eitaa logo
🌷شمیم یار🌷
2.5هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
6.9هزار ویدیو
700 فایل
مسابقات این کانال مخصوص خانواده ها و فرزندان ملک 2، 21، 22، 23، 24 می باشد. به خدا توکل می کنیم. راه شهدا ادامه دارد ارتباط با ما @mmrezab313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🏴تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام‏ ✍حاج آقا قرائتی: یكى دیگر از تعقیبات نماز، تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام است. (34 مرتبه الله اكبر، 33 مرتبه الحمدللّه و 33 مرتبه سبحان اللّه پس از هر نماز) این تسبیحات را رسول خدا صلى الله علیه و آله به دخترش فاطمه علیها السلام تعلیم داد و بر گفتن آن، بسیار سفارش شده است و پاداش بسیار دارد. امام باقر علیه السلام مى‏ فرماید: در میان ستایش‏ ها، بهتر از تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام نیست، و اگر بود، رسول خدا صلى الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام تعلیم مى‏ داد. در روایات متعددى، تأكید شده به همراه داشتن تسبیِح 34 دانه ‏اى از خاك مقدّس امام حسین علیه السلام و اینكه ذكر گفتن با آن، ثواب زیاد دارد و حتى گرداندن آن، بدون ذكر هم ارزشمند و خوب است. و در حدیثى است كه: خود آن دانه ‏ها ذكر مى ‏گویند. تربت حسین علیه السلام، یادآور حماسه‏ هاى كربلا و احیاگر «فرهنگ شهادت» است و انس انسان را با رهبرى الهى، جهاد، شهادت، ایثار، سید الشهداء، مبارزه با ستم و انتقام از ظالمان را بیشتر مى ‏كند. تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام به ترتیبى كه گفته شد، حتى در كتب حدیثى اهل سنت نیز آمده،ولى هیچكدام نگفته‏ اند كه نام این تسبیحات، تسبیح حضرت زهرا علیها السلام است!!!... 📚 کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ روضه سه بعدی حضرت زهرا 🖤بوی چادر خونینِ‌ مادری می‌آید
4_5897848588356029610.mp3
5.01M
🎙 | ایام فاطمیه - شب سوم
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 جنگ عظیم رسانه‌ای 📡 چی شده که اسرائیل و سعودی و انگلیس برای مردم ایران هزینه می‌کنند و شبکه تلویزیونی و اینترنتی راه انداختند؟!
🍂 🔻 عنایت حضرت زهرا (س) حجت‌الاسلام ابوترابی در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. او را بخاطر اذان گفتن در اردوگاه و حمایت از اسیر نوجوان به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل ۱ و ۲ و در زیر زمین بود. آنجا آنقدر گرم بود که گویی آتش می‌بارید. مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها به زمین زندان آب می‌پاشید تا هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. اسیر زندانی می‌گفت: "اگر نان را می‌خورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم. " مأمور عراقی هم، هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند، آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. بارها این کار را تکرار می‌کرد تا اضافه آزار جسمی بر روح او هم مسلط شود. می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی در حال هلاک شدنم، گفتم: یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم». سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یا زهرا ! افتخار می‌کنم، این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیرید، به لطف و کرمتان،‌ این ناچیز را به عنوان برگ سبزی از من قبول کنید. دیگر با خودم عهد کردم که اگر آب هم آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم، تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است. در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام. اعتنایی نکردم، دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید: بیا آب آورده‌ام. مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم. عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند، تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید: «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم، لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم، بلند شدم، او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم: تا نگویی جریان چیست، حلالت نمی‌کنم. گفت: دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی، الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور وگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد... 📚 حماسه‌های ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۷_ ۱۲۵