eitaa logo
🌷شمیم یار🌷
2.3هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.7هزار ویدیو
683 فایل
مسابقات این کانال مخصوص خانواده ها و فرزندان ملک 2، 21، 22، 23، 24 می باشد. به خدا توکل می کنیم. راه شهدا ادامه دارد ارتباط با ما @mmrezab313
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶۹ ❣️امير المومنين _عليه السلام _مى فرمايد : ✨قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ✨ 💠 «صبح براى آنها كه دو چشم بينا دارند روشن است» ✍اين كلام اشاره به اين است كه ؛ كسانى كه چشم بصيرت دارند حق را به خوبى درك مى كنند، زيرا نشانه هاى آن كاملاً آشكار است. 🔹 واژه «صبح» كنايه از حق و «ذى عَيْنَيْن» كنايه از صاحبان بصيرت و آگاه و واژه «أضاء» اشاره به ظاهر بودن حق است. ✔️حال اگر كسانى گمراه شوند به علّت نابينايى آنهاست، يا اين كه چشم دارند و بر هم مى گذارند يا خفاش صفت از ديدن آفتاب حق به شب هاى تاريك و ظلمانى پناه مى برند. قطعاً اينان سزاوار هرگونه سرزنش و مجازاتند
۱۸۱ ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ، وَثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلاَمَةُ✨ 💠 «ميوه درخت تفريط پشيمانى و ميوه درخت دورانديشى سلامت است» ✍ درست است كه تفريط غالباً در مقابل افراط ذكر مى شود و افراط را به معناى زياده روى و تفريط را به معناى كوتاهى و كم كارى تفسير مى كنند; ولى هرگاه تفريط به طور مستقل ذكر شود ممكن است هرگونه انحراف از حق و واقعيت را شامل گردد، لذا «تفريط» در اين كلام به معناى ترك دورانديشى و تدبير در امور و انحراف از حق است; خواه از طريق زياده روى باشد يا كوتاهى و كم كارى. 🔹اين كلام امام عليه السلام را بارها در زندگى خود و ديگران تجربه كرده ايم. مخصوصا بسيار مى شود كه انسان به امورى به ديده حقارت مى نگرد و سرانجام ضربه سنگينى از ناحيه آن مى خورد همان گونه كه بعضى از دانشمندان گفته اند: شخص عاقل هرگز نبايد چيزى از خطاها و لغزش هايش را كوچك بشمرد، زيرا هنگامى كه انسان چيزى را كوچك مى شمرد در مشكلات بزرگى مى افتد. در تاريخ ديده ايم كه گاه دشمنانى كه به نظر كوچك مى آمدند حكومتى را زايل كردند و بسيار ديده ايم كه گاه بيمارى كوچكى كه مورد بى اعتنايى واقع مى شود ضربه سنگينى به سلامت ما مى زند ✔️لازم به ذكر است كه منظور از سلامت در اين كلام تنها سلامت دين نيست، بلكه سلامت دنيا، جسم، خانواده، كسب و كار و سلامت جامعه نيز است.
۲۰۷ ❣امیر المومنین علیه السلام می فرماید: ✨إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ; فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْم إِلاَّ أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ 💠«اگر حليم و بردبار نيستى خود را به بردبارى وادار كن زيرا كمتر شده است كسى خود را شبيه قومى كند و سرانجام از آنان نشود» ✍ امام عليه السلام در اين كلام، راه رسيدن به اين خلق از اخلاق فضيله را بيان مى كند كه چون افرادى داراى اين صفت نيستند خود را وادار به آن كنند; مثلاً حادثه خشم آورى واقع مى شود و انسان عصبانى مى گردد و از درون مى جوشد و مى خروشد; ولى خودش را كنترل كند و قيافه اى همچون حليمان و بردباران به خود بگيرد. اين كار در نخستين بار ممكن است بسيار مشكل باشد ولى هرچه تكرار شود آسان تر مى گردد تا زمانى كه انسان به آن عادت مى كند و تبديل به حالت و سپس تبديل به ملكه مى شود. البته تمام صفات فضيله را مى توان از اين راه به دست آورد ✔️راه ديگر براى تحصيل اين صفت مهم اخلاقى، مطالعه حالات علما و پيشوايان بزرگ مخصوصاً رسول اكرم و ائمه معصومين(عليهم السلام) است كه آنها چقدر در برابر افراد جسور حليم و بردبار بوده اند.
