گفتوي فلسفه اصول.mp3
22.71M
گفتگو با استاد میرباقری پیرامون شأن شارع و حکم شناسی در تاریخ 6-2-99
حَنان | یحیی
گفتگو با استاد میرباقری پیرامون شأن شارع و حکم شناسی در تاریخ 6-2-99
🔶در این جلسه پیرامون موضوعات زیر بحث شده است:
🔸چیستی احکام توصیفی و چگونگی تأثیر آن بر احکام تکلیفی
🔸نسبت «هست» و «باید» یا «تجویز» و «توصیف»
🔸شأن ولایت شارع و تأثیر آن بر دامنه حکم
🔸نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)
🔸مقایسه سه الگو در شأن شارع: ولایت، قانونگذاری و ولایت موالی عرفی (عبدومولا)
🔶قیام زید تأیید یا مخالفت امام؟
🔻دوم صفر؛ شهادت زید پسر امام سجاد(ع)
🔸یحیی عبدالهی
در خصوص قیام زید و اینکه مورد تأیید ائمه (ع) بوده است یا خیر مواضع علما اختلافی است. به عنوان مثال آیت الله بهجت، این قیام را مورد تأیید ائمه دانسته است:
🔹https://v0.bahjat.ir/index.php/2012-12-16-04-56-21/1586-معرفی-حضرت-زیدبن%e2%80%8cعلی%e2%80%8cعلیهماالسلام.html
مستند تأیید عمدتاً روایتی از امام رضا علیه السلام در کتاب عیون اخبارالرضا (ع) است که می فرماید:
« وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ (ع) أَنَّهُ سَمِعَ أَبَاهُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ یَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَمِّی زَیْداً إِنَّهُ دَعَا إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوْ ظَفِرَ لَوَفَى بِمَا دَعَا إِلَیْهِ وَ قَدِ اسْتَشَارَنِی فِی خُرُوجِهِ فَقُلْتُ لَهُ یَا عَمِّ إِنْ رَضِیتَ أَنْ تَکُونَ الْمَقْتُولَ الْمَصْلُوبَ بِالْکُنَاسَةِ فَشَأْنَکَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَیْلٌ لِمَنْ سَمِعَ وَاعِیَتُهُ فَلَمْ یُجِبْهُ »
اما در مقابل ، دو روایت از کتاب الحجه کافی وجود دارد که مخالفت امام از آن برداشت می شود:
🔹اولین روایت، گزارش احتجاج مومن الطاق با اوست که مورد تأیید امام واقع می شود (كافي (ط - دار الحديث)، ج1، ص: 423. همچنین: رجال الكشي، ص: 186) در این روایت زید بن علی می گوید امام من را نهی نکرده است، مومن الطاق می گوید: خوف این را داشته است که قبول نکنی و مستحق آتش شوی؛ «خَافَ عَلَيْكَ أَنْ لَاتَقْبَلَهُ، فَتَدْخُلَ النَّارَ، وَ أَخْبَرَنِي أَنَا، فَإِنْ قَبِلْتُ نَجَوْتُ، وَ إِنْ لَمْ أَقْبَلْ لَمْ يُبَالِ أَنْ أَدْخُلَ النَّارَ.»
🔹روایت دوم، گفتگوی امام باقر (ع) با زید بن علی است. (كافي (ط - دار الحديث)، ج2، ص: 206)
فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ: «إِنَّ الطَّاعَةَ مَفْرُوضَةٌ مِنَ اللَّهِ- عَزَّ و جَلَّ- و سُنَّةٌ أَمْضَاهَا فِي الْأَوَّلِينَ، و كَذلِكَ يُجْرِيهَا فِي الْآخِرِينَ، و الطَّاعَةُ لِوَاحِدٍ مِنَّا، و الْمَوَدَّةُ لِلْجَمِيعِ، و أَمْرُ اللَّهِ يَجْرِي لِأَوْلِيَائِهِ بِحُكْمٍ مَوْصُولٍ، و قَضَاءٍ مَفْصُولٍ، و حَتْمٍ مَقْضِيٍّ، و قَدَرٍ مَقْدُورٍ، وَ أَجَلٍ مُسَمًّى لِوَقْتٍ مَعْلُومٍ، فَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَايُوقِنُونَ، إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً، فَلَا تَعْجَلْ؛ فَإِنَّ اللَّهَ لَايَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَادِ، و لَاتَسْبِقَنَّ اللَّهَ؛ فَتُعْجِزَكَ الْبَلِيَّةُ فَتَصْرَعَكَ».
