eitaa logo
تربیت فرزندامام زمانے🌷
10هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
22 فایل
💞مطالب زیبا و نڪات #ڪاربردے تربیت فرزندازقبل ازانعقاد نطفه💞 کانال دیگرما👇 امیربیان💚 @Amire_bayan تأسیس◀۱۳رجب سال۱۴۴۱ نشرمطالب فقط باآیدی کانال جایزاست✅⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
تربیت فرزندامام زمانے🌷
🌺🌿🌺🌿🌺 #تربیت_فرزند...🌹 🔘چگونه دخترم را به حجاب علاقه‌مند کنم؟ 7⃣ ۷. ماهواره را از خانه حذف کنید ما
🌺🌿🌺🌿🌺 🔘چگونه دخترم را به حجاب علاقه‌مند کنم؟ 8⃣ ۸. به او کمک کنید تا استعدادهایش را پرورش دهد  نگذارید فرزندتان با جلوه‌گری در میان افراد نامحرم، خودش را ممتاز نشان بدهد. به او آن‌قدر شخصیت بدهید که خود را غنی از استعداد‌ها و توانایی‌ها ببیند و ناچار نباشد برای هر کسی ابراز وجود و جلوه‌گری کند. #عفاف 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
تربیت فرزندامام زمانے🌷
🐪✨🐪✨🐪✨🐪 بسم الله الرحمن الرحیم #داستان_جنگ_بدر همیشه دلم میخواست داستان جنگ بدر در نهایت شکوه بر
🐪✨🐪✨🐪 بسم الله الرحمن الرحیم ادامه ماجرا...👇 برای دفاع از مردم و شهر مدینه پیامبر با مسلمانها مشورت کرد. حمزه عموی پیامبر و امام علی به عنوان مسلمانهای شجاع و قدرتمند و خوش فکر، هم در جمع مسلمانها بودند. حمزه به پیامبر گفت:" ما نباید بگذاریم این کاروان با این همه سلاح و وسایل جنگی به مکه برسه وگرنه آنها به ما حمله میکنند و ما نمی تونیم جلوشان رو بگیریم." قرار شد چند نفر از مسلمانها نگهبانی بدهند و هر وقت کاروان نزدیک شد پیامبر را باخبر کنند. از آن طرف دشمنان پیامبر از جمله همان "عبدالله ابن ابی" و بعضی یهودی ها از نقشه پیامبر باخبر شدند و خودشان را به کاروان ابوسفیان رساندند و به آنها خبر دادند که پیامبر با لشکری آماده حمله به کاروان آنهاست... وقتی خبر به ابوسفیان رسید حسابی ترسید و نقشه ای کشید.... نقشه اش چی بود؟؟؟ بچه ها حسابی برای این قسمت داستان آماده بودند... یکی شد ضمضم، همان شخص مورد نظر که قرار بود نقشه ابوسفیان را اجرا کند!!! بعد هم پیراهن نامرتب پوشید، بار و وسایل شترش را زیر و رو کرد و وارد شهر مکه شد... و در کوچه ها میرفت و فریاد میزد:" ای مردم.... کاروان تجاری شما در خطره....محمد با یارانش سپاهی آماده کرده و میخواد به کاروان حمله کنه....ببینید چه بلایی سر من آوردند...." مردم مکه حرفش را باور کردند و همه لباس جنگی پوشیدند و آماده شدند تا به کمک ابوسفیان و کاروانش بروند... از آن طرف هم ابوسفیان راهش را کج کرد و از یک راه دیگر که بیراهه بود به سمت مکه به راه افتاد وقتی خیالش راحت شد که دیگر خطری از طرف مسلمانها تهدیدش نمیکند، یکی را مامور کرد به کاروان قریش که از مکه آماده جنگ با مسلمانها بودند، برسد و به آنها بگویند که کاروان از خطر دور شده و به مکه برگردند. ابوجهل که جز کاروان قریش بود گفت:"درسته که کاروان در امن و امان هست، اما تا محمد زنده است خطر وجود داره ما باید تا نزدیک مدینه بریم تا مردم مدینه و قبیله های اطرافش قدرت ما رو ببینند و از ما بترسند و دست از یاری محمد بردارند." آنها رفتند تا به منطقه ی بدر رسیدند... همان جایی‌ که داستان ما در آن منطقه اتفاق افتاد.... 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷 ۲
🚨 یه رفیق داشتیم کوروش پرست بود و جملات اونو تکرار میکرد😒 یه بار یکی از بچه ها بهش گفت وقتی جملات قصار کوروش کبیر رو کپی می کنید!، " مالک" اولشو یادت نره پاک کنی 😁 ❌ بهش گفتم تو که نهج البلاغه نمیخونی ازکجا فهمیدی؟🤨 📛 اونم این لینک و داد گفت تواین کانال جملات قصار و خطبه های اقارو میزارن👇 https://eitaa.com/joinchat/488177720C0043825ece
