eitaa logo
مـَـــســیــرِ ظُهـــور
1.4هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
21.7هزار ویدیو
138 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کن @Fatemaa_L تبلیغات نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
هرسال... می‌آمد درِ خانه‌ی محبوبش... خرجِ سالش را می‌گرفت و می‌رفت! آن روز اما... بی‌خبر از همه‌جا... وقتی دَر زد... و خدمتکار آمد... نه‌تنها محبوبش را ندید؛ که از همان راهی که آمده بود، برگشت! جویایِ حضرت عباس شده بود و... خادمِ خانه گفت که: عباسِ این خانه را... در کربلا کشتند! کنیز که به داخل خانه رفت... بانوی خانه پرس‌وجو کرده بود که... قضیه از چه‌قرار است و... او هم تعریف کرده بود! می‌گویند: اُمُّ البَنین(سلام‌الله‌علیها)... چادر سَر کرده... داخل کوچه رفته... و کارِ سائل را مثل هرسال... که عباس... خواسته‌اش را اجابت می‌کرده... راه انداخته! و شاید فرموده باشد: عباس نیست؛ مادرش که هست! آخرِ سال است آقا! ما آمده‌ایم دَرِ خانه‌تان... صدقه‌ای... عنایتی... گوشه‌چشمی به ما کنید! محتاجِ محبت شماییم آقا! ╭═━⊰🍃❤❤🍃⊱━═╮ @yamahdiadrekny30 ╰═━⊰🍃❤❤🍃⊱━═╯