⚫گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
🔹️"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
✳️کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست...
💠با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود، چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟
✅ ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نميشود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
🌹خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است.
▪️شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيريات" را بطلبي...
👆👆🍂 ذکر مصیبت و شرح چگونگی تشرف حضرت حر علیه السلام به پناهگاه امام حسین علیه السلام
🍃استاد بندانی
✅ پیشنهاد دانلود👌👌
👆👆#طفلان_زینب_کبری
#چهارم_محرم
ذکر مصیبت جانسوز به بیان استاد#بندانی_نیشابوری
پیشنهاد دانلود👌
🍂 اشکهایمان نذر فرج مولای غریبمان
✅ سفارشِ امام حسین علیه السّلام
⚠️ چقدر به شناختِ امام زمان علیه السلام، اهمیت میدیم؟!...
✅ امام حسین علیه السلام فرمودند:ای مردم،خداوند(جل و ذکره) بندگان را نیافرید مگر برای آنکه نسبت به او معرفت و شناخت پیدا کنند،و هنگامی که او را شناختند به عبادت او بپردازند، و وقتی او را عبادت کردند از عبادت غیر او بی نیاز شوند،
🍃 شخصی پرسید: ای پسر رسول خدا ،پدر و مادرم به فدایت، معرفت خدا چیست؟
⚠️ حضرت فرمودند: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان ببرند بشناسند.
📚علل الشرایع،باب۹،حدیث ۱.
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج
✨﷽✨
❤️ زندانی زندان غیبتیم
اباصلت میگوید:
پس از دفن حضرت رضا علیه السلام به دستور مامون زندانی شدم.
پس از یک سال از تنگی زندان و بیخوابی شبها به ستوه آمدم، دعا کردم و برای رهایی از زندان به محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله متوسل شدم.
از خداوند خواستم به برکت ایشان در کار من گشایشی حاصل کند. هنوز دعایم به آخر نرسیده بود که حضرت جواد علیه السلام، نجاتبخش گرفتاران عالم، وارد زندان شد و فرمود:
ای اباصلت از تنگنای زندان بیتاب شدهای؟
عرض کردم به خدا سوگند سخت بیتابم!
فرمود:
برخیز !
سپس دستی به زنجیرها زد و غل و زنجیرها از دست و پای من بر زمین افتاد. آن گاه دست مرا گرفت و از کنار نگهبانان زندان عبور داد. نگهبانان در حالی که مرا نظاره میکردند، توان سخن گفتن نداشتند و به راحتی از زندان خارج شدم.
سپس امام جواد علیه السلام فرمود:
برو در امان خدا که هرگز دست مامون به تو نخواهد رسید!
اباصلت میگوید: همان گونه که حضرت فرمود دیگر هرگز مامون را ندیدم!
📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام
و این داستان امروز ماست...
شاید اگر زودتر از تنگنای این زندان غیبت بیتاب شده بودیم و از صاحب الزمان درخواست کرده بودیم... زودتر از این زندان نجات مییافتیم...
«منْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»
┄🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج