ا ﷽ ا
#روضه /۷۵
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
✅وقتی «عمر بن سعد» با لشکر عظیمى به کربلا آمد و در برابر لشکر محدود امام حسین(ع) ایستاد، فرستاده ی عمر بن سعد نزد امام حسین(ع) آمد.
سلام کرد و نامه ابن سعد را به حضرت(ع) تقدیم نمود و عرض کرد :
مولاى من! چرا به دیار ما آمده اى؟
امام(ع) در پاسخ فرمود :
📋《کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هَذَا أَنْ أَقْدِمَ، فَأَمَّا إِذْ کَرِهُونِی فَأَنَا أَنْصَرِفُ عَنْکُم》
♦️اهالى شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کرده اند، و اگر از آمدن من ناخشنودند، باز خواهم گشت.(۱)
در نقلی دیگر؛ امام(ع) به فرستاده ی عمر بن سعد فرمود :
📋《بَلِّغْ صَاحِبَکَ عَنِّی أَنِّی لَمْ أَرِدْ هَذَا الْبَلَدَ، وَ لکِنْ کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هَذَا أَنْ آتِیهُمْ فَیُبایَعُونِی وَ یَمْنَعُونِی وَ یَنْصُرُونِی وَ لَا یَخْذُلُونِی فَاِنْ کَرِهُونِی اِنْصَرَفْتُ عَنْهُمْ مِنْ حَیْثُ جِئْتُ》
♦️از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامده ام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهى که آمده ام باز مى گردم.(۲)
وقتى فرستاده عمرسعد بازگشت و او را از جریان امر با خبر ساخت، ابن سعد گفت : امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین بن علی(ع) برهاند.
آنگاه این خواسته امام حسین(ع) را به اطلاع «عبیدالله بن زیاد» در کوفه رساند، ولى او در پاسخ نوشت :
📋《أَمَّا بَعْدُ.. فَأَعْرِضْ عَلَى اَلْحُسَيْنِ(ع) أَن يُبَايِعَ لِيَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ هُوَ وَ جَمِيعُ أَصْحَابِهِ، فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ رَأَيْنَا رَأْيَنَا، وَ اَلسَّلاَمُ》
♦️از حسین بن على(ع) بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند.
اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت، والسلام.
وقتی نامه ابن زیاد به دست ابن سعد رسید، گفت :
📋《قَدْ حَسِبْتُ أَنْ لاَ يَقْبَلَ اِبْنُ زِيَادٍ اَلْعَافِيَةَ》
♦️تصوّر من این است که عبیدالله بن زیاد، خواهان عافیت و صلح نیست.(۳)
عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد امام حسین(ع) فرستاد.
امام(ع) فرمود :
📋《لَا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ أَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ》
♦️من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى!(۴)
تا اینکه در عصر تاسوعا، امام حسین(ع) قاصدى نزد عمر بن سعد روانه ساخت و فرمود :
📋《أَنِ اِلْقَنِي اَللَّيْلَ بَيْنَ عَسْكَرِي وَ عَسْكَرِكَ》
♦️مى خواهم شب هنگام، در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتى داشته باشیم.
📋《فَخَرَجَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ فِي نَحْوٍ مِنْ عِشْرِينَ فَارِساً، وَ أَقْبَلَ حُسَيْنٌ(ع) فِي مِثْلِ ذَلِكَ》
♦️هنگامی که شب فرا رسید ابن سعد با بیست نفر از یارانش و امام حسین(ع) نیز با بیست تن از یاران خود در محلّ موعود حضور یافتند.(۵)
امام(ع) به یاران خود دستور داد تا دور شوند تنها حضرت عبّاس(ع) برادرش و حضرت على اکبر(ع) فرزندش را نزد خود نگاه داشت.
همین طور ابن سعد نیز به جز فرزندش «حفص» و غلامش، به بقیّه دستور داد، دور شوند.
📋《فَتَكَلَّمَا فَأَطَالاَ حَتَّى ذَهَبَ مِنَ اَللَّيْلِ هَزِيعٌ》
♦️سپس آن دو مدت زيادى با هم صحبت كردند، به طورى كه پاسى از شب گذشت.(۶)
ابتدا امام حسین(ع) آغاز سخن کرد و فرمود :
📋《وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد! أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟
أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟
ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعَالَى》
♦️واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟
آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟
این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست.
ابن سعد گفت :
📋《أَخَافُ أَنْ يُهْدَمَ دَارِي》
♦️اگر از این گروه جدا شوم، مى ترسم خانه ام را ویران کنند.
امام(ع) فرمود :
📋《أَنَا أَبْنِیهَا لَکَ》
♦️من آن را براى تو مى سازم.
ابن سعد گفت :
📋《أَخَافُ أَنْ تُؤْخَذَ ضَيْعَتِي》
♦️من بیمناکم که اموالم مصادره گردد.
امام(ع) فرمود :
📋《أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مَالِی بِالْحِجَازِ》
♦️من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم.
ابن سعد گفت :
📋《لِي عِيَالٌ وَ أَخَافُ عَلَيْهِمْ》
♦️من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند].
امام(ع) فرمود :
📋《أَنَا أَضمِنُ سَلَامَتَهُم》
♦️من ضامن سلامتی آنها می شوم.
