آیت الله میرباقری: بنده اوایل شیوع ویروس کرونا یک نکته ای را تقدیم کردم و هنوز هم از آن دفاع می کنم. بنده گفتم من داوری نمی کنم که این ویروس دست ساز بشر هست یا نیست؛ هر چه که هست، دست های پشت صحنه قدرت مستکبرین دارند از این پدیده برای گسترش حکمرانی مجازی سوء استفاده می کنند و می خواهند به این وسیله بشر را به زور وارد سیاهچال دنیای مجازی کنند. این ها یک بار بشر را تنزل دادند و از عالم غیب به عالم حس آوردند و زندانی اش کردند؛ حالا می خواهند بشر را به سیاهچال فضای سایبر بکشند و او را در فضای تخیل محبوس کنند.
همان موقع هم من عرض کردم که اگر چنین برنامه ای داشته باشند، ماجرای این ویروس، سال ها ادامه پیدا خواهد کرد؛ همان طوری که جنگ جهانی اول و دوم را سال ها طول دادند و ده ها میلیون کشته از جامعه بشری گرفتند تا بشر را مجبور به پذیرش یک نظم واحد جهانی کنند تا امنیت این تمدن را حفظ کنند. حالا این ها در این دوره، سلامت جامعه جهانی را گروگان می گیرند و این ماجرا را کش می دهند تا به نقطه ای برسد که همه تسلیم حکمرانی مجازی بشوند.
علی ای حال با صرف نظر از فضای کرونایی، آنچه مسلم است این است که این ها سعی دارند تا حکم رانی مجازی را گسترش بدهند. نکته ای هم که وجود دارد این است که حکم رانان این عرصه، ما نیستیم و حتی ما مدیریت این فضا را هم در دست نداریم؛ ما و حتی دولتمان کاربر این فضا هستیم.البته فضای مجازی تعبیر دقیقی نیست. آن ها انسان ها را در آنجا وارد عالم خیال می کنند و در جهان خیالی ارضا می کنند؛ یعنی دارند تلاش می کنند که با گسترش حسگر ها و تکنولوژی های پیوستاری که برای فضای مجازی درست شده است، امکان این که انسان ها در فضای مجازی به ارضای حداکثری برسند را فراهم می کنند. این ها می گویند آن جهان رویایی که ما در آغاز رنسانس وعده اش دادیم و به خاطر تضاد منافع، نتوانستیم در عالم حقیقت آن را ایجاد بکنیم، می توان آن را در فضای سایبر ایجاد کرد؛ چون آنجا تضاد منافع وجود ندارد. حالا این ها برای این که بتوانند انسان ها را وارد آن فضای خیالی بکنند، باید همین میزان روابط حقیقی را هم به هم بزنند و دارند این کار را می کنند. بخشی از سخنرانی استاد در جمع مبلغین سازمان تبلیغات اسلامی/ بررسی مسئله گسست اجتماعی در دنیای مدرن و محورهای علمی تبلیغی مربوطه
تاریخ 27 مرداد ماه 1399
@yamahdiadrekni72
✅ روایت #حقایق
👈وادادگی مهدی بازرگان در شورای انقلاب و برخورد شهید بهشتی و شهید مطهری با او
سالروز تشکیل شورای انقلاب اسلامی
🔹« در سال ۱۳۵۸ آقای بازرگان به شهر مهاباد رفت و به قصد #دلجویی از #دموکراتها، پس از ملاقات با سران آنها بر سر مزار کشتههای آنها رفت و به قرائت فاتحه پرداخت و این در حالی بود که همین گروه، زمانی که یک تیپ از ارتش قصد عبور از شهر سنندج را داشت، به مخالفت پرداخت و با قرار دادن پیششرط، پیغام داد که کلیه نیروهای تیپ باید سلاحهای خود را در داخل کامیونهای نظامی گذاشته و سربازها و افسرها هیچ سلاحی در دست نداشته باشند.
🔸 فرمانده تیپ پذیرفت اما به محض آنکه تیپ در حال عبور از حاشیه سنندج بود، نیروهای #ضد_انقلاب دموکرات با کمال نامردی به تیپ حمله کردند و عده زیادی از سربازان و افسران تیپ را به شهادت رساندند.
