ا ﷽ ا
#روضه /۱۲
حضرت امام علی علیه السلام
حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا امینَ اللهِ فی اَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ(علیه السلام)
✅طبق نقل تاریخ، امام علی(علیه السلام) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند.
اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است.
چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به «عثمان بن حُنیف»، حاکم بصره نوشته بود، فرمود :
📋《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی
لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》
♦️به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱)
امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد!
اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است.
اما آن دو جا؛
1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد :
📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》
♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲)
📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه》
♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت.
پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد.
اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳)
2⃣دومین جا، اونجایی است که «اسماء بنت عمیس» بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(علیهما السلام) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت :
📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》
♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید.
در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید :
📋《مَا الخَبَرُ؟》
♦️چه اتفاقی افتاده است؟
آنان گفتند :
📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》
♦️مادرمان فاطمه(س) از دنیا رفته است.
وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛
📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》
♦️علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📝شعر :
داغ تو بُرد تاب پدر را وگر نه صد
لشگر حریف فاتح خیبر نمی شود!
👤احمدی
📚منابع :
۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴
۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹
۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰
منبع: اسناد المصائب
حضرت #امام_علی علیه السلام
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
معرفی مقاتل معتبر.mp3
2.7M
💢معرفی برخی مقاتل معتبر
🎙استاد عندلیب همدانی
#مقتل
#مقتل_شناسی
#استاد_عندلیب_همدانی
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۱۳
حضرت علی اکبر علیه السلام
اَلسَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام
در روز عاشورا اصحاب تا زنده بودند اجازه ندادند کسی از اهل بيت امام حسین(علیه السلام) به ميدان برود، اما آخرين فرد از اصحاب که به شهادت رسید، شور و ولوله اى ميان جوانان بنی هاشم افتاد.
همه از جا حركت كردند و آماده جان فشانی برای امامشان شدند.
📋《اِجتَمَعُوا يُوَدِّعُ بَعضُهُم بَعضَاً》
♦️بنی هاشم جمع شدند و شروع كردند با يكديگر وداع كردن و خداحافظى كردن!(۱)
اولین كسى كه از امام حسین(ع) كسب اجازه كرد، حضرت علی اکبر(ع) بود.
طبری سنی می نویسد :
📋《وَ کانَ اولُ قَتَیلٍ مِن بَنی طَالِب(ع) یَومَئِذٍ؛ عَلَیُّ الأَکبَرُ(ع) بنُ الحُسَینِ(ع) بنُ عَلیِّ(ع)》
♦️نخستين كشته از خاندان ابوطالب(ع) در روز عاشورا، على اكبر(ع)، فرزند حسين(ع) بود.(۲)
در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛
وقتی حضرت علی اکبر(ع) در روز عاشورا به عنوان اولین نفر از بنی هاشم به میدان رفت، امام حسین(ع) هنگام رفتن او، گریست و فرمود :
📋《اَللهمَّ اشْهَدْ عَلَی هؤُلاءِ، فَقَدْ بَرَزَ اِلَیهِمْ اَشْبَهُ النّاسِ بِرَسولِک مُحَمّدِِ خَلْقاً وَ خُلْقاً و مَنْطِقاً》
♦️خدایا! تو را بر این قوم شاهد میگیرم، در برابر اینها شخصی به رزم آمده که شبیهترین مردم به رسول تو محمد(ص) در خلقت ظاهری و اخلاق باطنی و گفتار است.
و در ادامه فرمود :
📋《اَللَّهُمَّ وَ کنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی رُؤیةِ نَبِیِّکَ نَظَرْنا اِلیهِ》
♦️خدایا! هرگاه ما شیفته ی دیدار پیامبر(ص) تو می شدیم، به علی اکبر(علیه السلام) نظر میانداختیم.(۳)
خورازمی از علمای اهل تسنن، در مقتل خود می نویسد :
وقتی حضرت علی اکبر(ع) به میدان رفت و جانانه جنگید، در این هنگام از شدت جراحت برای مرکب افتاد.
📋《فَاعتَنَقَ الفَرَسُ فَحَمَلَهُ الفَرَسُ إلى عَسكَرِ عَدُوِّهِ》
♦️پس دو دست علی اکبر(ع) بر روی مرکب بر گردن اسب به حالت حلقه افتاد و اسب او را به سمت لشگر دشمن بُرد.
📋《فَقَطَّعُوهُ بِأَسيَافِهِم إِرْبَاً إِرْبَاً، فَلَمّا بَلَغَت روحُهُ التَّراقِيَ، نَادَى بِأَعلَى صَوتِهِ : يَا أَبَتَاهُ》
♦️پس دشمن نیز با شمشیرهایشان او را قطعه قطعه کردند که در این هنگام که لحطات آخر حیات حضرت علی اکبر(ع) سپری می شد، با صدای بلند فریاد زد : ای پدرم!