📋《ثُمَّ سَكَتَ وَ لَمْ يُجِبْهُ إِلَى شَيْءٍ》
♦️سپس عمر سعد ساکت شد و چیزی نگفت.
ادامه 👇
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ادامه از👆
امام حسین(ع) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، خطاب به عمر سعد فرمود :
📋《مَالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عَاجِلاً، وَ لَا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِرَاقِ إِلاّ یَسِیراً》
♦️تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد.
به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى!
ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت :
📋《وَ فِی الشَّعِیرِ کِفَایَةٌ عَنِ الْبُرِّ》
♦️جو عراق مرا کافى است!(۷)
📋《ثُمَّ اِنْصَرَفَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَى عَسْكَرِهِ بِأَصْحَابِهِ》
♦️سپس آن دو با همراهانشان به طرف لشكر خود بازگشتند.(۸)
در روز عاشورا حُبّ دنیا و حُبّ مقام به قدری عمر بن سعد را کور کرده بود، برای خوش خدمتی در نزد عبیدالله و یزید خود آغاز گر جنگ بود. در این هنگام به پرچم دار لشگر خود ندا داد :
📋《یا ذُوَیدُ! أدنِ رایَتَکَ! فَأَدناها، ثُمَّ وَضَعَ سَهمَهُ فی کَبِدِ قَوسِهِ ثُمَّ رَمی وَ قَالَ : اِشهَدوا أَنِّی أَوَّلُ مَن رَمَی، ثُمَّ أَرتَمَی النَّاسُ وَ تَبارَزوا》
♦️ای ذُوَید! پرچمت را نزدیک بیاور.
او نیز آورد. سپس عمر، تیری در چلّه کمانش نهاد و به سمت اردوگاه امام حسین(ع) پرتاب نمود و گفت :
گواه باشید که من، نخستین تیر را انداختم. سپس، دو لشکر به هم تیراندازی کردند و به نبرد تن به تن برخاستند.(۹)
و برای تحریک سربازان خود، به آنان گفت :
📋《یَا خَیْلَ اللّهِ! ارْكَبی وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِری》
♦️لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت می دهم!(۱۰)
سرانجام در روز عاشورا وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید و لشگر دشمن مشغول غارت خیمه ها شد، در این حین حضرت زینب(س) از خیمه بیرون آمد و خطاب به عمر بن سعد فرمود :
📋《یَابنَ سَعدِِ! أَ یُقتَلُ أَبُوعَبدِاللهِ(ع) وَ أَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟!!》
♦️ای پسر سعد! آیا حسین(ع) را می کشند و در حالی که تو نظاره گر هستی؟
در این هنگام عمر بن سعد چیزی نگفت.(۱۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود
شورش روز قیامت به جهان بر پا بود
خصم چون دایره گرد حرم شاه شهید
در دل دایره چون نقطۀ پا بر جا بود
جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست
با لب تشنه روان میشد و خود دریا بود
تو مپندار که شاهنشه این درگه رزم
در بیابان بلا بی مدد و تنها بود
انبیاء و رُسُل و جن و ملائک هر یک
جان به کف در بَرِ شه منتظر ایماء بود
پرده پوشان نهان خانۀ ملک و ملکوت
همه پروانۀ آن شمع جهان آرا بود
در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین
قاف تا قاف جهان، صوت همین عنقا بود
👤نیّر تبریزی
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۵
۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۴۱
۳)وقعة الطّف یوسفی غروی، ص۱۸۵
۴)اخبار الطوال دینوری، ص۲۵۴
۵)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۴۵
۶)وقعة الطّف یوسفی غروی، ص۱۸۶
۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۸۸/
مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۴۵
۸)وقعة الطّف یوسفی غروی، ص۱۸۶
۹)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۱
۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۹۱
۱۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲
منبع: اسناد المصائب
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۷۶
🔸حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
🔸حضرت محسن علیه السلام
✅دومین شهید از خاندان اهلبیت(سلام الله علیهم) بعد از حضرت رسول اکرم(ص) حضرت محسن(ع) است.
امام جعفر صادق(ع) می فرماید :
📋《أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)》
♦️اولین جنایتی که در روز قیامت به آن حکم داده خواهد شد، کشته شدن محسن بن علی(ع) است.(۱)
«ابن قولویه قمی»(۳۶۹ق) می نویسد :
شبی که حضرت رسول اکرم(ص) به سفر «معراج» رفتند، از ایشان خواسته شد تا در مورد سه امتحان الهی صبر پیشه کند.