🔹در زمانی که #استان_کردستان تقریبا از حاکمیت دولت مرکزی خارج شده و از دست رفته بود، آقای بازرگان پس از بازگشت از سفر کردستان در جمع اعضای شورای انقلاب حاضر شد و اعلام کرد:
« دولت چارهای ندارد جز اینکه در مقابل حزب دموکرات #تسلیم شود و یک نوع خودمختاری به آنها اعطا کند و شرایطشان را بپذیرد.»
🔸در همین جلسه بود که شهید بهشتی و شهید مطهری بلند شده، فریاد میکشند:« شما میخواهید ما در مقابل نیروهای دموکرات و کمونیست تن به #سازش بدهیم؟ نه خیر، چنین نیست و سازش معنا ندارد.»
🔹عبدالرحمن قاسملو[دبیر کل حزب دموکرات] تا مدتی که زنده بود از اندیشه خام و تجزیهطلبانه خود دست نکشید.»
✍(انقلاب اسلامی و گروههای تجزیهطلب ص۳۸۳-۳۸۴)
#روایت_درست
@yamahdiadrekni72
شهید سید حسین گلریز
بوی عطر امام زمان(عج)
یک شب قبل از شروع عملیات بیت المقدس حسین تو سنگر خوابیده بود، دوستانش وارد سنگر می شوند، با ورودشان در سنگر بوی عطر و گلاب مستشان می کند؛ بوی عطر از بدن حسین بود آنقدر از این بو مست شده بودند که حسین را از خواب بیدار کردند، به او گفتند:«حسین! این چه عطری ست که زده ای؟ چقدر خوش بوست ، گیج مان کرده. بده تا ما هم بزنیم.»
حسین با چشمانی خواب آلود گفت:«عطر کجا بود؟ اصلاً من عطری ندارم؟ دیوانه شدید؟ بیائید مرا بگردید.»
ولی دوستانش قبول نمی کردند، لحظاتی گذشت ، حسین کاملاً هوشیار شده بود و به دوستانش با تُندی گفت: «چرا مرا از خواب بیدار کردید؟ داشتم خواب می دیدم.»
گفتند:«چه خوابی؟»
نگفت. با اصرار زیاد حسین را به حرف آوردند.
حسین با چشمانی اشک بار گفت: «امام زمان(عج) را سوار بر اسب سفید در خواب دیدم که به من گفت: به زودی شهید می شوی.»
خواب امام زمان(عج) او را خوش بو کرده بود.
دوستانش می گفتند: « در حین عملیات تیری به حسین خورد و حسین را به زمین انداخت. او با همان حال قرآن را باز کرد و مشغول به تلاوت قرآن شد بچه ها می خواستند او را به عقب برگردانند ولی او مخالفت کرد»
حسین گفت: «بچه ها با من کاری نداشته باشید مگه امام زمان (عج) را نمی بینید بروید جلو پیش امام زمان(عج)، مرا وِل کنید.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دلیل مخالفت امام راحل با سازمان های به اصطلاح بین المللی از جمله WHO🎙استاد رحیم پور ازغدی👆
☎️پ.ن
اخیرا جناب رییسی گفته اند که پرونده قاتلان حاج قاسم را از مجامع جهانی پیگیری خواهند کرد!
⁉️اما ایشان از کدام مجامع سخن می گویند؟ واقعا چه انتظاری دارند؟
تاکنون کدام یک از حقوق ملت در این مجامع اخذ شده؟
⁉️چرا دستور صریح رهبر انقلاب مبنی بر #انتقام_سخت و تقاص قاتلان را نقض می کنید؟!
امام خامنه ای فرمودند:
" #انتقام_سخت" یا پیگیری از مجامع بین المللی؟!شکایت شاه را مگر میتوان پیش وزیر برد؟
⁉️چرا بجای اجرای دستور آقا طرح میدهید؟! قطعا اگر پیگیری حقوقی از آن مجامع مفید بود که خود رهبری دستور می فرمودند.