۲۰۸ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام می فرماید: ✨وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ، 💠کسی که از خدا بترسد ایمن باشد ✍امام اشاره مى کند که اگر کسى خواهان امنیت و آرامش است باید خائف باشد; همیشه خوف سپرى است در برابر حوادث خطرناک و راز این که خداوند آن را در وجود انسان قرار داده، این است که اگر ترسى در کار نباشد خیلى زود انسان خود را به پرتگاه ها مى افکند و در چنگال حوادث سخت گرفتار مى سازد و به مرگ زودرس مبتلا مى شود. البته اگر این خوف در حد اعتدال باشد به یقین سپرى در برابر بلاهاست و اگر به افراط بینجامد انسان را از تلاش و کوشش باز مى دارد و به محرومیت منجر مى شود و اگر به تفریط گراید و از موجودات خطرناک نترسد گرفتار انواع حوادث مرگبار خواهد شد. 🔹خوف از خدا یعنى خوف از عدالت و مجازات هاى عادلانه اوست. کسانى که داراى چنین خوفى باشند از عذاب الهى در دنیا و آخرت در امانند و به عکس آنها که تنها به رحمت او امیدوار گردند و اثرى از خوف در وجود آنها نباشد آلوده انواع گناهان شده و گرفتار مجازات خداوند در این سرا و آن سرا مى شوند. ✔️ به همین دلیل در تعلیمات دینى ما کراراً آمده است که انسان باایمان باید با دو بال خوف و رجا پرواز کند.
۲۰۹ ❣️امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه خود خبر مسرت بخشى از آينده اهل بيت و پيروان مكتب آنها مى دهد و مى فرمايد ✨لتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا، وَ تَلاَ عَقِيبَ ذَلِكَ: (وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ 💠«دنيا همچون شتر بدخويى است كه بعد از چموشى به ما روى مى آورد و همچون شترى است كه دوشنده شير را گاز مى گيرد تا شير را براى فرزندش نگه دارى كند. سپس امام آيه 5 سوره «قصص» را تلاوت فرمود: ما مى خواهيم بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان آن قرار دهيم» ✍️مفهوم جمله اين است: همان گونه كه شتر شيرده از دوشيدن شير خود ممانعت مى كند مبادا گرفتار كمبود شير براى بچه اش گردد و افرادى را كه به سراغ دوشيدن شير مى روند گاز مى گيرد همچنين در آينده دنيا به سوى ما باز مى گردد و به قدرت پروردگار، مخالفان ما سركوب مى شوند و حكومت به دست صالحان مى افتد، همان گونه كه قرآن مجيد وعده داده است.
