده اند که ابوذرها باید برشان وارد شوند!
🔺ابوذر وقتی بر تئوریسین های اشرافیت و #ویژه_خواری زمانش وارد شد شنید که می گوید: اگر زکات داده باشد خانه ای از طلا و خانه ای از نقره هم بسازد اشکالی ندارد!
ابوذر عصایش را به فرق او زد آیه الذین یکنزون و وعده دردناک عذابش را بر او خواند. و البته بی عقل خطابش کردند اما از امامش سردوشی گرفت که: "اینها از تو بر دنیایشان ترسیدند و تو از آنان بر دینت..."(خطبه۱۳۰)
چه اشکال دارد هم عمار باشی هم ابوذر
@Yahtadoon
طب اسلامی:
🔴 اتفاق جالبی که در یکی از فروشگاه های #تهران رخ داد
👇 چطوری با #گرانفروشی و #فساد های خورد خورد مقابله کنیم👇
امروز، تو مغازه اى كه منم توش بودم يه خانمى یه چی برداشت اومد كنار صندوق تو صف. نوبتش كه شد، #فروشنده گفت؛ سيزده وپونصد!
خانمه با تعجب گفت؛ روش زده هفت و پونصد!
فروشنده با عصبانيت گفت؛ زده كه زده..!! برا خودش زده!
ميخواى يا نمي خوايى؟؟
خانمه گفت نميخوام!
فروشنده هم بلافاصله، طوريكه همه بشنون به شاگردش گفت؛ پسر بيا اينو بردار، هر كى هم پرسيد، بگو شده شونزده و پونصد!!
"هستن كسايى كه بخرن.."
مايى كه تو صف بوديم با تعجب به هم نگاه كرديم و يه آقايي كه جلوى من بود و سبدش تقريبا پُر بود، سبد رو گذاشت رو ميز و گفت:
هستن بخرن..!!؟؟؟ اينارم بده همونا..
پشت بندش شروع شد. يكي يكي پشت سر هم خريدهامونو گذاشتيم رو ميز و گفتيم نميخواييم! بده به همونا كه "هستن بخرن"
مرد اوليه، برگشت تو مغازه و گفت: من فلانيم، مدير برج فلان! بى شرفم اگر همه تلاشم رو نكنم تا از برج ما، كسى نياد اينجا..
با اينحال باز آروم نشد. اومد بيرون خطاب به همه ما طوريكه طرف بشنوه گفت؛ تو رو خدا يه چند دقيقه وقت بذاريد زنگ بزنيم ١٢٤ (تخلف #تعزيرات صنفی). چندلحظه بعد، همه گوشي به دست بلند بلند، سر بالا به سمت تابلوي سوپري و سر چرخون به سمت خيابون، برا دادن آدرس دقيق، شروع كرديم #گزارش دادن..
.
از اين #ايستادگى، از اين #اتحاد، از اون نگاه پر از حرف به همديگه تو صف كه انگار ذهن همو خونديم، از ليدري اون آقا و..
خيلى كيف كردم
ما خودمون باید با #گرانی بجنگیم.. خود خود ما👍
متن از: محمود وطندوست كمالى (با تلخيص)
🔶بيايم در مقابل اينگونه #فساد هاي ريز و جزئي بايستيم تا مقابله با اَبَر فسادها در دولت برامون راحت بشه
بيايم #مطالبه گري سالم رو ياد بگيريم تا مسئولين جرات #دروغ هاي گنده گنده در ايام #انتخابات رو نداشته باشن
بيايم جاي #غر زدن و نق نق كردن و انداختن #تقصير ها گردن اين و اون خودمون اوضاع رو درست كنيم👍
خود كرده را تدبير نيست
اوضاع كنوني كشور مقصرش خود ماييم
چه اونايي ك غلط راي دادند چه اونايي ك #روشنگری و بصيرت افزايي نكردند و در مقابل #جهل ملت سكوت كردند
خدا سرنوشت هيچ قومي را تغيير نميدهد تا آنها خود حال خود را تغيير دهند
نظر شما چيه !؟؟
@yahtadoon