⚠️جناب رییسی مراقب باشید که آدرس کج بشما داده اند وگرنه هرانسان زیرکی میفهمد ارجاع به مجامع بین المللی،
یعنی زمان خریدن به نفع دشمن
یعنی پالس عدم اقدام نظامی به دشمن
یعنی فعلا خبری از #انتقام_سخت نیست، راحت باشید!
🔥وقتی در دولت جناب رییسی به مانند دولت روحانی دستورات سازمان به اصطلاح بهداشت جهانی مو به مو اجرا می گردد یعنی این دولت نیز خط واقعی امام را فراموش کرده؟!
امام خمینی:
<<سازمان عفوبینالملل که باید بگوییم سازمان کذب بینالملل، بیانیهای صادر کرده؛ همان تهمتهایی که در صدر اسلام به رسول خدا میزدند، زاید بر او را بر کشور ما زده!
همان دروغهایی که اتباع یزید منتشر میکردند!
انسان خجالت میکشد که بگوید در زمینی زندگی میکنیم که اینها سازمان عفو بینالملل وسازمانهای دیگرش است
انسان عار دارد که بگوید ما در عصری زندگی میکنیم که تمام ارزشها، فدای قدرت هاست>>
✍صادق حقگو
بیاداستادآرادآسمانی... اللهمعجللولیکالفرج...:
🇮🇷🌼🇮🇷🌼🇮🇷🌼🇮🇷🌼🇮🇷
🚩🚩🚩🚩🚩
*✅ وقتی حاج قاسم از عراقی ها لودر نو گرفت.*
*🔸 یکی از همرزمهای حاج قاسم میگوید: رفتم اهواز که من را انداختند بندر فاو که سه منطقهی کارخانه نمک، خورعبدالله و منطقهای به نام البهار بود.*
*▫️وقتی رفتم آنجا، حاج قاسم من را دید و گفت: آقای افزون شهید نشدی؟ گفتم: نه! من هنوز لیاقت پیدا نکردم. گفت: تو که یکی از ملاهای قدیمی کنارت هست! واقعاً هم اینگونه بود. پدر همسرم یکی از ملاهای قدیمی بود.*
*▫️در سنگر به من گفت: همراهم میآیی برویم خط؟ گفتم: هرجا که شما بگویی میآیم. رفتیم یک جایی که کانال بود و سنگر کمینی که حاج قاسم میرفت داخلش برای دیدهبانی*.
*▫️ حاجی گفت: خدا با تو است! شب تا صبح را سنگر میزنی اما تیر نمیخوری. در همان منطقهی کارخانهی نمک یک منطقهای به نام سهراهی مرگ بود. محال بود گلوله به سمتت نیاید.*
*🔸 یک بار از حاج قاسم پرسیدم: «چرا به اینجا میگویند سهراهی مرگ؟» گفت: «هر که به این منطقه برود امکان ندارد که تیر به سمتش نیاید.» که من گفتم: «حاجی من چند سری رفتم، اما اتفاقی نیفتاده!» حاجی خندید و گفت: «اون موقع خواب بودند!» حاج قاسم ما را برد سنگر کمین و عراقیها را نشانم داد و گفت: «اینها عراقی هستند اگر دل و جرأت داری برو اون سمت. یک نفر دیگر هم بود به نام آقای زارع منصوری که از همشهریهای حاجی بود که بعدتر شهید شد. دوربین را داد و نگاه کردم دیدم کلاً اینجا جایگاه لشکر صدام است. گفتم: «سردار برویم.» گفت: «یک شرایط دارد که اصلاً صحبت نکنی! چون اگر زبانت را باز کنی بفهمند که ایرانی هستی تو را میکشند.»*
*🔸 من با حاج قاسم و زارع منصوری حدود ساعت ۱۰ شب رفتیم آنجا و در صف عراقیها نشستیم، غذا گرفتیم و خوردیم. چند تا لودر آنجا بود. حاج قاسم به من گفت: «تو که راننده لودر هستی، میتونی یکی از این لودرها را برداری؟» گفتم: «نه مگر میشود!» او گفت: امکانش را خدا برایمان درست میکند.» رفتم دیدم یکی از دستگاهها صفر است و هنوز بیلش هم زمین نخورده. برگشتم به حاجی گفتم: «یکی از دستگاهها خوبه، ولی بقیه نه. گفت: برو چک کن روغن و آبش رو.» گفتم: «بله داره، ولی سوئیچ نداره!» گفت: «تو کیسه آخر پشت سر صندلی سوئیچ هست» رفتم برداشتم و روشن کردم. حاج قاسم خودش کنارم نشست و گفت: «حرکت کن.»*
*▫️از خاکریز اول و دوم که گذشتیم به خاکریز سوم که رسیدیم، شلیک دشمن شروع شد و متوجه شدند. صبح روز بعد رادیو لندن اعلام کرد که قاسم سلیمانی آمد عراق یک دستگاه لودر برداشت و برد. از همان موقع شدیم راننده مشهور*.