۲۱۵ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨الْخِلاَفُ يَهْدِمُ الرَّأْيَ 💠اختلاف، تصميم گيرى و تدبير را نابود مى كند ✍همه مى دانيم اختلاف سرچشمه همه بدبختى هاست. هيچ قوم و ملتى نابود نشدند مگر بر اثر اختلاف و هيچ جمعيتى پيروز و كامياب نگشتند مگر در سايه اتفاق. كلام حكيمانه بالا دو تفسير مى تواند داشته باشد: نخست اين كه گاه مى شود عده اى مى نشينند و بر سر موضوع مهمى تصميم گيرى مى كنند; ولى ناگهان فرد يا افرادى نظر مخالفى ابراز مى كنند و تصميم گيرى پيش گفته را به هم مى زنند و كار ابتر مى ماند. ✔️روشن است براى انجام هر كار مهمى احتياج به فكر و انديشه و تدبير و تصميم گيرى صحيح است و اين كار تنها در فضايى ممكن است كه اختلاف در آن نباشد، بلكه تمام كسانى كه در آن تصميم گيرى شركت دارند هدفشان رسيدن به نقطه واحد و حتى الامكان دور از هر گونه خطا و اشتباه باشد. اما گاه يك نغمه مخالف كه يا بدون مطالعه اظهار شده و يا از غرض و مرضى ناشى گشته مى تواند تمام تصميم ها و تدبيرها را به هم بريزد. گاهى نيز رئيس جمعيت بر حسب تدبير خود تصميمى مى گيرد; اما مخالفت بعضى از پيروان آن را عقيم مى كند
▫️وَبِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً 💠و خوش خلقى براى فراوانى نعمت ها كافى است. ۲۲۹ 📌 ▫️وَبِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً 💠و خوش خلقى براى فراوانى نعمت ها كافى است.(از امام سؤال شد تفسير آيه، "فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً" چيست؟ فرمود) آن زندگى با قناعت است. ✍نکته اى را که در اینجا امام(علیه السلام) به آن اشاره فرموده همان حسن خلق است که آن را نعمتى مهم و با عظمت شمرده و به راستى حسن خلق هم نعمتى است در دنیا، چرا که قلوب مردم را به انسان متوجه مى سازد و همه به عنوان انسانى با فضیلت به او مى نگرند و هم مایه نجات وى در آخرت است 🔹اما جمله اخیر امام علیه السلام اشاره به آیه شریفه 97 سوره «نحل» است که مى فرماید: «(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً); هر کس کار شایسته اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، به طور مسلّم او را حیات پاکیزه اى مى بخشیم». ✔️در تفسیر «حَیاةً طَیِّبَةً» مفسران تعبیرات مختلفى دارند: بعضى آن را به قناعت آن گونه که امام علیه السلام در اینجا تفسیر فرموده، تفسیر کرده اند و برخى به عبادت توأم با روزى حلال و یا توفیق به اطاعت فرمان خدا و روشن است که این امور با هم منافاتى ندارد و حیات طیبه همه آنها مخصوصا قناعت را شامل مى شود، زیرا قناعت، انسان را بى نیاز از مردم و آزاد از پیچ و خم هاى زندگى ثروتمندان مى سازد و فرد مى تواند آسوده خاطر و سربلند زندگى کند. 📘
🟤 236 ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ▫️وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِير فِي يَدِ مَجْذُوم 💠به خدا سوگند اين دنياى شما در نظر من از استخوان خنزيرى كه در دست شخص جذامى باشد پست تر است. ✍«عِراق» با كسره و ضمه عين، جمع «عَرق» (بر وزن فرق) به معناى استخوانى است كه گوشت آن را كنده باشند. امام عليه السلام با اين تشبيه كه بيان فرموده رساترين تعبير را در مورد تنفرش از زرق و برق دنيا ذكر كرده است. استخوان بى گوشت ارزشى ندارد به ويژه اگر استخوان حيوان نجس العين مانند خنزير باشد و مخصوصاً اگر در دست انسان بيمار مبتلا به جذام باشد كه همه از وى فرار مى كنند! سوگندى كه در آغاز اين سخن آمده و تعبير به «دنياكم» (دنياى شما) مطلب را روشن تر مى سازد.
237 ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ، وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ، وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الاَْحْرَارِ 💠گروهى خدا را از روى رغبت و ميل (به بهشت) و پرستش كردند، اين عبادت تاجران است و عدّه اى از روى ترس او را پرستيدند و اين عبادت بردگان است و جمعى ديگر خدا را براى شكر نعمت ها (و اين كه شايسته عبادت است) پرستيدند. اين عبادت آزادگان است ✍امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه انگيزه هاى عبادت را به صورت بسيار لطيف، زيبا و دقيق بيان فرموده و مردم را به سه گروه تقسيم مى كند. گروه اوّل كسانى هستند كه شوق بهشت و عشق به حور و قصور و مواهب ديگر بهشتى آنها را به سوى عبادت پروردگار دعوت مى كند، گرچه عبادت اينها بر خلاف آنچه بعضى از ناآگاهان پنداشته اند صحيح است; ولى به يقين در حد اعلا نيست، زيرا كارشان شبيه تاجرانى است كه سرمايه اى را به بازار مى برند تا چيز بهتر و بيشتر به دست آورند. گروه دوم كسانى هستند كه ترس از آتش دوزخ و عذاب هاى جانكاه آن، ايشان را وادار به اطاعت و عبادت پروردگار مى كند. گرچه عبادت اين گروه ـ همان گونه كه خواهد آمد ـ نيز صحيح است; ولى در حد اعلى نيست، زيرا كار آنها شبيه غلامانى است كه از ترس تازيانه مولا انجام وظيفه مى كنند. اما گروه سوم كسانى هستند كه سطح فكر و معرفت و اخلاصشان برتر از اين است كه عشق به نعمت هاى بهشتى و وحشت از عذاب هاى دوزخى آنها را به عبادت پروردگار وادارد، بلكه محبت پروردگار و شكر نعمت هاى او و عشق به قرب حق آنها را به عبادت جذب مى كند. اين برترين انگيزه عبادت است و اين عبادت آزادگان است; آزادگان از عشق به جنت و ترس از نار.
▫️الْحَجَرُ الْغَصِیبُ فِی الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا 💠 سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ویرانى آن است 📘 ۲۴۰ ✍اشاره به این که همان گونه که «رهن» و گروگان، سبب مى شود انسان، مطالباتش را وصول کند، سنگ غصبى هم سبب مى شود که ویرانى براى خانه وصول شود. مرحوم مغنیة در کتاب فى ظلال نهج البلاغه در شرح این کلام حکیمانه مى گوید: کسى که بنایى کند یا چیزى در اختیار بگیرد یا بخورد یا بنوشد یا به هر صورتى، از اموال دیگران (بدون رضاى آنها) بهره گیرد، سرانجام کارش وبال و خسران است، هرچند این زیان پس از مدتى صورت گیرد و اگر کسى بپرسد این آسمان خراش هایى که از خون ملت هاى بى گناه بنا شده و محکم در جاى خود ایستاده و ویران نمى شود چگونه است؟ در پاسخ آنها مى گوییم: اگر اینها ویران نشود بناکننده آنها به زودى آنها را ترک گفته و به قبور تاریک و متعفنى پناه مى برند... اضافه بر این، بناى راسخ، همان وجدان پاک و روح آرامى است که انسان بدون هرگونه نگرانى زندگى کند. (آیا بانیان آنها چنین اند؟ قطعاً نیستند).
۲۴۲ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨اِتَّقِ اللّهَ بَعْضَ التُّقَى وَإِنْ قَلَّ، وَاجْعَلْ بَيْنَکَ وَبَيْنَ اللّهِ سِتْراً وَإِنْ رَقَّ 💠تقوا و پرهيزكارى پيشه كن، هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پرده‌اى قرار ده، هرچند نازك باشد. ✍روشن است كه مخاطب در اين كلام حكمت‌آميز، اولياء الله و پاكان و نيكان وپرهيزكاران سطح بالا نيستند، بلكه مخاطب، توده‌هاى مردمند كه گاه لغزشى براى آن‌ها پيدا مى‌شود و به گناه نزديك شده و يا آلوده مى‌گردند. گاه در ميان آن‌ها كسانى يافت مى‌شوند كه همه پرده‌ها را پاره كرده و به اصطلاح، پل‌هاى پشت سر خويش را ويران مى‌سازند و رابطه خود را به كلى با خدا قطع مى‌كنند. ✔️ امام عليه السلام به آن‌ها خطاب كرده، مى‌فرمايد: اگر لغزشى هم پيدا كرديد، پرده‌درى كامل نكنيد؛ لااقل بخشى از تقوا را حفظ كنيد كه اميد است شما را به سوى خدا بازگرداند و توفيق توبه كامل پيدا كرده از هرگونه گناه پاك شويد.