قَالَ: فَغَضِبَ زَيْدٌ عِنْدَ ذلِكَ، ثُمَّ قَالَ: لَيْسَ الْإِمَامُ مِنَّا مَنْ جَلَسَ فِي بَيْتِهِ، و أَرْخى سِتْرَهُ، و ثَبَّطَ عَنِ الْجِهَادِ، و لكِنَّ الْإِمَامَ مِنَّا مَنْ مَنَعَ حَوْزَتَهُ، و جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ، و دَفَعَ عَنْ رَعِيَّتِهِ، و ذَبَّ عَنْ حَرِيمِهِ.
حضرت در پایان سخن می فرمایند:
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ إِمَامٍ ضَلَّ عَنْ و قْتِهِ، فَكَانَ التَّابِعُ فِيهِ أَعْلَمَ مِنَ الْمَتْبُوعِ، أَ تُرِيدُ
يَا أَخِي أَنْ تُحْيِيَ مِلَّةَ قَوْمٍ قَدْ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ، و عَصَوْا رَسُولَهُ، و اتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ، و ادَّعَوُا الْخِلَافَةَ بِلَا بُرْهَانٍ مِنَ اللَّهِ و لَاعَهْدٍ مِنْ رَسُولِهِ؟ أُعِيذُكَ بِاللَّهِ يَا أَخِي أَنْ تَكُونَ غَداً الْمَصْلُوبَ بِالْكُنَاسَةِ».
ثُمَّ ارْفَضَّتْ عَيْنَاهُ، و سَالَتْ دُمُوعُهُ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُ بَيْنَنَا و بَيْنَ مَنْ هَتَكَ سِتْرَنَا، وَ جَحَدَنَا حَقَّنَا، و أَفْشى سِرَّنَا، و نَسَبَنَا إِلى غَيْرِ جَدِّنَا، و قَالَ فِينَا مَا لَمْ نَقُلْهُ فِي أَنْفُسِنَا».
در پایان شاید بتوان اینگونه جمع بندی کرد که شخصیت زید مورد مدح و تمجید ائمه (ع) واقع شده است و زید بن علی فردی صادق بوده و قیام او با نیت اقامه حق بوده است و اگر به قدرت می رسید حکومت را به امام تحویل می داد اما قیام او مورد تأیید نبوده است.
مرحوم علامه مجلسی نیز در بحار جلالت شخصیت زید را نتیجه گرفته است:
« ثم اعلم أن الأخبار اختلفت و تعارضت فی أحوال زید و أضرابه کما عرفت لکن الأخبار الدالة على جلالة زید و مدحه و عدم کونه مدعیا لغیر الحق أکثر و قد حکم أکثر الأصحاب بعلو شأنه فالمناسب حسن الظن به و عدم القدح فیه بل عدم التعرض لأمثاله من أولاد المعصومین (ع) إلا من ثبت من قبل الأئمة (ع) الحکم بکفرهم و لزوم التبری عنهم.» (بحار الأنوار، ج46، ص:155)
مطالعه بیشتر:
🔹https://enghelabfarhangi.blog.ir/1394/04/09/مواضع-امامان-ع-در-قبال-فرقه-های-شیعه-از-منظر-روایات
🏠https://eitaa.com/yahyayahya
تصویری قدیمی از مرحوم احمد زرگر در جمع طلاب مدرسه حقانی 🔻متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی مجاهد جناب حجتالاسلام سیداحمد زرگر رحمةاللهعلیه را به خانواده و بازماندگان محترم و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. شجاعت و صراحت در مقام قضا و تلاش مجاهدانه در مقام امر به معروف و نهی از منکر، بخشی از خصوصیات ممتاز آن مرحوم بود. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و حشر با اجداد طاهرینش را برای ایشان مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۲۲ شهریور ۱۴۰۰
osul. 01.mp3
17.79M
جلسه اول بحث اصول فقه (با رویکرد مکتب قم و استخراج مبانی) - تقریر دیدگاه شهید صدر ره در حجیت قطع