*📙کتاب من قاسم سلیمانی هستم*
*📌خاطره ای به یاد سردار دلها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید معزز زارع منصوری*
*منبع: وبسایت خبری روابط عمومی معاونت فرهنگی و دانشجویی وزارت.*
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌼🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌼🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فقطخداآرامش
آیتالله مصباح یزدی:
⭕️ بيعت مردم كوفه با مسلمبنعقيل در واقع بيعت با امام حسين بود، چون حضرت مسلم نماينده امام بود
🔻اگر امام حسين براي ۱۴۰۰ سال بعد نيز نمايندهاي تعيين كند، آيا بيعت با نماينده او، بيعت با امام نخواهد بود؟
🔻ما معتقديم وليفقيه در اين عصر، حكم مسلم در زمان سيدالشهدا را دارد، كه اطاعت از او در واقع اطاعت از امام حسين است و اين معناي «كل يوم عاشورا» است.
👈 ما در شعار دادن به نفع ولايتفقيه آمادهايم، اما گاه در عمل به دستورات ايشان، سست هستيم، اگر واقعا اعتقاد داريم او نائب الامام است و اطاعت از او اطاعت از امام معصوم است، بايد بيشتر در اين مسير ثابت قدم باشيم.
🔹حتي اگر وليفقيه در موردي اشتباه كند - كه البته در طول اين چند ده سال حتي يك نمونه را نميتوان يافت– به ما ضرري نميزند و ما مكلف به اطاعت هستيم، همانگونه كه اگر مرجع تقليدي اشتباه فتوا داده باشد، به مقلد ضرري نميزند و او مكلف به انجام وظيفه خود است.
۹۲/۹/۲۱
#پیام_عاشورا
━━💠🍃🌸🍃💠━━━
🌹@mesbahedustan🌹
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔴دکتر هولاکویی را بهتر بشناسیم
1_ فرهنگ هُلاکوئیِ نائینی (زاده ۹ شهریور ۱۳۲۳) دارای فوق لیسانس در روانشناسی و اقتصاد و دکترای جامعه شناسی و شخصیت
رادیویی اهل ایران است. وی مقیم لسآنجلس، ایالات متحده است.
2_ وی برنامه ای با عنوان رازها و نیازها دارد که تاکنون به پرسش بیش از 30 هزار نفر فارسی زبان، پاسخ گفته است.
3_عموم مطالبی که از ایشان و در صفحه رسمی اش در انیستاگرام ارائه می شود مربوط به مشاوره خانواده و زناشویی است، این در حالیست که وی تجربه دو بار ازدواج غیرموفق را داشته است.
4_تا اینجای کار همه چیز عادی به نظر می رسد، اما داستان زندگی ایشان از جایی جذابتر می شود که بدانیم وی عضو محفل روحانی سنتامونیکا بوده است. محفل روحانی یک شورای 9 نفره برای اداره جامعه بهاییت است.
جالبتر آنکه در مقاطعی، آثار وی توسط بهزیستی، تهیه و توزیع شده است.
✍دکتر آب
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از جهاد تبیین
🌹 *شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای نالهاش موجب لو رفتن مَعبر شود*.
*🌷برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که 🌷شهید «سعید حمیدیاصیل» هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود.*
*🌷بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.*
کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه
*🌷#باشهداگمنمیشویم،شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات*
@