💠 ۲۴۳ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ▫️إِذَا ازْدَحَمَ آلْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ 💠هنگامى كه جواب‌ها زياد (و دَرهم) شوند حق مخفى مى‌گرد ✍بسيار ديده‌ايم كه سؤالى در مجلسى مطرح مى‌شود و هركس هرچيزى كه به ذهنش آمد به عنوان جواب ذكر مى‌كند و حتى احتمالات ضعيف و پاسخ‌هاى بى‌ پايه نيز عنوان مى‌شود، در چنين مجلس و چنان شرايطى روشن است كه حق براى بسيارى مخفى مى‌ماند، زيرا جدا كردن پاسخ حقيقى از آن همه احتمالات گوناگون كار آسانى نيست. اين سخن درسى براى محققان هم هست كه اصرار نداشته باشند مثلاً در تفسير يك آيه يا يك حديث يا پاسخ يك شبهه، احتمالات زياد و جواب‌هاى متعددى ذكر كنند. چه بهتر كه فشرده‌تر و سنجيده‌تر سخن گويند. به خصوص اين‌ كه بسيار ديده‌ايم هنگامى كه جواب‌هاى يك مسئله متعدد مى‌شود و يكى از آن‌ها آسيب‌پذير است، مخالفان، همان يكى را مورد نقد قرار داده و بعد مى‌ گويند: مشت، نمونه خروار است و پاسخ‌هاى متين را نيز از اين طريق زير سؤال مى‌برند. ✔️درواقع ازدحام در جواب، شاخه‌اى از شاخه‌هاى افراط‌گرى است كه در همه چيز مذموم است.
💠ا ۲۴۶ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ▫️احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ 💠از فرار كردن (و رميدن) نعمت‌ها برحذر باشيد كه هر فرارى بازنمى‌گردد. ✍در اين گفتار حكيمانه، امام عليه السلام نعمت‌ها را تشبيه به حيوانات اهلى سودمند كرده كه گاه فرار مى‌كنند، فراركردنى كه هرگز به چنگ نمى‌آيند و توصيه مى‌فرمايد كه قدر نعمت‌ها را بدانيد، شكر آن را به جا آوريد، از فرصت‌ها استفاده كنيد و از نعمت‌هاى الهى بهره گيريد. به يقين، «جوانى» از آن نعمت‌هايى است كه وقتى فرار كرد هرگز بازنمى‌گردد، بايد جوانان از آن بهره گيرند و علم و آداب و فضايل اخلاقى تحصيل كنند كه همه اين‌ها در جوانى امكان‌پذير است. 🔹سلامتى جسم، يكى ديگر از آن نعمت‌هاست كه در بسيارى از موارد هنگامى كه گرفته شد بازنمى‌گردد و يا اگر بازگردد به شكل اوّل نخواهد بود. انسان سالم قادر بر هر كار مثبتى است؛ ولى هنگامى كه سلامتى ازدست رفت عجز و ناتوانى جاى آن را خواهد گرفت به خصوص بيمارى‌هايى كه در سنين بالا انسان را مبتلا مى‌كنند، مصداق بارز همين مطلب است. ✔️ امنيت نيز يكى ديگر از نعمت‌هاى بزرگ است؛ انسان در محيط امن قادر به انجام دادن هر كار خوبى است؛ امّا بسيار ديده شده با تزلزل امنيت، سال‌ها ناامنى و آثارش باقى مى‌ماند و به‌زودى بازنمى‌ گردد.