و اما مورد سوم؛
📋《وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْهَا وَ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ》
♦️امّا دخترت، به او ستم روا می شود، در حالی که او طفلی در رحم دارد، او را کتک میزنند و بدون اجازه، وارد خانه و حریمش می شوند، سپس خوار می شود و کسی را برای دفاع از خود نمی یابد و به خاطر آن ضربت، فرزندش را سقط میکند وبه شهادت میرسد.(۲)
«مفضل بن عمر» می گوید :
روزی امام صادق(ع) حوادث بعد از رحلت رسول اکرم(ص) و ماجرای هجوم به خانه امیرالمومنین(ع) و شهادت حضرت محسن(ع) را به یاد آورد و برای ما شرح داد، و در آخر ایشان آنقدر گریست که محاسن مبارکشان از شدت گریه، تَر گشت و فرمود :
📋《لَا قَرَّت عَیْنٌ لَا تَبْکِی عِنْدَ هَذَا الذِّکْرِ》
♦️روشن مباد آن چشمی که در این مصیبت نگرید.(۳)
در جریان هجوم مهاجمین و اصحاب سقیفه به بیت حضرت فاطمه(س)، هنگامی که ایشان بین در و دیوار قرار گرفتند، ناله زنان فرمود :
📋《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》
♦️ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! بنگر که این چنین رفتار با حبیبه ات و دخترت رفتار کردند و سپس فریاد کشید : ای فضّه! به فریادم برس که فرزندم را کشتند.(۴)
«ابن حجر عسقلانی»(۸۵۲ق) می نویسد :
📋《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فَاطِمَةَ(س) حَتَّی أَسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ(ع)》
♦️عُمر لگدی بر حضرت فاطمه(س) زد که او فرزندی که در رحم داشت را سقط کرد.(۵)
«خُصیْبی»(۳۴۶ق) می نویسد :
امام صادق(ع) خطاب به مفضل فرمود :
در روز قیامت؛
📋《يَأْتِي مُحَسِّنٌ(ع) مُخَضَّباً بِدَمِهِ تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ(س) ابْنَةُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ(س) ابْنَةُ أَسَدٍ وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ جُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَيْسٍ صَارِخَاتٍ وَ أَيْدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَ نَوَاصِيهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَ الْمَلَائِكَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا》
♦️حضرت محسن(ع) می آید در حالی که او را حضرت خدیجه(س) و فاطمه بنت اسد که دو جدّه او هستند، حمل می کنند.
جمانه دختر ابی طالب و اسماء بنت عمیس نیز در آنجا حضور دارند و آنها در همان حالی که فریاد می زنند و دست ها را بر صورت می گذارند و موها پریشان کرده اند و ملائکه ایشان را با بالهایشان می پوشانند.
در همین حال؛
📋《فَاطِمَةُ(س) أُمُّهُ تَبکِی وَ تَصِیحُ وَ تَقُولُ : ﴿یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ﴾(انبیاء۱۰۳)》
♦️مادرش فاطمه(س) گریه می کند و فریاد می زند و می گوید : امروز همان روزی است که وعده داده شدید!
جبرائیل از جانب محسن(ع) ناله می زند :
📋《إِنِّي مَظْلُومٌ! فَانْتَصِرْ》
♦️من مظلوم واقع شده ام! مرا یاری کن!
در این هنگام؛ حضرت رسول اکرم(ص) محسن(ع) را روی دست می گیرد و او را به آسمان بلند می کند و می گوید :
📋《إِلَهِي صَبَرْنَا فِي الدُّنْيَا احْتِسَاباً وَ هَذَا الْيَوْمَ ﴿تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً﴾(آل عمران۳۰)》
♦️الهی و سیدی! در دنیا به خاطر تو صبر کردیم و امروز وقت آن است که هر کس آنچه بدی کرده، آرزو کند که بین او و آنها فاصله زیادی باشد.(۷)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود
پشت در جان علی مرتضی افتاده بود
دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته
آیه ای از سوره ی کوثر جدا افتاده بود
کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق
هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود
مادر مظلومه میپیچید پشت در به خود
دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود
۱)بحار، ج۲۸، ص۶۴
۲)کامل الزیارات ابن قولویه، ص۳۳۲
۳)بحار، ج۵۳، ص۲۳
۴)بحار ج۳۰، ص۲۹۴
۵)لسان المیزان ج۱، ص۴۰۶
منبع:اسناد المصائب
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
حضرت #محسن علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۷۷
🔸حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا فَاطِمَةَ الزَهرا(سلام الله علیها)》🔷🔹
✅دعای حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در لحظات آخر عمر خود این چنین بود :
📋《يَا إِلَهِي! عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعَاً
فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَيَاةُ يَا مَوْلَائِي》
♦️خدایا! مرگ مرا به زودى برسان، زيرا زندگى من تيره و تار گرديد.(۱)
و آخرین دعاهای فاطمه(س) این چنین بود :
📋《إِلَهِی وَ سَیِّدِی أَسْئَلُکَ بِالَّذینَ أَصْطَفَیْتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارِقَتی أَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شِیعَتِی وَ شِیعَةِ ذُرِّیَتِی》
♦️خداوندا! از تو می خواهم به حق انسان هایی که برگزیده ای و به ناله های دو فرزندم در فراق من، از گناه شیعیان من و پیروان فرزندانم درگذر.(۲)
هنگامی كه حضرت فاطمه(س) رحلت كرد اسماء بنت عمیس گريبان خود را پاره نمود و خارج شد، آنگاه با امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مصادف شد، ايشان به اسماء فرمودند :
مادر ما كجاست؟ اسماء جوابى نداد!
📋《فَدَخَلَا الْبَيْتَ فَإِذَا هِيَ مُمْتَدَّةٌ فَحَرَّكَهَا الْحُسَيْنُ(ع) فَإِذَا هِيَ مَيِّتَةٌ فَقَالَ :
يَا أَخَاهْ! آجَرَكَ اللَّهُ فِي الْوَالِدَةِ وَ خَرَجَا يُنَادِيَانِ : يَا مُحَمَّدَاهْ! يَا أَحْمَدَاهْ!