osul.02.mp3
26.41M
جلسه دوم بحث اصول فقه- دیدگاه آیت الله بروجردی و آیت الله سیستانی پیرامون موضوع علم اصول و تحلیل از حجیت
۱۴۰۰-۶-۲۰ رویت هلال-۲.mp3
8.06M
قطعه ای از درس استاد مفیدی پیرامون جایگاه عمل اصحاب در فقه/ فریضه و سنت و... ( مقصود از «حاج آقا» در کلام ایشان مرحوم آیت الله بهجت است)
مطالعه بیشتر درباره حکم غسل جمعه (نگارش مستشکل در صوت)، بنگرید:
https://eitaa.com/mollaei/285
جلسه سوم.mp3
43.85M
سیر اندیشه اصولیون پیرامون حجیت قطع از شیخ انصاری تا حضرت امام خمینی ره
الگوهای مختلف در طرح مبادی فقه.pdf
223.9K
در این جدول می توانید الگوهای مختلف کتب فقهی در مبادی فقه را ملاحظه نمایید. مقصود از «مبادی» ، الگوی ورود به علم فقه است که عمدتاً شامل سه محور «ضرورت، غایت و موضوع» فقه می باشد.
جلسه 5.mp3
31.39M
جلسه پنجم از مباحث حجیت قطع/ تقریر دیدگاه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
هدایت شده از اجتهاد
💢حجیت قطع
✔️استاد سید احمد مددی:
🔻زیربنای کل فقه و اصول و کل معارف بحث «حجیت» است. حجیت یعنی مرحله دوم بعد از جعل که همان محور «تنجز» است. مرحله وصول حکم به مکلف که در این مرحله مهم صورت ذهنیای است که مکلف از حکم دارد. تمام مباحث مربوط به این مرحله است.
طبق این معنا حجیت و تنجز شامل اصول عملیه هم میشود؛ هم مصادر تشریع وارد است و هم حجج و امارات و هم اصول عملیه. چون تنجز رابطهای است که مکلف با حکم پیدا میکند. لذا اصول متعارف تمام بحثش روی محور تنجز است.
یکی از مسائل اساسی مخالفت اخباریها با اصولیها نسبت به حجیت ذاتی قطع است. اصولیها تصریح دارند که اگر از قیاس هم قطع پیدا شد این حجت است چون حجیت قطع ذاتی است مگر این که قطع موضوعی باشد، اگر قطع طریقی باشد فرقی بین اسبابش نیست. اگر قطع پیدا شد دیگر نمیشود بگویی حجت نیست، مرحوم شیخ میگوید ازاین طریق قطع حاصل نمیشود، اما اگر حاصل شد حجت است.
روش بحث ما این است که مبنای ما عقلایی است مگر اینکه شارع تصرف کند... حجّیّت قطع باید به مفاهیم عقلایی برگردد. مسائلی مثل قطع قطّاع را نباید در بحثهای حجّیّت بیاوریم. حجّیّت یک بحث اجتماعی و بحثی است که سیره عقلا و قوام جامعه بر آن است.
در علومی مثل طب، فیزیک، شیمی، نجوم، هیئت، حساب و… نیز اصلا حجیت معنا ندارد، احتجاجی در بین نیست، تنجز و حکمی نیست بلکه یک واقعیت صرف است. مصلحتی نیست که بخواهد آن را جبران بکند. روایت طبی هم که ما داریم یا روایت نجوم یا افلاک همگی از این قبیلاند.
👈 متن کامل را در «شبکه اجتهاد» بخوانید: https://b2n.ir/e86448
🆔 @ijtihad
هدایت شده از مرکز تفقه علوم اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس خارج اصول استاد مددی، ۱۴۰۰,۷,۲۱——بحثی پیرامون کیفیت بازگشت تزاحم به تعارض- محورهای هفت گانه حکم و...
🔶 به دلیل خرابی فایل های قدیمی ایتا،
جهت استفاده دوستان، برخی فایل ها مجدداً بارگذاری می شود
👇👇👇