#قسمت_سی_و_دوم
💫مدت كوتاهي از شروع جنگ گذشت. فرماندهی سپاه در غرب كشور جلسه ای برقرارنمود.
💫قرار شد نيروهای داوطلب و بچه های سپاه در مناطق مختلف تقسيم شوند.
💫لذا گروهی از بچه ها از سرپل ذهاب به سومار، گروهی به سمت مهران و صالح آباد و گروهی به سمت بستان رفتند.
💫طبق جلسه، حسين الله كرم كه از فرماندهان مناطق عملياتی بود به عنوان فرمانده سپاه گيلان غرب و نفت شهر انتخاب شد. او به همراه چند گروهان از گردان های هشتم و نهم سپاه راهی منطقه گيلان غرب شد.
💫ابراهيم كه از دوران زورخانه رفاقت ديرينه ای با حاج حسين داشت به همراه او راهی گيلان غرب شد و به عنوان معاونت عمليات سپاه منصوب شد.
💫گيلان غرب شهری در ميان كوهستان های مختلف است. در 50 كيلومتری نفت شهر و خط مرزی و در 70 كيلومتری جنوب سرپل ذهاب.
💫عراق تا نزديكی اين شهر و بيشتر ارتفاعات آن را تصرف كرده بود.
💫در اولين روزهای جنگ نيروهای لشکر چهارم عراق وارد گيلان غرب شدند اما با مقاومت غيور مردان و شير زنان اين شهر مجبور به فرار شدند.
💫در جريان آن حمله يكی از زنان اين شهر با ضربات داس دو نظامی عراقی را به هلاكت رساند!!
💫بعد از آن عده ای از مردم شهر از آنجا رفتند. بقيه مردم روزها را به شهر می آمدند و شب ها به سياه چادرها در جاده اسلام آباد می رفتند.
💫 تيپ ذوالفقار ارتش هم در منطقه (بان سيران) در اطراف گيلان غرب مستقر شده بود.
💫مدت كوتاهی از فعاليت سپاه گيلان غرب گذشت. در اين مدت كار بچه ها فقط پدافند در مقابل حمله هاي احتمالي دشمن بود و هيچ تحرک خاصی از نيروها ديده نمی شد.
💫جلسه ای برقرار شد. نيروها پيشنهاد كردند همانطور كه دكتر چمران جنگ های نامنظم را در جنوب و اصغر وصالی جنگ های چريكی را در سرپل ذهاب انجام می دهند يك گروه چريكی نيز در گيلان غرب راه اندازی شود.
💫كار راه اندازی گروه انجام شد. بعد هم مسئوليت عمليات گروه را به ابراهيم و جواد افراسيابی واگذار شد.
💫به پيشنهاد بچه ها قرار شد نام دكتر بهشتی را برای گروه انتخاب كنند
💫اما در بازديدی كه شخص آيت الله بهشتی از منطقه داشت با اين كار مخالفت كرد و گفت: چون شما كار چريكی انجام می دهيد، نام گروه را شهيد اندرزگو بگذاريد چرا كه او بنيان گذار حركت های چريكی و اسلامي بود.
💫ابراهيم تصوير بزرگي از امام(ره) و آيت الله بهشتی و مقام معظم رهبری را در مقر گروه نصب كرد.
💫گروه فعاليت خود را آغاز نمود. نيروهای اين گروه چريكی نامنظم، مانند نام آن نامنظم بودند. همه گونه آدمی در آن حضور داشت! از نوجوان تا پيرمرد، از افراد بی سواد تا فارغ التحصيل دكتری، از بچه های بسيار متدين و اهل نماز شب، تا كسانی كه در همان گروه نماز را فرا گرفتند. از بچه های حوزه رفته تا كمونيست های توبه كرده و... به اين ترتيب همه گونه نيرو در جَوّی بسيار صميميی و دوست داشتنی دور هم جمع شدند.
💫افراد اين گروه تقريباً چهل نفره، در يک چيز با هم مشترک بودند و آن شجاعت و روحيه بالای آنها بود.
💫ابراهيم كه عملاً مسئوليت گروه را برعهده داشت هميشه می گفت: ما فرمانده نداريم و از طريق محبت و دوستی خيلی خوب گروه را رهبری می كرد.
💫سيستم اداره گروه به صورتی بود كه همه كارها خودجوش انجام می شد و تقريباً كسی به ديگری امر و نهی نمی كرد. بيشتر كارها با هم فكری پيش می رفت و بيشتر از همه جواد افراسيابی و رضا گودينی همراهان هميشگی ابراهيم بودند.
💫يكی از برنامه های روزانه گروه، كمک به مردم محلی و حل مشكلات آنها بود.
💫بسياری از نيروهای محلي گيلان غرب نيز از اين طريق به گروه جذب شدند.
💫فعاليت گروه اندرزگو، بيشتر تشكيل تيم های شناسايی و عملياتی بود. عبور از ارتفاعات و تهيه نقشه های دقيق و صحيح از منطقه دشمن، از ديگر كارها بود.
💫روش ابراهيم در شناسايی ها بسيار عجيب بود. نيمه های شب به همراه افراد از ارتفاعات عبور می كردند. آنها پشت نيروهای دشمن قرار می گرفتند و از محل استقرار و تجهيزات دشمن اطلاعات بسيار دقيقی را به دست می آوردند.
💫ابراهیم می گفت: اگر چنين كاری انجام نگيرد معلوم نيست در عمليات ها موفق شويم. پس بايد شناسائی ما دقيق و صحيح باشد.
💫ابراهيم روش خود را به ديگر نيروها نيز آموزش می داد و می گفت: در مسئله شناسايی، نيرو بايد شجاعت داشته باشد. اگر ترس در وجود كسی بود نمی تواند نيروی موفقی باشد.
💫بعد هم در مورد تيزبينی و دقت عمل نيروها صحبت می کرد. برای همين بود كه از ميان نيروهای گروه، زبده ترين و بهترين نيروهای اطلاعات و شناسايی و حتی فرماندهانی شجاع تربيت يافتند.
💫به قول فرمانده تیپ۳۱۳ حُر که مسئولیت اطلاعات و عملیات را در قرار گاه نجف به عهده داشت ابراهيم با روش های خود بنيانگذار اين تيپ بود، هر چند كه قبل از تشكيل آن به شهادت رسيد.
#ادامه👇👇