الْيَوْمَ جُدِّدَ لَنَا مَوْتُكَ إِذْ مَاتَتْ أُمُّنَا》
♦️آنان وارد خانه شدند، ديدند مادر بزرگوارشان خوابيده است.
امام حسين(ع) مادر خود را حركت داد ديد از دنيا رفته است.
آنگاه در حالى خارج شدند كه مى فرمودند : يا محمّداه! يا احمداه! امروز به علّت فوت مادرمان مصيبت تو براى ما تجديد شد.
📋《ثُمَّ أَخْبَرَا عَلِيّاً(ع) وَ هُوَ فِي الْمَسْجِدِ [فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ] فَغُشِيَ عَلَيْهِ حَتَّى رُشَ عَلَيْهِ الْمَاءُ ثُمَّ أَفَاقَ فَحَمَلَهُمَا حَتَّى أَدْخَلَهُمَا بَيْتَ فَاطِمَةَ(س) وَ عِنْدَ رَأْسِهَا أَسْمَاءُ تَبْكِي وَ تَقُولُ :
وَا يَتَامَى مُحَمَّدٍ(ص)! كُنَّا نَتَعَزَّى بِفَاطِمَةَ(س) بَعْدَ مَوْتِ جَدِّكُمَا فَبِمَنْ نَتَعَزَّى بَعْدَهَا؟》
♦️پس از اين جريان متوجه حضرت اميرالمومنین(ع) كه در مسجد بود، شدند و آن حضرت(ع) را از رحلت مادرشان آگاه نمودند.
امير المؤمنين على(ع) بعد از شنيدن اين خبرِ دلخراش با صورت بر زمین افتاد و غش كرد.
آب به صورت آن حضرت(ع) پاشيدند تا به هوش آمد، آنگاه حسنين(ع) را برداشت و داخل خانه حضرت زهرا(س) شد.
اسماء را ديد كه بالاى سر فاطمه(س) نشسته و گريه مى كند و مى گويد :
يتيمان حضرت محمّد(ص) چه كنند، بعد از فوت جدّ شما؟
دل ما به فاطمه(س) خوش بود! بعد از فاطمه(س) به چه كسى دل خوش كنيم!
📋《فَكَشَفَ عَلِيٌّ(ع) عَنْ وَجْهِهَا فَإِذَا بِرُقْعَةٍ عِنْدَ رَأْسِهَا فَنَظَرَ فِيهَا فَإِذَا فِيهَا》
♦️آنگاه حضرت على بن ابى طالب(ع) صورت مبارك فاطمه(س) را باز كرد و رقعه اى نزد سر آن بانوى معظّمه يافت كه در آن نوشته بود :
📋《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ،
هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)!
يَا عَلِيُّ(ع) أَنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجَنِيَ اللَّهُ مِنْكَ لِأَكُونَ لَكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ أَنْتَ أَوْلَى بِي مِنْ غَيْرِي حَنِّطْنِي وَ غَسِّلْنِي وَ كَفِّنِّي بِاللَّيْلِ وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ ادْفِنِّي بِاللَّيْلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِيَ السَّلَامَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ》
♦️به نام خداوند بخشنده مهربان،
اين وصيّتى است كه فاطمه دختر پيغمبر خدا(ص) كرده است :
فاطمه(س) شهادت مى دهد كه خدايى جز خداى يگانه وجود ندارد، حضرت محمّد(ص) بنده و پيامبر خدا مى باشد.
ای على! من فاطمه(س) دختر حضرت محمّد(ص) مى باشم.
خدا مرا در دنيا و آخرت براى تو تزويج نمود.
يا على(ع)! تو از ديگران براى (غسل و كفن) من مقدّم هستى، مرا حنوط كن غسل بده، شبانه مرا دفن كن، شبانه بر بدنم نماز بگزار، شبانه به خاكم بسپار، احدى را از فوت من آگاه مکن، من تو را به خداوند مى سپارم، و فرزندانم به درود تا روز قيامت!(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
حرف سخت است بیاید به زبان من و تو
اشک گل کرده به جای سخنان من و تو
رازِ افتادن تو، رمز زمین خوردن من
رمز و رازی است در این کوچه میان من و تو
پر زدی، سوختی و آب شدم ... این دنیا
شمع و پروانه ندیده است بسان من و تو
می روی محرم من! چاه فقط می فهمد
چه کشیدیم از این جور زمانه من و تو
ظلمت شهر مرا کشت زمانی که زدیم
حرف غسل و کفن و دفن شبانه من و تو
خانه از عطر نفس هات هنوز آکنده است
کاش می شد بنشینیم به خانه من و تو
👤محمد میرزایی
📚منابع :
۱)بحار، ج۴۳، ص۱۷۷
۲)نهج الحیاة ص۱۴۸
۳)بحار ج۴۳، ص۲۱۴
منبع:اسناد المصائب
حضرت #فاطمه_الزهرا علیها السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۷۸
🔸حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
✅امام حسن مجتبی(علیه السلام) می فرماید :
📋《رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ(س) قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّیهِمْ وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَیْءٍ》
♦️مادرم فاطمه(سلام الله علیها) را در شب جمعه ای دیدم که در محرابش ایستاده بود و پیوسته در حال رکوع و سجده بود، تا اینکه روشنایی صبح نمایان شد و از او شنیدم که برای مردان و زنان مومن دعا می کرد و با اسم آنان را نام می برد و برایشان زیاد دعا می کرد، ولی برای خویش چیزی نمی خواست.
پس به ایشان گفتم :
📋《یَا أُمَّاهْ! لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ؟》
♦️مادرم! چرا آنگونه که برای دیگران دعا می کنی، برای خود دعا نمی کنی؟
ایشان فرمود :
📋《یَا بُنَیَّ! الْجَّارَ ثُمَّ الدَّارَ!》
♦️فرزندم! اول همسایه بعد خانه![دیگران مقدم ترند.](۱)
🏴اما مگر به فرموده ی خداوند متعال؛
📋《هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؟》
♦️آيا پاداش نيکی و احسان، جز نيکی است؟(الرحمن/۶۰)
مردم مدینه و همسایگان حضرت فاطمه(س)، جواب دعای خیر حضرت(س) را اینگونه جواب دادند، که خود حضرت فاطمه(س) با وضعیت وخیم جسمی، درد بازو، صورت کبود شده، پهلو شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و قلبی شکسته و پُر از غم، ماجرای هجوم و لطمات و صدمات وارده را، این گونه بیان می فرماید :
📋《..فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحْرِقُوهُ وَ یُحْرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا》
♦️بر درب خانه ی ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند.
من در پشت درب ایستاده بودم و آن ها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند.
📋《فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ مَولی أبِی بَکرٍ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی!
فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أنا حامِلٌ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》
♦️ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ( غلام ابوبکر) گرفت و با آن به بازوی من زد.
در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد و من در آن هنگام باردار بودم پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.
📋《فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ!》
♦️سپس عُمَر چنان به صورتم سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و مُحسن را که بی گناه بود سقط کردم.
📋《فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!!
وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم》
♦️آیا این ها مردمانی هستند که می خواستند بر جنازه ی من نماز بخوانند؟!!
در حالی كه خداوند و فرستاده ی او از آنان بيزاری جسته اند، من نيز از آنان برائت می جويم.(۲)
و در روایتی امام صادق(علیه السلام) می فرماید :
📋《وَ کَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً لَکَزَهَا بِنَعْلِ السَّیْفِ بِأَمْرِهِ[عُمَر]، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً..》
♦️علّت شهادت فاطمه(س)، این بود که قنفذ به دستور عمر، با قبضهی شمشیر، به ایشان ضربتی زد که بر اثر آن، محسن(ع) را سقط شد.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
بعد از پدر به فاطمه دشمن امان نداد
از مهر، کس تسلی آن خسته جان نداد
زهرا ندید محسن و گلچین روزگار
گل چید و فیض دیدن، بر باغبان نداد
می خواست با پسر بدهد جان به پشت در
اما چو بی کسی علی دید جان نداد
در کوچه خواست تا که شود حامی علی
دردا که تازیانه دشمن امان نداد
هر قهرمان کند به نشان خود افتخار
زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد
👤قاسم ملکی
📚منابع :
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۴۱
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹
۳)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۳۴
منبع:اسناد المصائب
حضرت #فاطمه_الزهرا علیها السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۷۹
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
🔹🔷《السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِاللهِ الحُسَینِ(علیه السلام)》🔷🔹
✅ز گهواره تا گور حسین(ع) را بجوی!
1⃣کودکی : «خاک تربتش مایه امان و امنیت در کودکی!»👇
امام صادق(علیه السلام) فرمود :
📋《حَنِّكُوا أَوْلاَدَكُمْ بِتُرْبَةِ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَإِنَّهُ أَمَانُ》
♦️کام کودکانتان را با تربت حسین(ع) بردارید؛ چرا که خاک کربلا فرزندانتان را در امان نگه مى دارد.(۱)
2⃣حیات دنیوی : «وجودش مایه سعادتمندی در دنیا!»👇
حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید :
📋《بِالْحُسَينِ(ع) تَسعَدُونَ!》
♦️به وسيله حسين(ع) عاقبت به خیر و سعادتمند و خوشبخت مى شويد!(۲)
3⃣هنگام مرگ : «زیارتش باعث آسانی سختی های مرگ!»👇
از معصوم نقل است که؛
📋《مَنْ سَرَّهُ أَنْ تَهُونَ عَلَيْهِ سَكْرَةُ اَلْمَوْتِ وَ هَوْلُ اَلْمُطَّلَعِ فَلْيُكْثِرْ زِيَارَةَ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ(ع)》
♦️هر کس دوست دارد، سختی های مرگ برای او آسان شود، و هول و هراس قیامت از او برطرف گردد، پس قبر امام حسین(ع) را زیاد زیارت کند.(۳)
4⃣قیامت : «اردتمندانش مورد شفاعت در قیامت!»👇
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند :
هنگامی که روز قیامت فرا رسد؛
📋《يُمَثَّلُ لِفَاطِمَةَ(س) رَأْسُ الْحُسَيْنِ(ع) مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ فَتَصِيحُ : وَا وَلَدَاهْ! وَا ثَمَرَةَ فُؤَادَاهْ!
فَتَصِيحُ الْمَلَائِكَةُ لِصَيْحَةِ فَاطِمَةَ(س) وَ يُنَادُونَ أَهْلَ الْقِيَامَةِ : قَتَلَ اللَّهُ قَاتِلَ وَلَدِكِ يَا فَاطِمَةُ(س)!》
♦️سر مبارک و غرقه به خون امام حسین(ع) در نظر حضرت فاطمه(س) جلوه گر خواهد شد.
