eitaa logo
بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان تهران
532 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
755 ویدیو
5 فایل
یاران آفتاب کانال ویژه کودک و نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃🌟 🍃🌟 واریز هدیه نقدی به برندگان 🎁🎁 🍃ویژه بچه‌های ۸ تا ۱۶ سال 🍃 مبارک عزیزان باشه 💖 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @yaran_aftab_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤💚💘💔 🍃🤲📿آخرين نماز 📿🤲🍃 جنگ ادامه داشت و خورشيد🌞. بر زمين كربلا آتش🔥 مى ريخت. عده اى از ياران امام به شهادت💘 رسيده بودند. ظهر عاشورا بود و وقت نماز 🤲📿رسيده بود. امام به يارانش فرمود: «از اينها [دشمنان] بخواهيد دست از جنگ⚔ بردارند تا ما نماز بخوانيم. » درخواست امام به اطلاع دشمن رسيد. حصين بن تَميم از لشكر عمربن سعد فرياد زد: «نماز شما قبول نيست! » در اين حال حبيب بن مظاهر به او گفت: «تو خيال مى كنى نماز خواندنِ پسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) قبول نيست ولى نماز تو قبول است، اى الاغ؟! » دقايقى بعد «حبيب بن مَظاهر» و «حربن يزيد رياحى» به شهادت رسيدند. سپس امام با بقيه يارانش به نماز ايستادند. دشمن مهلت نمى داد و باران تير 🏹🏹بر سر امام و يارانش مى ريخت. «زُهَيْرِبن قَيْن» و «سَعيدبن عبدالله حَنَفى» جلو امام قرار گرفتند و از آن حضرت دفاع كردند. آن دو يار با وفا خود را سپر امام كردند تا امام و يارانش نماز بخوانند. نماز جماعت به پايان رسيد و روح از بدنِ آن دو يار فداكار پرواز كرد. اين آخرين نماز امام حسين و يارانش بود. صداى طبل 🥁و شيپور🎷 سپاه دشمن صحراى كربلا را پر كرده بود. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @yaran_aftab_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎨 🏴🥀🚩 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @yaran_aftab_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤💚❤️ 🥀🔆🍃طفلان مسلم🍃🔆🥀 💫محمد و ابراهیم، دو فرزند مسلم بن عقیل بودند که در حادثه کربلا اسیر⛓ شدند. ابن زیاد دستور داد آن‏ دو را زندانى کردند. این دو نوجوان نابالغ، مدت یک سال در زندان بودند. 🕊سپس با کمک «مشکور»، پیرمرد زندان‏بان که هوادار اهل ‏بیت بود، شبانه از زندان گریختند. شب🌌 به خانه زنى پناه بردند که شوهرش در سپاه ابن‏ زیاد بود. حارث، آن دو را کنار رود فرات برد و سر از تنشان جدا کرد 😭و پیکرشان را در فرات 🌊افکند و سرهاى آن دو را براى دریافت جایزه🎁 نزد ابن زیاد برد.😔   اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @yaran_aftab_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤💚❤️💘 🍁اولين شهيد اهل بيت در كربلا 🍁 ✨وقتى كه بيشتر ياران امام به شهادت رسيدند، «بنى هاشم» دور هم جمع شدند و با يكديگر وداع كردند. در اين موقع «على اكبر»، فرزند امام حسين عليه السلام پيش پدر آمد و اجازه گرفت تا به ميدان برود. امام به او نگاه كرد و بى اختيار اشكش 😭سرازير شد و فرمود: «پروردگارا🤲، تو شاهد باش بر اين مردم كه نوجوانى به مبارزه ايشان رفت كه از نظر خِلقت و خوى و گفتار شبيه ترين مردم به رسول تو بود و رسم ما اين بود كه هر وقت اشتياق به ديدار پيامبرت پيدا مى كرديم به روى او نگاه مى كرديم. خدايا، بركت هاى زمين🌎 را از ايشان [دشمنان] دريغ دار و آنها را به سختى پراكنده ساز و ميان آنان جدايى انداز كه هر يك به راهى رود، و واليان [حاكمان ] را از ايشان راضى نگردان; زيرا ما را دعوت كردند كه ياريمان كنند، ولى به جاى يارى، بر ما تاختند و به جنگ با ما پرداختند. » 💫سپس امام اجازه داد تا على اكبر به ميدان برود. على اكبر با شجاعت💪 و قدرت شمشير🗡 مى زد. حدود صد و بيست نفر از دشمنان😈 را هلاک كرد. لشكريان عمربن سعد كه از اين وضع ناراحت بودند، اعتراضشان بلند شد و همه مايل بودند تا هر چه زودتر على اكبر كشته شود. 🔆على اكبر تشنه بود و زخم هاى فراوانى در بدن داشت. نزد امام برگشت تا شايد تشنگى اش برطرف شود، اما در آنجا يك قطره آب 💦هم نبود. على اكبر گفت: «پدرجان تشنگى مرا كُشت😫... » 🔸امام فرمود: «... چقدر نزديك است تا به ديدار جدّت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نائل گردى و او از آن جام پُربهره و جاويدانش شربتى به تو بنوشاند كه پس از آن هرگز تشنه نشوى». 💥على اكبر به ميدان برگشت. گروهى از لشكريان دشمن او را محاصره كردند. او با شجاعت و سرسختى به آنها حمله مى كرد، تا اينكه تعداد كشته هاى دشمن به دويست نفر رسيد. در اين حال «حَكيم بن مُنْقِذ عَبْدى» با نيزه بر پشت سر او زد و بقيه لشكر كه على اكبر را محاصره كرده بودند با شمشيرهاى خود بر بدن او ضربه زدند و پاره پاره اش كردند. على اكبر بر زمين افتاد و فرياد زد: «سلام بر تو اى ابا عبدالله، اين جدّ من، رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) است كه از جام پُربهره خود مرا سيراب كرد، كه ديگر هيچ وقت تشنه نخواهم شد. پيامبر مى فرمايد: اى حسين، بشتاب بشتاب، كه تو هم جامى ذخيره دارى و بيا تا همين ساعت آن را بنوشى. » 🔅امام كه صداى فرزند را شنيد با شتاب بالاى سر او آمد و فرمود: «خدا بكشد مردمى را كه تو را كشتند.💔 اى پسرم، چه جرئتى داشتند اين مردم بر خدا و بر پاره كردن حرمت رسول خدا. » بعد سيلاب اشك از چشمان امام جارى شد😭 و فرمود: «پس از تو خاك بر سر دنيا! » در اين هنگام حضرت زينب عليها السلام خواهر امام حسين عليه السلام، گريان😭 از خيمه⛺️ بيرون آمد و خود را روى بدن پاك على اكبر انداخت. امام خواهرش را به خيمه بازگرداند. به دستور امام جوانان بنى هاشم جنازه را به خيمه بردند. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ @yaran_aftab_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا