eitaa logo
♦️حیات طیبه ♦️[۲] (اخلاق وسیر وسلوک)
111 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
111 فایل
🍀حیات طیبه۲🍀 🔶️کانال مباحث اخلاقی و سیرو سلوک. حدیث. نهج البلاغه و... ونیزشامل سخنرانی ها و کلمات بزرگان‌اخلاق وعرفان ⭕
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد فکر
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🌟 "علامه‌ی انقلابی" 🔸 گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) 🗓 به مناسبت ۱۲ دی، سالگرد رحلت آیت‌ الله مصباح یزدی (رحمه الله) ┈┈••••✾•🌺🌺🌺•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🕗 ۱۰ | دست ها راوی ◀️ عروس فرزند علامه مصباح یزدی 🔸ظرف می شستم که یکهو دست هایی از پشت آمد روی چشم هایم. خنده ام گرفت. فکر کردم همسرم یا خواهر شوهر کوچکم باشد و دست گذاشتم روی دست ها. گرم بود و مهربان. دست های او بود. تازه عروس این خانواده شده بودم و سن زیادی نداشتم. چند روز بیشتر نبود که محرم شده بودیم و کمی خجالت می کشیدم. این را فهیمده بود. با دستی که به روی چشمم گذاشت، همه خجالتم را برد. قند توی دلم آب شد. دلم می خواست زمان متوقف شود و دست هایش همان طور بماند. 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🌺🌺🌺•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰ما ولایت را اینگونه می‌فهمیم! 🔺خاطره زیبای سید حسن نصرالله از دیدار با حضرت علامه مصباح و سوال از ایشان درباره مفهوم ولایت! درک ولایت و مفهوم ولایت از بیان آیت الله مصباح (ره)، از زبان سید مقاومت سید حسن نصرالله عزیز حفظه الله ┈┈••••✾•🌺🌺🌺•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🕗 ۱۱ | هم بازی راوی ◀️ حجت الاسلام و المسلمین حسین مصباح 🔸سال های آخر نمی توانست به راحتی بنشیند؛ حتی برای نماز. ولی آن روز تا بچه ها را دید، درد پا یادش رفت و ناخود آگاه بدون کمک نشست کنارشان. عرق چینش را گذاشت سر یکی از بچه ها و بعد گفت:«کلاه بابا رو نمی دی؟» 🔹این را گفت که ندهد. عرق چین بین بچه ها دست به دست می شد و او با صدای بلند می خندید. از شوخی با بچه ها کیف می کرد. بچه های کوچک تر را بغل می گرفت و با همان حال آن قدر قرآن می خواند و مطالعه می کرد که خوابشان ببرد. 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🖤🖤🖤•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🕗 ۱۲ | راهنما راوی ◀️ مصطفی حائری زاده؛ از اعضای فعال هیئت مؤتلفه در دوران مبارزه 🔸امام در تبعید بود، آیت الله بهشتی رفته بود آلمان و بچه های هیئت های مؤتلفه هم همگی تحت تعقیب! اوضاع انقلابی ها سخت شده بود و کمی سردرگم بودند. پیغام از شهید بهشتی خطاب به بچه های مؤتلفه آمد که:«در این مدتی که من نیستم، برای حرکت های سیاسی و تشکیلاتی دو نفر را به شما معرفی می کنم: آقای باهنر و آقای مصباح یزدی.» 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🖤🖤🖤•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🕗 ۱۴ | همراه راوی ◀️ حجت الاسلام و المسلمین علی مصباح یزدی 🔸تا یادم می آید همیشه کار داشت و مشغول بود. از تبلیغ دین و فعالیت فرهنگی تا درس و بحث و مدیریت. گاهی یک ماه خانه نمی آمد. این جور وقت ها مادرمان ستون خانه بود. مادر به راهی که او می رفت، ایمان داشت. این همراهی برای ادامه دادن مسیر دل گرم ترش می کرد. شاید به همین خاطر بود که هیچ وقت دعوایشان را ندیدم. هیچ وقت ندیدم به مادرمان با تندی حرف بزند. مدام سفارش می کرد:«به مادرتان احترام بگذارید؛ دستش را ببوسید». 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🖤🖤🖤•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🕗 ۱۵ | لبخند راوی ◀️ حجت الاسلام و المسلمین مجتبی مصباح یزدی 🔸رفتم بالای سرش چهره اش گرفته بود به خود می پیچید. گفتم:«درد دارید؟»گفت:«از فرق سر تا نوک پا.» 🔹کمی بعد مادرم آمد توی اتاق. می دانستم هنوز فرق سر تا نوک پایش درد دارد، اما لبخند زد. نمی توانست نگرانی و ناراحتی مادرم را ببینید. 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🖤🖤🖤•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🕗 ۱۶ | تا آخرین لحظه راوی ◀️ حجت الاسلام و المسلمین حسین مصباح یزدی 🔸«از طرف من دست و پای ایشان را ببوسید.» 🔹این را به کسانی می گفت که از او درباره رهبری سؤال می کرد. ولایت فقیه فقط موضوع منبر و کرسی تدریسش نبود. در عمل پای دفاع از ولایت فقیه می ایستاد. فرقی برایش نمی کرد که زیر سؤالش ببرند و تخریبش کنند. همین که باور داشت باید از ولایت فقیه دفاع کند، کافی بود سپر بلا شود. 🔸آخرین لحظه های عمرش که روزی یک یا دو جمله می توانست حرف بزند، اطرافیانش بارها شنیدند که می گفت:«هرچه بگردید، کسی مانند آقای خامنه ای پیدا نمی کنید.» 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🌹🌹🌹•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
🕗 ۱۸ | نه نومید، نه سرمست 🔸«نه به خوشی ها باید دل بست و نه از مشکلات نومید شد. این ها همه برای این است که ما غافل شویم.» 🔹این را می گفت و ناراحت بود که آدم ها برای چند روز خوشی بیشتر در دنیا تلاش می کنند. دلش می خواست آدم ها همه دنیا را همان طور ببینند که خدا آفریده. می گفت نه خوشی و نه غم، هیچ مخلوق خدا نیستند؛ مخلوق آدم ها هستند. 🔸خودش این طور بود: نه نومید، نه سرمست؛ درست مثل دنیایی که خدا آفریده. 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🌹🌹🌹•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🕗 ۱۹ | گل های باغچه 🔸وقت هایی را هم می گذاشت برای گل های توی باغچه و گلدان ها و آن ها را آب می داد. این لحظه ها و تمام لحظه ها و تمام لحظه های دیگری را که با بچه ها حرف می زد و بازی می کرد، همه یادشان میرفت که او یکی از بزرگترین فیلسوف های قرن است؛ دیگر نه استاد بود، نه مفسر و نه یک اندیشمند اجتماعی؛ فقط پدر یا پدربزرگ یا مرد دل نازکی بود که با تمام وجود غرق بچه ها و نوه هایش شده بود. 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🌹🌹🌹•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
هدایت شده از استاد فکر
🔰بنده به این ضریح پشت نخواهم کرد! 💠یکی از اساتید خاطره جالبی از مرحوم علامه مصباح نقل می‌کرد: بعد از پایان ساخت ضریح مقدس سید الشهدا ع در قم، علما یک‌ به‌ یک برای بازدید و زیارت و تبرک می‌آمدند و تصاویر و عکس علما در کنار شش‌گوشه‌ نو که هنوز نصب نشده بود، منتشر می‌شد، آن روز ما هم برای تبرک به ضریح مبارک به مدرسه معصومیه قم رفته بودیم که آقای مصباح هم تشریف آوردند؛ بعد از سلام و تبرک، یکی از طلاب خواست از ایشان عکسی بگیرد؛ ایشان قبول کردند، اما نحوه ایستادنشان طوری بود که ضریح در تصویر نمی‌افتاد. وقتی از ایشان خواستند کنار ضریح بایستند تا عکسی از ایشان بگیرند، جواب دادند: بنده به این ضریح- با این که هنوز بر قبر مطهر سیدالشهدا نصب نشده بود- پشت نخواهم کرد! خبرگزاری حوزه، علی اسکندری، ۹۹/۱۰/۱۷ ┈┈••••✾•🌹🌹🌹•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
🕗 ۱۹ | گل های باغچه 🔸وقت هایی را هم می گذاشت برای گل های توی باغچه و گلدان ها و آن ها را آب می داد. این لحظه ها و تمام لحظه ها و تمام لحظه های دیگری را که با بچه ها حرف می زد و بازی می کرد، همه یادشان میرفت که او یکی از بزرگترین فیلسوف های قرن است؛ دیگر نه استاد بود، نه مفسر و نه یک اندیشمند اجتماعی؛ فقط پدر یا پدربزرگ یا مرد دل نازکی بود که با تمام وجود غرق بچه ها و نوه هایش شده بود. 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🌹🌹🌹•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67