وقتی نظر فاطمه(س) به سر بریدهی امام حسین(ع) میافتد، فریاد می زند :
ای فرزند مظلوم من!
ای میوهی قلب محزون من!
به جهت ناله و فریاد حضرت فاطمه(س) ملائکه مدهوش میشوند و اهل محشر عموماً فریاد میزنند و میگویند :
یا فاطمه(س)! خدا قاتلهای فرزندت حسین(ع) را بکشد!
📋《فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ : أَفْعَلُ بِهِ وَ لِشِيعَتِهِ وَ أَحِبَّائِهِ وَ أَتْبَاعِهِ!》
♦️در همین موقع از طرف پروردگار ندا میرسد : من این عمل را انجام میدهم و از قاتلان حسین(ع) و تابعین و دوستان آنان انتقام خواهم کشید.
آنگاه منادی از طرف خداوند ندا میکند :
📋《يَا أَهْلَ الْقِيَامَةِ! غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ! فَهَذِهِ فَاطِمَةُ(س) بِنْتُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ(ص) تَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ فَتَمُرُّ فَاطِمَةُ(س) وَ شِيعَتُهَا عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ!》
♦️ای اهل قیامت! چشمان خود را ببندید تا فاطمه(س) دختر حضرت محمّد(ص) از صراط عبور نماید.
سپس فاطمه(س) وارد محشر می شوند.
آنگاه [به واسطه شفاعت فاطمه(س) با راس خونین فرزندش] شیعیان و دوستانش مانند برق جهنده از صراط میگذرند و دشمنانش و دشمنانِ ذریّهی خود را، به دوزخ خواهد انداخت.(۴)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
اصلاً حسین جنس غمش فرق میکند
این راه عشق، پیچ و خمش فرق میکند
اینجا گدا همیشه طلبکار میشود
اینجا که آمدی کرمش فرق میکند
شاعر شدم برای سرودن برایشان
این خانواده، محتشمش فرق میکند
صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
عیسای خانواده دمش فرق میکند
از نوع ویژگی دعا زیر قبهاش
معلوم میشود حرمش فرق میکند
تنها نه اینکه جنس غمش، جنس ماتمش
حتی سیاهی علمش فرق میکند
با پای نیزه روی زمین راه میرود
خورشید کاروان، قدمش فرق میکند
من از «حسینُ منّی» پیغمبر خدا
فهمیدهام حسین همهاش فرق میکند
👤زمانیان
📚منابع :
۱)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۲۷۸
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۳۵، ص۴۰۵
۳)کامل الزیارت ابن قولویه قمی، ص۱۴۹
۴)ثواب الأعمال شیخ صدوق، ص۲۱۹
منبع :اسناد المصائب
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۸۰
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
🔸🔶《أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ》🔶🔸
✅در منابع اهل تسنن آمده است که وقتی غاصبین و مهاجمین به در خانه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ریختند، و حضرت(س) را بین در و دیوار گذاشتند.
📋《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فَاطِمَةَ(س) حَتَّی أسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ(ع)》
♦️عُمر لگدی بر فاطمه(س) زد، در نتیجه، فاطمه(سلام الله علیها) فرزندی که در رحم داشت، سقط شد.(۱)
🏴کلمه «رَفَسَ» در مقاتل حضرت اباعبدالله(علیه السلام) نیز دیده می شود.
خوارزمی نقل می کند که وقتی امام حسین(ع) در قتلگاه افتاده بود.
📋《أنَّهُ جَاءَ إِلَيهِ شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ وَ سِنانُ بنُ أنَسٍ وَ الحُسَينُ(عليه السلام) بِآخِرِ رَمَقٍ يَلُوكُ بِلِسانِهِ مِنَ العَطَشِ فَرَفَسَهُ شِمرٌ بِرِجلِهِ، وَ قَالَ : يَابنَ أَبي تُرابٍ! ألَستَ تَزعُمُ أَنَّ أَبَاكَ عَلَى حَوضِ النَّبِيِّ(ص) يَسقَي مَن أَحَبَّهُ؟ فَأَصبِر حَتَّى تَأخُذَ المَاءَ مِن يَدِهِ! ثُمَّ حَزَّ رَأسَهُ》
♦️شمر و سنان به سراغ امام حسین(علیه السلام) آمدند، در حالی که در آن وقت تشنگى آن حضرت(ع) به نهايت رسيده بود و زبان شريفش را از نهايت عطش مى خائيد و آب طلب می کرد.
در این هنگام شمر با پا به حسین(علیه السلام) لگد زد و گفت : اى فرزند ابوتراب! تو ادعا مى كنى كه پدرم ساقى حوض كوثر است؟
صبر كن تا پدرت تو را با دستش آب دهد!
سپس سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را از تن مطهّر ایشان جدا کرد.(۲)
و در نقل دیگر؛
📋《فَضَرَبَ بِسَیِفِهِ ثُمَّ اجَتَزَّ رَأسَهُ الشَرَیفَ قَفَاءً》
♦️شمر بعد از زدن ضرباتی به سر حضرت(ع) سر امام حسین(علیه السلام) را از قفاء برید.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
آن دم بریدم از زندگی دل
که آمد به مسلخ شمر سیه دل
او میدوید و من میدویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او مینشست و من مینشستم
او روی سینه من در مقابل
او میکشید و من میکشیدم
او از کمر تیغ من آه باطل
او میبرید و من میبریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
👤جودی
📚منابع :
۱)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶
۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۴۱
۳)موسوعة الامام الحسین(ع) جمعی از مولفان، ص۶۱۸
منبع :اسناد المصائب
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۸۱
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
🔸🔶《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)》🔶🔸
✅طبق روايات فراوان، اهل بیت(علیهم السلام) در مصیبت امام حسین(علیه السلام) گریسته اند.
از جمله؛
1⃣گريه #حضرت_رسول_اکرم(صلّی الله علیه و آله) :
نقل شده است که روزی حضرت رسول اکرم(ص) امام حسین(ع) را در دامان خود نشانده بود که در این هنگام، جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و عرضه داشت :
📋《یَا مُحَمَّد(ص)! اِنَّ اُمَّتَکَ تَقتُلُ اِبنَکَ هَذَا مِن بَعدِکَ!》
♦️اى محمد(ص)! همانا امت تو فرزندت حسین(ع) را شهید خواهند کرد.
📋《فَأَومَأُ بِیَدِهِ اِلَى الحُسَینِ(ع) فَبَکَى رَسُولُ اللهِ(ص) وَ وَضَعَهُ اِلَى صَدرِهِ》
♦️پس جبرائیل به حسین(ع) اشاره کرد و آنگاه رسول خدا(ص) گریست، سپس حسین(ع) را در آغوش گرفت و او را به سینه چسبانید.(۱)
2⃣گريه #امام_علی_علیه_السلام :
نقل شده است که؛
امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که به صِفّین می رفت، در کربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود :
📋《أَ تَدرِی مَا هَذِهِ البُقعَهُ؟》
♦️می دانی این مکان کجاست؟
ابن عبّاس گفت : نه!
امام(ع) فرمود :
📋《لَو عَرَفتَها لَبَکَیتَ بُکَائِی! ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیدَاً!
ثُمَّ قالَ : مَا لِی وَ لِآلِ أبِی سُفیَانَ؟!
ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحُسَینِ(ع) وَ قَالَ : صَبرَاً یَا بُنَیَّ! فَقَد لَقِیَ أبُوکَ مِنهُم مِثلَ الَّذی تَلقَی بَعدَهُ!》
♦️اگر این مکان را می شناختی، همچون من می گریستی!
و آن گاه، گریه شدیدی کرد و افزود : من با آل ابوسفیان، چه کار دارم؟!
آن گاه امیر مؤمنان(ع) به امام حسین(ع) رو کرد و فرمود : شکیبا باش! پسر عزیزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهی دید، می بیند.(۲)
3⃣گريه #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها :
در نقلی آمده است که؛
📋《لَمَّا أَخْبَرَ اَلنَّبِيُّ(ص) اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ(س) بِقَتْلِ وَلَدِهَا اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنَ اَلْمِحَنِ》
♦️هنگامی که رسول خدا(ص) خبر شهادت امام حسین(ع) را به دختر گرامیش حضرت فاطمه(س) داد، و محنت های پیش روی را برای او شرح نمود.
📋《بَکَتْ فَاطِمَةُ(س) بُکَاءً شَدِیداً》
♦️آن حضرت(س) به شدت گریست و عرضه داشت :
📋《یَا أَبَهْ! مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ؟》
♦️پدر جان! یک چنین مصائبى در چه موقعی رخ میدهد؟
حضرت رسول(ص) فرمود :
📋《فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ(ع)》
♦️زمانى که من و تو و على(ع) در دنیا نباشیم.
📋《فَاشتَدَّ بُکاؤُهَا》
♦️سپس گریه های حضرت(س) شدت یافت.
اشک در چشمان فاطمه نقش بست و ناله کنان فرمود:
📋《یَا أَبَهْ! فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ الْعَزَاءِ لَهُ؟》
♦️پدر جان! پس چه کسی برای حسینم گریه می کند؟ و مجلس عزاء و مصیبتِ او را بر پا می کند؟
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند:
📋《إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ فَإِذَا کَانَ الْقِیَامَةُ تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ》
♦️فاطمه(ع) جان! مردان و زنان امت من بر مردان و زنان اهل بیتم گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهى پس از دیگرى عزادارى را تجدید مینمایند.
هنگامى که روز قیامت فرا رسد من و تو مردان و زنان امت را شفاعت خواهیم کرد.(۳)
4⃣گريه #امام_حسن_علیه_السلام :
پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، امام حسین(ع) به نزد برادرش آمد.
امام حسین(ع) وقتی چشمش به امام حسن(ع) افتاد گریه کرد.
امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد.
امام حسین(ع) فرمود :
📋《أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ》
♦️گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می شود.
امام حسن(ع) فرمود :
📋《إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِالله(ع)!》
♦️ظلم و ستمی که بر من می شود همین زهری است که به من داده می شود و به سبب آن به قتل می رسم، ولی بدان که هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نمی باشد ای ابا عبدالله!
📋《يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّد(ص) وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ》
ادامه مطالب :👇
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ادامه 👆
♦️زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان می دانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد(ص) می باشند، تو را محاصره می نمایند، و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام می نمایند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد واز آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند.
سپس حضرت(ع) گریست.(۴)
5⃣گریه #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :
در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین(ع)، ندبه کنان ..
راوی :
📋《فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ(ع) وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ : يَا مُحَمَّدَاهْ! بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ(ع) مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》
♦️سوگند به خدا که زينب(س) دختر على(ع) را فراموش نمی كنم كه با آهى جانكاه براى حسين(ع) می گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى زد : فرياد اى محمّد! دخترانت را اسير كرده اند، فرزندانت كشته شده اند و باد صبا بر بدنشان مى وزد، اين حسين(ع) تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده اند، عمامه و لباسش را به يغما برده اند.
راوی می گوید : سوگند به خدا که همه حاضران از دشمن و دوست با ديدن حال زينب(س) می گريستند.(۵)
6⃣گریه #امام_سجاد_علیه_السلام :
امام صادق(ع) می فرماید :
📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)!
فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》
♦️گريه كنندگان عالم پنج نفرند :
آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)!
حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود :
حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست.
هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى گذاشتند مگر اينكه گريان مى شد.
كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت :
اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!
امام(ع) می فرمود :
📋《إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》
♦️من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى كند.(۶)
7⃣گریه #امام_محمد_باقر_علیه_السلام :
نقل شده است که؛
کمیت اسدی خدمت امام باقر(ع) رسید و با درخواست ایشان، ابیاتی را در مصیبت امام حسین(ع) خواند :
📋《وَ بَکَی اَبُوجَعفَرِِ(ع) ثُمَّ قَالَ : يَا كُمَيْتُ! لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ، وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ : لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا اَهلَ البَیتِ(ع)》
♦️در این هنگام، امام باقر(ع) گریستند و فرمودند :
ای کمیت! اگر ما مالى مى داشتيم به تو مى داديم، ولى از آن توست آنچه پيامبر(ص) درباره «حسّان بن ثابت» فرمود : مادامى كه از ما دفاع مى كنى پيوسته روح القدس با توست.(۷)
8⃣گریه #امام_جعفر_صادق_علیه_السلام :
عبدالله بن سنان می گوید :
در روز عاشورا خدمت امام صادق(ع) رسیدم.
📋《فَاَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ، ظَاهِرَ الْحُزْنِ، وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ》
♦️دیدم که رنگش تغییر نموده و اشک هایش همانند دانههای مروارید از چشمان او فرو میریزد.
پس به ایشان عرض کردم :
📋《یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! مِمَّ بُکَاؤُکَ؟ لَا اَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ!》
♦️ای فرزند رسول خدا(ص)! برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند!
حضرت(ص) فرمودند :
📋《اَ وَ فِی غَفْلَةٍ اَنْتَ! اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) قُتِلَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ؟》
♦️مگر تو غافلی؟ آیا نمیدانی که حسین بن علی(ع) در چنین روزی به شهادت رسیده است؟
📋《وَ بَکَی اَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ》
♦️سپس امام جعفر صادق(ع) به اندازهای گریست، که محاسن شریفش به وسیله اشکهایش تر شد.(۸)
9⃣گریه #امام_موسی_کاظم:
امام رضا می فرماید :
اِنَّ اَبي اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُري ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِه
ادامه :👇
حضرت #امام_حسین
#روضه #فیش_روضه
@yaraliagham
ادامه 👆
♦️هرگاه ماه محرّم فرا مي رسيد، پدرم حضرت موسی بن جعفر(ع) ديگر خندان ديده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می يافت، تا آن که ده روز از محرّم می گذشت، روز دهم محرّم که مي شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.(۹)
🔟گریه #امام_رضا_علیه_السلام :
از ابی بکار نقل شده است که؛
📋《أَخَذْتُ مِنَ التُّرْبَةِ الَّتِی عِنْدَ رَأْسِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فَإِنَّهَا طِینَةٌ حَمْرَاءُ!
فَدَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(ع) فَعَرَضْتُهَا عَلَیْهِ فَأَخَذَهَا فِی کَفِّهِ ثُمَّ شَمَّهَا ثُمَّ بَکَی حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ قَالَ : هَذِهِ تُرْبَةُ جَدِّی》
♦️از تربتی که بالای سر قبر حضرت حسین بن علی(ع) بود مقداری برداشتم، این تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا(ع) وارد شده و آن را به حضرت(ع) عرضه داشتم.
آن حضرت(ع) تربت را در کف دستشان نهاده و بوئیدند، سپس چنان گریستند که اشک های مبارک شان جاری شد، سپس فرمودند : این تربت جدّم می باشد.(۱۰)
1⃣1⃣گریه #امام_زمان_علیه_السلام :
در زیارت ناحیه مقدسه از زبان امام زمان(عج) که ایشان در حق جدّ مظلومشان می فرماید :
📋《فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً》
♦️هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى گريم.(۱۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
👤محتشم کاشانی
📚منابع :
۱)مستدرک على الصحیحین حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۶
۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۲
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۹۳
۴)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶
۵)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۳۴
۶)امالی شیخ صدوق، ص۲۰۴
۷)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۲۴۲
۸)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۷۳
۹)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱
۱۰)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۴۷۴
۱۱)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱
منبع :اسناد المصائب
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham