eitaa logo
تربیت فرزندامام زمانے🌷
10هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
22 فایل
💞مطالب زیبا و نڪات #ڪاربردے تربیت فرزندازقبل ازانعقاد نطفه💞 کانال دیگرما👇 امیربیان💚 @Amire_bayan تأسیس◀۱۳رجب سال۱۴۴۱ نشرمطالب فقط باآیدی کانال جایزاست✅⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌔✨🌔✨ قصه 🌸 از چشمه تا دریا 🌸 یکی بود یکی نبود . یک شب دریا پرازموج شد وطوفانی شد . یک ستاره که سال های سال در آسمان بود و تجربه های زیادی هم داشت  با صدای بلند پرسید :« ای دریا ! چرا اینجور می کنی ؟ » دریا گفت :« برای اینکه من قوی ترین آب روی زمین هستم، هیچ آبی از من بزرگ تر نیست .» ستاره گفت : « تو با یاری و همدستی  رودهای کوچک ساخته شده ای ، نباید اینقدر مغرور باشی » دریا گفت   : « دروغ می گویی ، تو از من کوچکتری وازروی حسادت این چیزها را می گویی .» و با تمسخر ادامه داد : « نکند خوابت می آید و این سروصداها نمی گذارد بخوابی ؟» ستاره با خونسردی گفت : « اگرازاین خیره سری بیرون بیایی و راه یکی از رودخانه هایی را که به تو می ریزد،بگیری و نترسی ، به حقیقت حرف من خواهی رسید. » دریا سینه اش را صاف کرد وگفت : « بسیارخوب! اما اگر حرفت دروغ بود برمی گردم وتو را ازآسمان می کشم پایین وغرقت می کنم .» ستاره خندید و جواب داد : « باشد ! قبول دارم » دریا اطرافش رانگاه کرد و رفت توی یک رودخانه . رفت و رفت و رفت تا به چند رود رسید . وارد یکی از رود ها شد . رفت و رفت و رفت تا به چند جوی باریک رسید . وارد یکی از جوی ها شد . رفت و رفت ورفت تا به یک چشمه رسید . نگاه کرد و دید به بن بست رسیده است . پرسید تو کی هستی ؟ چشمه جواب داد : من مادر تو هستم دریا به خودش نگاه کرد ، سرتا پایش را براندازکرد و دید که  یک جوی باریک شده . اما باز هم مغرورانه گفت : «از این شوخی ها گذشته ، راستش را بگو کی هستی چی هستی ؟» چشمه خیلی آرام جواب داد : «اگرباورنمی کنی ،به خودت نگاه دیگری بیانداز وهمین راهی راکه آمده ای بگیرو برگرد تا باورکنی » دریا گفت :« بسیار خوب ! اما اگر دروغ گفته باشی بر می گردم و تورا از بین می برم» چشمه خندید و گفت : « باشد ! قبول دارم » دریا که حالا یک جوی باریک شده بود چرخی زد و از همان راهی که آمده بود برگشت . آمد و آمد تا به چند رود رسید . رودها را پشت سرگذاشت تا به رودخانه رسید ، رودخانه را هم پشت سرگذاشت تا به دریا رسید . هوا روشن شده بود. به خودش نگاهی کرد وفهمید که هم ستاره وهم چشمه ،هردو راست می گویند. دریا از آن روز به بعد هرگاه موج می زند و طوفانی می شود ، یادش به حرف ستاره و چشمه می افتد و آرام می شود. 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷 ڪانال دوم مارادنبال ڪنید👇 👉 @Amire_bayan
✨🌔✨🌔✨ قصه 🌸 از چشمه تا دریا 🌸 یکی بود یکی نبود . یک شب دریا پرازموج شد وطوفانی شد . یک ستاره که سال های سال در آسمان بود و تجربه های زیادی هم داشت  با صدای بلند پرسید :« ای دریا ! چرا اینجور می کنی ؟ » دریا گفت :« برای اینکه من قوی ترین آب روی زمین هستم، هیچ آبی از من بزرگ تر نیست .» ستاره گفت : « تو با یاری و همدستی  رودهای کوچک ساخته شده ای ، نباید اینقدر مغرور باشی » دریا گفت   : « دروغ می گویی ، تو از من کوچکتری وازروی حسادت این چیزها را می گویی .» و با تمسخر ادامه داد : « نکند خوابت می آید و این سروصداها نمی گذارد بخوابی ؟» ستاره با خونسردی گفت : « اگرازاین خیره سری بیرون بیایی و راه یکی از رودخانه هایی را که به تو می ریزد،بگیری و نترسی ، به حقیقت حرف من خواهی رسید. » دریا سینه اش را صاف کرد وگفت : « بسیارخوب! اما اگر حرفت دروغ بود برمی گردم وتو را ازآسمان می کشم پایین وغرقت می کنم .» ستاره خندید و جواب داد : « باشد ! قبول دارم » دریا اطرافش رانگاه کرد و رفت توی یک رودخانه . رفت و رفت و رفت تا به چند رود رسید . وارد یکی از رود ها شد . رفت و رفت و رفت تا به چند جوی باریک رسید . وارد یکی از جوی ها شد . رفت و رفت ورفت تا به یک چشمه رسید . نگاه کرد و دید به بن بست رسیده است . پرسید تو کی هستی ؟ چشمه جواب داد : من مادر تو هستم دریا به خودش نگاه کرد ، سرتا پایش را براندازکرد و دید که  یک جوی باریک شده . اما باز هم مغرورانه گفت : «از این شوخی ها گذشته ، راستش را بگو کی هستی چی هستی ؟» چشمه خیلی آرام جواب داد : «اگرباورنمی کنی ،به خودت نگاه دیگری بیانداز وهمین راهی راکه آمده ای بگیرو برگرد تا باورکنی » دریا گفت :« بسیار خوب ! اما اگر دروغ گفته باشی بر می گردم و تورا از بین می برم» چشمه خندید و گفت : « باشد ! قبول دارم » دریا که حالا یک جوی باریک شده بود چرخی زد و از همان راهی که آمده بود برگشت . آمد و آمد تا به چند رود رسید . رودها را پشت سرگذاشت تا به رودخانه رسید ، رودخانه را هم پشت سرگذاشت تا به دریا رسید . هوا روشن شده بود. به خودش نگاهی کرد وفهمید که هم ستاره وهم چشمه ،هردو راست می گویند. دریا از آن روز به بعد هرگاه موج می زند و طوفانی می شود ، یادش به حرف ستاره و چشمه می افتد و آرام می شود. 💚 💚 @yar_emam_zaman 🌷 ڪانال دوم مارادنبال ڪنید👇 👉 @Amire_bayan