امام حسین(ع) شتابان خود رو به بالین جوانش رساند.
📋《فَأَخَذَهُ الحُسَينُ(ع)، فَضَمَّهُ إِلَيهِ!
فَجَعَلَ يَقُوُلُ لَهُ : يَا أَبَةَ!
هَذَا رَسُوُلُ اللهِ(ص) يَقُوُلُ لِي : عَجِّل القُدُومَ عَلَينَا!》
♦️سید الشهداء(علیه السلام) علی اکبر(ع) را گرفت و به سینه ی مبارک چسبانید.
در این هنگام علی اکبر(ع) به امام(ع) عرض کرد : ای پدر! این رسول خدا(ص) است که به من می فرماید : تعجیل کن در آمدن به نزد ما!
📋《وَ لَم يَزَل كَذَلِكَ عَلَى صَدرِهِ حَتَّى مَاتَ!
فَلَمَّا نَظَرَ إِليَه مَيِّتَا! قَالَ : عَلَى الدُنيَا بَعدَكَ العَفَا!》
♦️و همچنان سید الشهدا(ع) او را به سینه چسبانیده بود، تا اینکه جوانش جان داد.
هنگامی که ابی عبدالله(ع) به بدن بی جان علی اکبر(علیه السلام) نظر نمود، فرمود : بعد از تو وای بر دنیا!(۴)
و دراین هنگام؛
📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》
♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت.
در این حین، حضرت زینب(س) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند.
وقتی زینب کبری(س) با بدن قطعه قطعه ی علی اکبر(ع) مواجه شد؛
📋《فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ》
♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(ع) انداخت.
در این حین از آنجایی که امام حسین(ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند.
📋《فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ》
♦️نعش علی اکبر(ع) را رها کردند و دست خواهر را گرفتند و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداندند.(۵)
سپس به جوانان بنی هاشم فرمود :
📋《إِحمِلُوا أَخَاکُم》
♦️جنازه برادرتان را به سوی خيمه ها ببريد.(۶)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
دل ز قرص قمر خویش کشیدن سخت است
نازها از پسر خویش کشیدن سخت است
سر زانو کمکم کرد که پیدات کنم
ورنه کار از کمر خویش کشیدن سخت است
مشکل این است بغل کردن تو مشکل شد
تکه ها را به بر خویش کشیدن سخت است
خواستی این پدر پیر خضابی بکند
خون دل را به سر خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگر خویش کشیدن سخت است
لطیفیان
📚منابع :
۱)بحارالانوار ، ج۴۵
۲)تاریخ طبری، ج۵
۳)اللهوف
۴)مقتل خوارزمی
۵)اللهوف
۶)الارشاد
منبع: اسناد المصائب
حضرت #علی_اکبر علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
🔰 سیّد حمیری، از شُعَرای بزرگ شیعه و معاصر امام صادق عليه السّلام، در مصيبت حضرت زهرا سلام الله علیها، سروده:
🔰ضُرِبَتْ وَ اهْتُضِمَتْ مِنْ حَقِّهَا
وَ أُذِيقَتْ بَعْدَهُ طَعْمَ السّلعِ
قَطَعَ اللهُ يَدَيْ ضَارِبِهَا
وَ يَدَ الرَّاضِي بِذَاكَ المتبعِ
لا عَفَى اللهُ لَهُ وَ لَا
كَفَّ عَنْهُ هَوْلَ يَوْمِ المُطَّلَعِ.
✍🏻 زهرا را زدند و حقّش را ربودند و پس از آن، طعم جراحت و زخم را به او چشاندند. بريده باد دست ضاربِ او و كسى كه راضى و پيرو او باشد.
خدای از او نگذرد و او را از هول روز قيامت باز ندارد.
📚 مأساة الزهرا، ج ٢ ص ١۶
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
ا ﷽ ا
#روضه /۱۴
حضرت فاطمه الزهرا
سلام الله علیها
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ(سلام آلله علیها) بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
✅عشق و علاقه امام علی(علیه السلام) نسبت به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به طورى بود، که غمها و غصه هاى وارده در بیرون از خانه، با دیدار فاطمه(سلام الله علیها) برطرف مى شد.
امام على(علیه السلام) خود در این باره مى فرماید :
📋《فَوَاللهِ لَقَد کُنتُ اَنظُرُ الَیهَا فَتَنکَشِفُ عَنَّى الهُمُومَ وَ الاَحزَانَ》
♦️سوگند به خدا که هرگاه من با او دیدار مى کردم، تمام غمها و غصه هایم از دلم برطرف مى شد.(۱)
جابر بن عبدالله انصاری می گوید :
سه روز پیش از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) از آن حضرت(ص) شنیدم که به امام علی(علیه السلام) میفرمود :
📋《فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ》
♦️طولی نمی کشد که تو دو رکن خویشتن را از دست خواهی داد، من تو را به خدا میسپارم.
هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) رحلت کرد، علی بن ابی طالب(علیه السلام) فرمود :
📋《هَذَا أَحَدُ رُكْنَيَّ الَّذِي قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ(س) قَالَ عَلِيٌّ(ع) : هَذَا الرُّكْنُ الثَّانِي الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)》
♦️این یکی از آن دو رکن من بود که رسول خدا(ص) به من خبر داد و وقتی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از دنیا رفت، امیر المومنین(علیه السلام) فرمود : این دومین رکنی بود که حضرت رسول اکرم(ص) به من خبر داده بود.(۲)
هنگام دفن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مولا علی(علیه السلام) مشتی از خاکِ قبر ایشان را برداشت، که در منابع حالات حضرت(علیه السلام) اینگونه وصف کرده اند که؛
📋《هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ》
♦️حزن و اندوه عجیبی سرتاسر وجود ایشان را فرا گرفت.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
رفتی مرا به وادی غم واگذاشتی
تنهای من! مرا ز چه تنها گذاشتی؟
یادش به خیر باد که نه سال پیش بود
آن شب که تو به خانه ی من پا گذاشتی
حوریه ی بهشت علی! نیمه های شب
رفتی سوی بهشت و مرا جا گذاشتی
یاسین من! چقدر غریبانه از وطن
رفتی و سر به دامن طاها گذاشتی
کردی به هر نفس طلب مرگ از خدا
تا داغ خویش بر جگر ما گذاشتی
هرکس نهد ز خویش نشانی، تو بعد خود
یک قبر بینشانه به دنیا گذاشتی
👤سازگار
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۳۴
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴٣، ص١٧٣
۳)امالی شیخ طوسی، ص۱۰۹
منبع : اسناد المصائب
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۱۵
حضرت فاطمه الزهرا
سلام الله علیها
《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ(سلام الله علیها)》
✅امام صادق(علیه السلام) در فرازی از روایتی، ظلم وارده بر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را اینگونه بیان می فرماید :
📋《فَأَخَذُوا مِنْ فَاطِمَةَ(ع) فَدَكَ وَ مَنَعُوهَا مِيرَاثَهَا وَ غَصَبُوهَا وَ زَوْجَهَا حُقُوقَهُمَا وَ هَمُّوا بِإِحْرَاقِ بَيْتِهَا وَ أَسَّسُوا الظُّلْمَ وَ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللهِ(ص)》
♦️از فاطمه(سلام الله علیها) فدك را گرفتند و او را از ميراثش منع كردند و حق او و شوهرش را غصب كردند.
به سوزاندن خانه اش همت گماشتند و اساس ظلم را بنيانگذاری كردند و سنت حضرت رسول اکرم(ص) را تغییر دادند.(۱)
در روایتی سلمان فارسی می گوید :
📋《خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِي يَوْماً بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّه(ص) بِعَشَرَةِ أَيَّامٍ فَلَقِيَنِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) ابْنُ عَمِّ الرَّسُولِ(ص) فَقَالَ لِي : يَا سَلْمَانُ! جَفَوْتَنَا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)!》
♦️ده روز پس از رحلت رسول الله(ص) از منزل خود خارج شدم و على بن ابی طالب(علیه السلام) پسر عموی پیامبر اکرم(ص) مرا دید و به من فرمود :
اى سلمان! تو بعد از پيامبر خدا(ص) بر ما جفا كردى!
من عرض کردم :
📋《حَبِيبِي! أَبَا الْحَسَنِ(ع)! مِثْلُكُمْ لَا يُجْفَى غَيْرَ أَنَّ حُزْنِي عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) طَالَ فَهُوَ الَّذِي مَنَعَنِي مِنْ زِيَارَتِكُمْ》
♦️حبيب من! اى ابالحسن(ع)! به مثل شمایی کسی جفا نمی کند.
