eitaa logo
🔹حیات طیبه🔹
2هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
18.1هزار ویدیو
490 فایل
•﷽• پرسش و پاسخ اعتقادی مسائل سیاسی اخلاقی سبک زندگی اسلامی ... - کارشناس دینی و سیاسی - استادحلقه های معرفت -و مبلغ دانشگاه •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/yamahdiadrekni72 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
🕗 ۹ | گره راوی ◀️ حجت الاسلام و المسلمین احمد عجمین 🔸گفتم:«حاج آقا خیلی عجیب است!» نگاهم کرد که حرفم را ادامه بدهم. گفتم:«شما هر وقت به مشکل مالی یا گره بزرگی می رسید، به شکل غیر عادی ماجرا حل می شود.» 🔹لبخند زد. گفت:«خدا به دین خودش لطف دارد. ما تا زمانی که در مسیر یاری دین خدا باشیم، گره کارمان باز می شود. این اصلا عجیب نیست». 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir
🕗 ۹ | گره راوی ◀️ حجت الاسلام و المسلمین احمد عجمین 🔸گفتم:«حاج آقا خیلی عجیب است!» نگاهم کرد که حرفم را ادامه بدهم. گفتم:«شما هر وقت به مشکل مالی یا گره بزرگی می رسید، به شکل غیر عادی ماجرا حل می شود.» 🔹لبخند زد. گفت:«خدا به دین خودش لطف دارد. ما تا زمانی که در مسیر یاری دین خدا باشیم، گره کارمان باز می شود. این اصلا عجیب نیست». 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🌺🌺🌺•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67
🕗 ۱۰ | دست ها راوی ◀️ عروس فرزند علامه مصباح یزدی 🔸ظرف می شستم که یکهو دست هایی از پشت آمد روی چشم هایم. خنده ام گرفت. فکر کردم همسرم یا خواهر شوهر کوچکم باشد و دست گذاشتم روی دست ها. گرم بود و مهربان. دست های او بود. تازه عروس این خانواده شده بودم و سن زیادی نداشتم. چند روز بیشتر نبود که محرم شده بودیم و کمی خجالت می کشیدم. این را فهیمده بود. با دستی که به روی چشمم گذاشت، همه خجالتم را برد. قند توی دلم آب شد. دلم می خواست زمان متوقف شود و دست هایش همان طور بماند. 🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره) 📱 @mesbahyazdi_ir ┈┈••••✾•🌺🌺🌺•✾•••┈┈• ⚜️به کانال استاد فکر بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2231763258C653c04de67 @yamahdiadrekni72