eitaa logo
یاران ابراهیم
158 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
900 ویدیو
12 فایل
پویش مردمی یزد "شهید ابراهیم هادی" لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20 در تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg در واتساپ https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX
مشاهده در ایتا
دانلود
[-وقتی چراغ‌ها خاموش شد...] 🔸+گفتم: -آقا ابرام! اینها ڪی هستند دنبال خودت میاری؟! + با تعجب پرسید: -چطور؟ -چی شده؟! 🔹+گفتم: دیشب این پسر دنبال شما وارد هیئت شد. بعد هم آمد و کنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت می‌کرد. از مظلومیت امام حسین «علیه‌السلام» و ڪارهای یزید می‌گفت. این‌پسر هم خیره‌خیره و با عصبانیت گوش می‌ڪرد. 🔸-وقتی چراغ‌ها خاموش شد، به‌جای اینکه اشڪ بریزه، مرتّب فحش‌های ناجور به یزید می‌داد! _ابراهیم داشت با تعجّب گوش می‌ڪرد. یک‌دفعه زد زیر خنده. 🔹+بعد هم گفت: عیبی نداره، این پسر تا حالا هیئت نرفته و گریه نڪرده. مطمئن باش با امام حسین «علیه‌السلام» که رفیق بشه تغییر می‌کنه. ما هم اگر این بچه‌ها رو مذهبی کنیم هنر کردیم. 🔸_دوستیِ ابراهیم با این‌پسر به جایی رسید که همه کارهای اشتباهش را کنار گذاشت. او یکی از بچه‌های خوب ورزشکار شد. 🌷 🌷: سلام بر ابراهیم۱
🕊🌺✿Ξ✿Ξ✿Ξ✿🌺🕊 📒«عج»اورا... ✨یڪے از همیشه ذڪرش این‌بود: گشته‌ام از فراق تو شیدا یا بیا یڪـ نگاهے به من ڪن یا به دستت مرا در ڪفن ڪن از بس این به «عـج» علاقه داشت ، بعد به دوست روحانے خود وصیت ڪرد: اگر من شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانے ڪنے. آن روحانے می‌گوید: من از مشهد ڪه برگشتم، عڪس ایشون رو دیدم ڪه شده‌بود. رفتم پیش پدرش و گفتم: این چنین وصیتے ڪرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او سخنرانے ڪنم؟ رفتم منبر و بعد از ذڪر خصوصیات و عشقش به «عج» ، گفتم: ذڪر همیشگے این در جبهه‌ها خطاب به مولایـش «عج» این بوده است: گشته‌ام از فراق تو شیدا یا بیا یڪ نگاهے به من ڪن یا به دستت مرا در ڪفن ڪن تا این مطلب را گفتم، یڪ نفر از میان مجلس بلند شد و گفت: من غسال هستم، دیشب(به من گفتند یڪی از فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شده باید اورا غسل دهے) وقتے ڪه می‌خواستم این را ڪفن ڪنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت: بروید بیرون، من خودم باید این را ڪفن ڪنم. من رفتم بیرون و وقتے برگشتم بوی عطر در فضا پیچیده بود. هم ڪفن شده و آماده‌ی تشییع بود. 📚: ڪتاب روایت قدس صفحه۱۰۰ به نقل از نگارنده ڪتاب میرمهر(حجت‌الاسلام سیدمسعود پورآقایـے) صفحه۱۱۷ ❃✿✿❃❃✿✿❃ ━━━━━🍃🌺🍃━━━━━