ولی حزن و اندوه من بر رسول اکرم(ص) شديد بود و آن مانع زيارت شما شد.(۲)
در روایتی دیگر آمده است که سلمان فارسی بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) وقتی به خانه ی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) رفت، فاطمه(سلام الله علیها) بعد از دیدن سلمان فرمود :
📋《یَا سَلْمَانُ! جَفَوْتَنِی بَعْدَ وَفَاةِ أَبِی》
♦️ای سلمان! تو بعد از رحلت پدرم به ما جفا کردی؟
سلمان گفت :
📋《أَ أَجفَاکُم؟!! لَمْ أَجْفُکُمْ!》
♦️آیا امکان دارد که من بتوانم به شما جفا کنم؟!!(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
خواستم خنده کنم ماتم طاها نگذاشت
خواستم گریه کنم طعنه ی اعدا نگذاشت
خواستم داد دل فاطمه گیرم ز عدو
حکمت و مصلحت خالق یکتا نگذاشت
آن زمانی که در خانه عدو آتش زد
خواستم من بروم ام ابیها نگذاشت
آن زمانی که گل و غنچه ی من پرپر شد
خواستم داد زنم ناله ی اسما نگذاشت
دیدن میخ در خانه مرا آتش زد
خواستم جان بدهم زینب کبری نگذاشت
دست از غسل کشیدم که به من فرصت آه
صورت نیلی و آن سینه ی سینا نگذاشت
خصم می خواست مرا جانب مسجد ببرد
تا نفس داشت درآن معرکه زهرا نگذاشت
آن زمانی که عدو فاطمه ام را می زد
چاره ای صبربه من غیر تماشا نگذاشت
خواستم قصه ی آن کوچه بپرسم ز حسن
ترس جان دادن آن شاهد تنها نگذاشت
👤ژولیده نیشابوری
📚منابع :
۱)الخصال شیخ صدوق، ص۶۰۳
۲)مهج الدعوات سيد بن طاووس، ص۷
۳)مهج الدعوات سيد بن طاووس، ص۵
منبع : اسناد المصائب
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۱۶
حضرت فاطمه الزهرا
سلام الله علیها
《السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ(سلام الله علیها)》
✅امام حسن مجتبی(علیه السلام) می فرماید :
📋《رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ(س) قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّیهِمْ وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَیْءٍ》
♦️مادرم فاطمه(سلام الله علیها) را در شب جمعه ای دیدم که در محرابش ایستاده بود و پیوسته در حال رکوع و سجده بود، تا اینکه روشنایی صبح نمایان شد و از او شنیدم که برای مردان و زنان مومن دعا می کرد و با اسم آنان را نام می برد و برایشان زیاد دعا می کرد، ولی برای خویش چیزی نمی خواست.
پس به ایشان گفتم :
📋《یَا أُمَّاهْ! لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ؟》
♦️مادرم! چرا آنگونه که برای دیگران دعا می کنی، برای خود دعا نمی کنی؟
ایشان فرمود :
📋《یَا بُنَیَّ! الْجَّارَ ثُمَّ الدَّارَ》
♦️فرزندم! اول همسایه بعد خانه![دیگران مقدم ترند.](۱)
🏴اما مگر به فرموده خداوند متعال؛
📋《هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؟》
♦️آيا پاداش نيکی و احسان، جز نيکی است؟
مردم مدینه و همسایگان حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، پاداش دعای خیر حضرت(س) را اینگونه جواب دادند، که خود حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با وضعیت وخیم جسمی، درد بازو، صورت کبود شده، پهلوی شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و قلبی شکسته و پُر از غم، ماجرای هجوم و لطمات و صدمات وارده را، این گونه بیان می فرماید :
📋《..فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزَلَ عَلَی بَابَِنا وَ أتَوا بِالنَّارِ لِیُحْرِقُوهُ وَ یُحْرِقُونَا، فَوَقَفتُ بِعِضَادَةِ البَابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أَن یَکُفُّوا عَنَّا وَ یَنصُرُونَا》
♦️بر درب خانه ی ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند.
من در پشت درب ایستاده بودم و آن ها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند.
📋《فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ مَولَی أبِی بَکرِِ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَّلَ البَابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》
♦️ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ غلام ابوبکر گرفت و با آن به بازوی من زد.
در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد و من در آن هنگام باردار بودم، پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.
📋《فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخَاضُ فَأسقَطتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ》
♦️سپس عُمَر چنان به صورتم سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و مُحسن راـ که بی گناه بود سقط کردم.
📋《فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!!
وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم》
♦️آیا این ها مردمانی هستند که می خواستند بر جنازه ی من نماز بخوانند؟!!
در حالی كه خداوند و فرستاده ی او از آنان بيزاری جسته اند، من نيز از آنان برائت می جويم.(۲)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
بعد از پدر به فاطمه دشمن امان نداد
از مهر، کس تسلی آن خسته جان نداد
زهرا ندید محسن و گلچین روزگار
گل چید و فیض دیدن، بر باغبان نداد
می خواست با پسر بدهد جان به پشت در
اما چو بی کسی علی دید جان نداد
در کوچه خواست تا که شود حامی علی
دردا که تازیانه دشمن امان نداد
هر قهرمان کند به نشان خود افتخار
زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد
👤قاسم ملکی
📚منابع :
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۴۱
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹
منبع : اسناد المصائب
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham