سلام امید دل های ما ، مهدی جان
در این آشفته بازار اندوه ، در این هیاهوی نامردمی ها ، در این محاصره ی تنگ دردها ...
... دلخوشیم به سایه سار امن شما ...
به نگاه طبیبانه و مهربان شما ...
... دلخوشیم که شما از حال ما باخبرید ، برایمان دعا می کنید و یکی از همین روزهای نزدیک ، به دادمان می رسید ...
دلخوشیم به ناماندگاری شب ، به طلوع روشن و سپید صبح ...
دلخوشیم به روز سبز ظهورتان ...
─┅═༅𖣔𖣔🌹𖣔𖣔༅═┅─
شنبه_های_نبوی
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللّٰه، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وَجَاهَدْتَ فِى سَبِيلِ رَبِّكَ، وَعَبَدْتَهُ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَجَزَاكَ اللّٰهُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ أَفْضَلَ ما جَزىٰ نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲
─┅═༅𖣔𖣔🌹𖣔𖣔༅═┅─
🥀✨🏴✨🖤✨🥀✨🏴✨🖤
دلنوشته
تا نوشتم محرم دلم لرزید،
اصلا یاد محرم که می افتم،
یاد آن فاجعه و مصیبت
یاد روزها و شبهای غمبارش
یاد دشت پر بلای کربلا
یاد هول و هراس زنان و کودکان در آن صحرا
یاد اشتیاق مردان کاروان برای وصال
یاد پایان روز دهم
یاد دشتی پر از تن های بی سر
یاد گریز و فرار بازماندگان واقعه
یاد تمام سعی و تلاش عقیله بنی هاشم، برای یافتن راه گم کردگان و سامان دادن به زنان و کودکان آشفته حال و رسیدگی به همه امورات، بعد از آن همه مصیبت و داغ که از صبح تا غروب دلش را خونین کرده،
یاد لحظه ای که در فرصتی اندک رو به سوی گودال نهاد و ناباوری آنچه پیش رویش بود... لبهای سوزانش که بر رگ های بریده ی برادر نهاد...
و امان از دل زینب...
یاد همه ی اینها که می افتم بند دلم پاره می شود و بی اختیار می نشینم به پای روضه و می پوشم لباس سیاه و با دستانی که هنوز از سیاهپوش کردن خانه، خاکی است بر سینه می زنم
و زمزمه میکنم
😭😭😭
دوباره ماه محرم
دوباره ماه غم...
محرم رسید و باز هم از او خبری نشد...
یا رب الحسین، بحق الحسین، اشف صدر الحسین
بظهور الحجه🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤صابر خراسانی
🏴استقبال از محرم
صحبت از جایزه و ملک ری است
بیا برگردیم😭
خواهرت دل نگران است
بیا برگردیم😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
حی علی عزاء🖤
😭😭😭😭😭
🩸به فدای آن آقایی که با دست خود حتی به اسبهای لشگر دشمن هم آب داد؛ همان اسبهایی که چند روز دیگر ...
در نقلها آمده است:
🥀 در منزل «ذو حَسْم» بود که لشکر هزار نفری حرّ ، از راه رسید و جلوی قافله سیدالشهداء علیهالسلام قرار گرفت؛ إمام علیهالسلام تا مشاهده نمود آنان تازه از راه رسیدند و تشنه هستند، رو به اصحاب خود نمود و فرمود:
📋 اُسْقُوا الْقَوْمَ وَ أَرْوُوهُمْ مِنَ الْمَاءِ وَ رَشِّفُوا الْخَیْلَ تَرْشِیفاً
▪️اين لشگر را آب دهيد و سيرابشان كنيد و دهان اسبانشان را نيز تَر كنيد.
🥀 پس چنان كردند، و پيش آمده كاسهها و جامها را از آب پر كرده نزديك دهان اسبها مىبردند و همين كه سه دهن يا چهار يا پنج دهن مىخوردند، از دهان آن اسب دور مىكردند و اسب ديگرى را آب مىدادند تا همه را به اين كيفيت آب دادند.
🔖 على بن طعان محاربى گويد:
🥀 من آن روز در لشكر حرّ بودم و آخرين نفرى بودم كه دنبال لشكر بدان جا رسيدم. چون امام حسين عليهالسّلام تشنگى من و اسبم را ديد، فرمود: «بياشام!»
🥀 من هرچه مىخواستم بياشامم، آب از دهانه مشك فرو مىريخت. آن حضرت تا دید من نتوانستم آب بنوشم، فرمود:«سرِ مشك را بپيچان! » من ندانستم چه بكنم.
📋 فَقَامَ فَخَنَثَهُ فَشَرِبْتُ وَ سَقَیْتُ فَرَسِی.
▪️پس خود آن حضرت از جای خود برخاست و آمد دهانه مشک را پيچاند. پس آشاميدم و اسبم را نيز سيراب كردم.
📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۳۷۵
💧باز این چه شورش است که در خلق عالم است
حتما خیلیهامون امسال عید غدیر بهیادماندنی را برای خانواده و بچههامون رقم زدیم.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
الان وقت آن رسیده که بر تن زندگیمان رخت عزا بپوشانیم.
باز هم تاکید میکنم، لازم نیست خودتان را به سختی خرجهای کلان بیندازید.
✔️چادر سیاه در همه خانهها پیدا میشود.
این روزها و شبها قراره بچهها تولی و تبری رو مثل دوبال برای بندگیشان در مجالس عزای سیدالشهدا علیهالسلام بیاموزند و بچشند.
استفاده حداکثری از این بستر را بر خود فرض بدانیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشکی به تن کنید ...
مشکی به تن کنید که احرام نوکریست
✅ بشارتی به عزاداران و گریه کنندگان بر #امام_حسین علیه السلام
🏴 وقتی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله بنا به اصرار حضرت زهرا سلام الله علیها، ماجرای شهادت فرزندشان امام حسین علیه السلام و مصیبتهایی که برای ایشان اتّفاق خواهد افتاد را تعریف فرمودند، حضرت زهرا سلام الله علیها گریه شدیدی کردند و گفتند: «پدرجان! این ماجراها چه زمانی اتّفاق میافتد؟» پیامبر فرمودند: «زمانی که نه من هستم، نه تو و نه علی علیه السلام.» پس گریه مادر سادات بیشتر شد و فرمود: «پس چه کسی بر حسینم گریه میکند و برایش عزا برپا خواهد نمود؟»
☑ رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: «فاطمه جان! غمگین مباش، زنان امّت من بر زنان اهل بیتم و مردان امّتم بر مردان اهل بیتم #گریه خواهند کرد و نسل به نسل این عزا را هر سال تکرار میکنند؛ پس روز قیامت که میرسد، تو زنانشان را شفاعت میکنی و من مردانشان را؛ و هر کس بر مصیبت حسین علیه السلام گریسته باشد، دستش را میگیریم و به بهشتش وارد میکنیم. زهرا جان! هر چشمی در روز قیامت گریان است، به جز چشمی که بر مصیبت حسین علیه السلام گریسته باشد؛ و آنها خندان اند و به نعمتهای بهشتی بشارت داده میشوند.»
📚 بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۲
👆👆
⚫کسی که شب اول محرم سیاه نپوشیده از قافله ی سیدالشهدا صلوات الله علیه عقب مانده است
⚫تک تک عزاداران با دعوت شخص
حضرت ام ابیها فاطمه زهرا صلوات الله و سلامه علیها توفیق و
اجازه ی حضور در مجالس عزاداری را پیدا کرده اند
✅ استاد شیخ مهدی تهرانی
پیشنهاد دانلود👌👌👌👌
✅ چرا امام حسین علیهالسلام چنین مصیبتی را پذیرفتند؟
✅ دکتر محمد دولتی