۲۵۱ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ▫️مَرَارَةُ آلدُّنْيَا حَلاَوَةُ آلاْخِرَةِ، وَ حَلاَوَةُ آلدُّنْيَا مَرَارَةُ آلاْخِرَةِ 💠تلخى دنيا شيرينى آخرت است و شيرينى دنيا تلخى آخرت ✍اشاره به اين‌كه بسيارى از طاعات و عبادات و انجام دادن دستورات الهى تلخ ‌كامى‌هايى دارد؛ جهاد فى سبيل الله، جهاد با هواى نفس و گاه رفتن به زيارت خانه خدا، پرداختن خمس و زكات و چشم‌پوشى از اموال حرام و مقامات عالى نامشروع، تلخى‌ها و مشكلاتى براى انسان دارد؛ ولى به يقين اين تلخى‌ها سبب شيرينى در سراى آخرت و بهشت برين است. نعمت‌هايى كه نه چشمى آن را ديده و نه گوشى سخنى از آن شنيده و نه به خاطر انسانى خطور كرده است. به عكس، بسيارى از گناهان ممكن است لذت‌بخش باشد. 🔹 پيروى از هوا وهوس و عيش و نوش‌هاى گناه‌آلود و اموال فراوانى كه از طرق نامشروع تحصيل مى‌شود براى صاحبان آن‌ها لذّتى دارد؛ ولى اين لذّات، تلخ ‌كامى‌هايى را در آخرت به دنبال دارد عذاب‌هايى كه بسيار شديد و طولانى است و حتى يك روز آن را نمى‌توان تحمل كرد تا چه رسد به ساليان دراز. ✔️مقصود امام عليه السلام از اين گفتار حكيمانه اين است كه اگر در مسير اطاعت، مشكلات و شايد ناراحتى‌ها و مرارت‌هايى وجود داشته باشد، نگران نشويم، آن‌ها را به جان و دل بپذيريم به اميد وعده‌هاى الهى در آخرت و به عكس اگر در گناه، لذّتى باشد از عواقب تلخ آن غافل نگرديم و كوتاه سخن اين‌كه هدف امام عليه السلام تشويق به طاعات و ترك محرمات است.
📘 ۲۵۲ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ▫️وَآلْجَهَادَ عِزّاً لِلاِْسْلاَمِ 💠و جهاد را براى عزت و سربلندى اسلام (و مسلمانان) قرار داد ✍دليل آن روشن است؛ اگر مسلمانان در برابر حيله‌ها و حملات و تهاجمات دشمنان خاموش بنشينند و به جهاد برنخيزند چيزى نمى‌گذرد كه عظمت آن‌ها پايمال دشمنان مى‌شود وعزت وسربلندى تبديل به ذلت و سربه‌زيرى مى‌گردد.
▫️وَصِلَةَ الرَّحِمِ مَنَْماةً لِلْعَدَدِ 💠و صله رحم را براى افزايش نفوس مقرر داشت 📘 ۲۵۲ ✍روشن است هنگامى كه افراد يك فاميل صله رحم به جاى آورند و مراقب يكديگر باشند و به همديگر كمك كنند، تلفات در ميان آن‌ها كم خواهد بود واين سبب كثرت فاميل و درنتيجه كثرت عدد مسلمانان خواهد شد و در برابر دشمنان قدرت و قوت بيشترى پيدا مى‌كنند. افزون بر اين، از روايات استفاده مى‌شود كه صله رحم تأثير معنوى و الهى خاصى در فزونى عمر و عمران و آبادى شهرها دارد «إِنَّ الْقَوْمَ لَيَكُونُونَ فَجَرَةً وَلاَ يَكُونُونَ بَرَرَةً فَيَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِي أَمْوَالُهُمْ وَتَطُولُ أَعْمَارُهُمْ فَكَيْفَ إِذَا كَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً؛ ممكن است جمعيتى فاجر و گنهكار باشند و از نيكان نباشند؛ ولى در عين حال صله رحم به جا آورند. در اين صورت اموالشان افزايش پيدا مى‌كند و عمرشان طولانى مى‌شود تا چه رسد به اين‌كه از نيكان و خوبان باشند».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠هر گاه تهيدست شديد با صدقه دادن، با خدا تجارت كنيد. ۲۵۸ ✍اشاره به اين‌كه صدقه در هنگام نيازمندى، اثر معنوى مهمى در زدودن فقر دارد، همان‌گونه كه انسان، فقيرى را كمك مى‌كند، عنايت الهى نيز به يارى او برمى‌خيزد. قرآن مجيد مى‌فرمايد: «(مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللهَ قَرْضا حَسَنا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ)؛ كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش پرارزشى است!». ✔️لطف و عنايت پروردگار عجيب است، بخشنده همه نعمت‌ها اوست با اين وجود گاه به بندگان مى‌گويد: از شما وام مى‌گيرم و گاه مى‌گويد: با من تجارت پرسودى داشته باشيد. ميان انفاق در راه خدا به هنگام نيازمند بودن و برخوردارى از نعمت پروردگار، رابطه آشكارى بر حسب ظاهر نمى‌بينيم؛ ولى به يقين اين از الطاف خفيه الهيه است. قابل انكار نيست كه شخص ايثارگر كه آنچه را خود به آن نياز دارد به ديگرى مى‌بخشد روح پاكى پيدا مى‌كند كه سرچشمه استجابت دعاست و دعاهاى او براى گشايش روزى به هدف اجابت نزديك مى‌شود.