امروز کسی باش که واقعا آرزو داری مهربان و با گذشت، ساده و شفاف، پاک و خالص، با محبت و عاشق، رنج و نگرانی را کنار بگذار، به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری🌹 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
....🌹 👼 🤱🏻مراقبت های جسمی نوزاد: نحوه بغل کردن 1⃣ 🍃 تا حدود هشت هفتگی، نوزاد نمی تواند سر یا عضلات خود را کنترل کند. بنابراین لازم است در تمام این مدت، بدن او نگه داشته شود. رفتار عادی و همراه با دقت، به نوزاد صدمه ای نمیزند. حتی ملاج نرم او دارای پرده ی محکمی است که آن را محافظت میکند. اما اگر نوزاد را به طور ناگهانی بردارند، یکه میخورد و دست ها و پاهایش را از هم باز می کند. 📚 همه ی مادران سالم اند اگر...، الیزابت فنویک، ص۸۲ 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
...🌹 چهار جمله با تاثیر مثبت در تربیت کودک 🔸خودت تصمیم بگیر، اینطوری به کودک می‌آموزیم که مسئولیت عمل خودش رو برعهده داره و هر تصمیمی که بگیره باید منتظر عواقب بد یا خوبش باشه ❣️دوستت دارم ولی این کارت رو نمی‌پسندم. 🔸کار [درست] و [نادرست] رو به صورت واضح برای کودک مشخص کنید یعنی به او بیاموزید ما کار [درست] و کار [نادرست] داریم، نه بچه خوب و بچه بد. ❣️از تو می‌خوام مشکل من رو حل کنی. 🔸اگر کودک رفتاری داره که باعث رنجش شما می‌شه، به او بگین که دچار مشکل شدین و از او بخواین در حل مشکل به شما کمک کنه. ❣️احساست رو درک می‌کنم 🔸وقتی کودک عصبانیه و مثلا می‌گه «از تو متنفرم» یا «خیلی بدی»، بگید ولی ❣️من عاشقت هستم و در هر شرایطی دوستت دارم. 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
....🌹 ⚠️"قول میدم اگه اتاقتو مرتب کنی، ببرمت بیرون بستنی بخرم برات." رشوه دادن به فرزندتان به او خودکفایی را یاد نمی دهد. قول دادن و رشوه دادن را فراموش کنید و در عوض به او کمک کنید عواقب موضوع را درک کند. مثلاً چنین چیزی بگویید: "اسباب بازی هاتو جمع کن تا کسی روشون نیفته خراب بشن." 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
....🌹 * اخلاق امام امام باقر عليه ‏السلام، هميشه لباس تميز به تن مي‏کردن، به خودشون عطر مي‏زدن، آروم و آهسته راه مي‏رفتن، هيچ وقت عصباني نمي‏ شدن و با همه مردم، با احترام برخورد مي‏ کردند. يکي از ويژگي‏هاي خيلي خوب امام باقر عليه‏ السلام اين بود که هر وقت به دوستاش نزديک مي‏شد، با اونا دست مي‏داد و مي‏فرمود: اين کار، دلا رو به هم نزديک‏تر و مهربون‏تر مي‏کنه و دشمني‏ ها رو از بين مي‏بره. همين اخلاق خوب امام بود که باعث مي‏شد تا مردم ايشونُ دوست داشته باشن و حتي اين برخوردهاي با محبت و احترام باعث مي‏شد که خيلي از کسايي که با ايشون بد بودن به ايشون احترام بذارن و حتي با اون حضرت دوست بشن. 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
💢روایات زیادی داریم ازجمله روایتی ازامیرالمؤمنین علی- علیه السلام است: بر پدر این است که برایش انتخاب کند و او را نماید و را به او یاد بدهد. 🌷 و اسلامی از نظر تربیتی اهمیت فراوان دارد، چون نامی که والدین برای فرزند انتخاب می کنند تا آخر عمر همراه او است و به همان نام خوانده می شود. 👌 عزیزانی ک اسم فرزند گلتون، ثمره عشقتون، را 💚" "💚گذاشتین😊 ♨️مژده ♨️مژده به مناسبت آغاز ولایت مولا امیرالمومنین علیه السلام💚 صاحب نام این گلهای زندگیتان تصمیم گرفتیم هدایایی درروز به یمن بزرگیه نام مبارکشون به این عزیزان درروز تقدیم کنیم🌹 که یادشون بمونه امام مهربانیها😊 سراسربرکته حتی نامشون☺️💖👇 🆔 @Asemani11 به امید وسعت تشیع و حذف دشمنان شیعه آل علی(ع) درسراسردنیا، در حال و آینده👌😍 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷
تربیت فرزندامام زمانے🌷
🐪✨🐪✨🐪 بسم الله الرحمن الرحیم ادامه ماجرا...👇 برای دفاع از مردم و شهر مدینه پیامبر با مسلمانها مش
🐪✨🐪✨🐪✨🐪 بسم الله الرحمن الرحیم ادامه ماجرا....👇 پیامبر به همراه ۳۱۳ نفر از مسلمانها، از مدینه خارج شدند، آنها میخواستند جلوی کاروان تجاری کفار مکه را بگیرند. مسلمانها رفتند و به منطقه ای رسیدند که معمولا کاروانهای تجاری از آنجا رد میشدند... به پیامبر خبر رسید که لشکر بزرگی از مکه در راه است آنها آمده اند تا از این کاروان تجاری محافظت کند، لشکری از قریش که چندین برابر مسلمانها بودند اما مسلمانها شمشیر و زره چندانی نداشتند با تعداد خیلی کمی شتر و اسب.... پیامبر یارانش را جمع کرد تا مثل همیشه با آنها مشورت کند.. یکی از یاران پیامبر به نام ابوبکر بلند شد و گفت: "تعداد لشکر دشمن چندین برابر ماست؛ کلی هم تجهیزات جنگی دارند، بهتره برگردیم!!" مقداد یکی از یاران شجاع پیامبر گفت:" ای پیامبر ما همه ی جان و دل مان همراه شماست، هر دستوری شما بدید ما اطاعت میکنیم و تا آخرین نفس همراه شما میجنگیم.. نه فقط مقداد، خیلی های دیگر هم منتظر دستور پیامبر بودند تا از جان و دل با دشمنان بجنگند.... چه یاران خوبی....چه قدر دلمون میخواست ما هم آن زمان همراه پیامبر بودیم.... برای ادامه فضاسازی داستان بچه ها چند تا بالش را روی هم گذاشتند و چیزی شبیه دایره درست کردند و مثلا شد چاه بدر... آب این چشمه این قدر صاف و زلال بود که میشد ماه رو توش دید به همین خاطر بهش می گفتند چشمه ماه یا همان بدر.... پیامبر و یارانش کنار این چشمه توقف کردند و کنار آن حوضی ساختند تا آب آن را برای خودشان ذخیره کنند. صبح روز بعد... پیامبر ابتدا سپاه را منظم کردند و به سپاهیان توصیه کردند که تا دشمن حسابی نزدیک نشده تیر نیندازند، آخر مسلمانها سلاح زیادی نداشتند... اول از همه هم یکی از مسلمانها را به سپاه دشمن فرستاد و به آنها پیشنهاد کرد جنگی در نگیرد و آنها به مکه برگردند اما ابوجهل با غرور خاصی گفت:"شما باید مزه شمشیرهای ما را بچشید...." یکی از سپاهیان دشمن به نام "اسود" که حسین نقشش را بازی میکرد از همان شمشیر و نیزه هایی که در صحنه نمایش آماده کرده بودند، برداشت و گفت:" من میرم تا از کنار حوضی که یاران محمد هستند آب بخورم و خرابش کنم..." اسود خودش را به حوض رساند و شروع کرد آب بخورد... "حمزه" عموی پیامبر که علی نقشش را بازی میکرد آماده شد، که به او ضربه بزند، اما پیامبر مهربان گفت: "اجازه بده آبش را بخورد..." اسود شروع کرد دیواره حوض( همان بالش های روی هم سوار شده) را خراب کند که.... انگار که پسرها منتظر یک صحنه نمایش بودند که جدای از آنچه واقعیت داستان است درگیر شمشیر بازی خودشان شوند صحنه ای از نمایش که جز طولانی ترین قسمتهای داستان ما شد... و هر چه من به عنوان راوی سعی داشتم بقیه داستان را تعریف کنم و از ضربه ای که حمزه به اسود زد و نگذاشت به هدفش برسد، بگویم... اما نه اسود از خراب کردن حوض دست بر میداشت و نه حمزه ضربه مثلا نهایی را میزد ماجرای شمشیر بازی اسود و حمزه در خانه ی ما تازه شروع شده بود... 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷 ۳
🌴🌴🌴 🌹شیعیان دیگرهوای نینوا دارد حسین 🌹روی دل باکاروان کربلا دارد حسین 🌹سر به راه دل نهاده راهپیمای عراق 🌹می رود اکنون که عهدی با خدا دارد حسین 🌹🌷هشتم ذی الحجه سالروز حرکت امام حسین (ع) از مکه به طرف کربلا و خلق حماسه تاریخی عاشورا گرامی باد 🌹🌷 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