۲۶۳ ❣️امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨صاحِبُ السُّلْطَانِ كَرَاكِبِ الاَْسَدِ: يُغْبَطُ بِمَوْقِعِهِ، وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَوْضِعِهِ 💠همنشين سلطان مانند كسى است كه بر شير سوار است، ديگران به مقام او غبطه مى خورند ولى او خود بهتر مى داند در چه وضع خطرناكى قرار گرفته است». ✍️تاريخ نشان مى دهد كه مقربان سلاطين هميشه گرفتار خطرى بوده اند كه امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به آن اشاره كرده است. مردم، مقام و جاه آنها را مى بينند و غبطه مى خورند كه اى كاش به جاى آنها بودند و با استفاده از قدرت سلطان مى توانستند هر كارى را بخواهند انجام دهند. اين در حالى است كه آنها همواره بر لب پرتگاه خطرند و بسيار شده است كه ناگهان سلطان به آنها بدبين شده، نه تنها دستور عزل آنها را داده، بلكه آنها را به شدت مجازات نموده و در بسيارى از موارد نابود كرده است. اين به آن سبب است كه از يكسو سلاطين انتظار دارند اطرافيانشان كارهاى آنها را بزرگ جلوه دهند و نقاط ضعف را نبينند و تملق و چاپلوسى را به درجه اعلا برسانند و از سوى ديگر افراد حسود، همواره به سخن چينى درباره آنها مى پردازند و اگر كمترين لغزشى براى آنها پيدا شود آن را بزرگ كرده به سلطان گزارش مى دهند و سعى مى كنند تخم بدبينى را در ذهن او بكارند و از سوى سوم، گاه سلطان از نفوذ آنها به وحشت مى افتد و چنين مى پندارد كه ممكن است اطرافيانش رقيب او شوند و حتى قدرت را از دست او گرفته او را از اوج عزت به زير آورند. اين عوامل دست به دست هم مى دهند و سبب مى شوند كه آنها هميشه در خطر باشند.ديگرى مى گويد: سزاوار است كسى كه همنشين سلطان است هميشه خود را آماده عذرخواهى از گناهى كند كه هرگز انجام نداده و در حالى كه نزديك ترين افراد به اوست از همه ترسانتر باشد. نيز از بعضى نقل مى كند هنگامى كه با سلطان همنشين شدى بايد با او چنان مدارا كنى كه زن زشت صورت با شوهرى كه از او متنفر است رفتار مى كند؛ يعنى پيوسته خود را در نظر او زيبا جلوه دهى.بديهى است آنچه در اين كلام حكيمانه امام عليه السلام آمده است اشاره به اطرافيان و حواشى سلاطين جور و زمامداران خودكامه است وگرنه همراهى و معاونت وكمك به زمامدار عادل مسلمين و كسانى كه به حكم خداوند و پذيرش حق حكومت دارند، خدمت بزرگ و افتخار عظيمى است.
۲۶۵ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: ✨إِنَّ كَلاَمَ الْحُكَمَاءِ إِذَا كَانَ صَوَاباً كَانَ دَوَاءً، وَإِذَا كَانَ خَطَأً كَانَ دَاءً 💠گفتار دانشمندان اگر صحيح و درست باشد دوا (داروى شفابخش) و اگر نادرست و خطا باشد درد و بيمارى است. ✍اين سخن از آنجا سرچشمه مى گيرد كه مردم چشم به سخنان دانشمندان مى دوزند و گوش جان به گفتار آنها مى سپارند به خصوص حكيم و دانشمندى كه آزمايش خود را در ميان مردم پس داده و سابقه تقوا و وارستگى او در ميان آنان مشهور باشد. چنين كسى هرچه بگويد بسيارى از مردم آن را به كار مى برند به همين دليل اگر گفتار درستى باشد داروى دردهاى فردى و اجتماعى مادّى ومعنوى مردم خواهد بود و اگر به راه خطا برود باز ناآگاهانه مردم از آن پيروى مى كنند و موجب دردهاى مادى و معنوى جامعه مى شود. ✔️اين سخن هشدارى است به دانشمندان و علما و حكماى جامعه كه درباره سخنان خود درست بينديشند و دقت كنند و بدانند يك گفتار نابجا از سوى آنها ممكن است جامعه اى را بيمار كند و عواقب سوء آن دامن خود آنها را نيز بگيرد، ازاينرو گفته اند: لغزش عالِم به منزله لغزش عالَم است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اى فرزند آدم اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند. 📘 ✍شك نيست كه منظور امام عليه السلام از اين كلام، نفى آينده نگرى و تدبير در امور زندگى به خصوص در سطح جامعه اسلامى نيست، زيرا هر كسى بايد به آينده همسر و فرزندانش و زمامداران اسلامى به آينده مسلمانان حساس باشند بنابراين هرگز منظور امام عليه السلام ترك تلاش و كوشش براى زندگى و تأمين آينده معقول و برنامه ريزى براى وابسته نبودن به ديگران نيست، بلكه هدف جلوگيرى از حرص و آز شديدى است كه بسيارى از مردم را فرا مى گيرد و به بهانه تأمين آينده دائمآ براى ثروت اندوزى تلاش مى كنند و اموالى را گرد مى آورند كه هرگز تا آخر عمر از آن استفاده نكرده، براى ديگران به يادگار مى گذارند.
۲۷۳ ✍روزى از سوى خداى متعال براى هركس مقدر شده و تلاشهاى زياد براى فراتر از آن رفتن سودى ندارد وبه عكس افراد ضعيف نيز روزى مقدرشان از سوى خداوند مى رسد. البته ممكن است ظلم ظالمان سبب شود افرادى حق ديگران را غصب كنند وافرادى از گرسنگى بميرند. اين خود امتحان الهى است كه در دنيا مقرر شده است. 🔹اضافه بر اين، گاه مى شود ـ مطابق آنچه در ذيل گفتار حكيمانه بالا آمد ـ خداوند نعمت هاى زيادى به افرادى كه طغيان و سركشى را از حد گذرانده اند مى دهد تا مست نعمت و غرق عيش و نوش شوند، ناگهان آنها را از ايشان مى گيرد تا عذابشان دردناكتر باشد؛ همانگونه كه در آيه شريفه 44 از سوره «انعام» آمده است: «(فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ 🔹 (آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز را به روى آنها گشوديم؛ تا (كاملاً) خوشحال شدند ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم)؛ در اين هنگام، همگى مأيوس شدند؛ درست همانند كسى كه از درختى غاصبانه بالا مى رود كه هرچه بالاتر برود سقوطش از فراز درخت دردناكتر و شكننده تر است. اين همان چيزى است كه به عنوان عذاب استدراجى در قرآن و روايات منعكس شده است. ✔️ به عكس افرادى هستند كه خداوند روزى آنها را محدود مى كند تا صحنه آزمايش الهى كه موجب ترفيع مقام آنهاست فراهم گردد.