eitaa logo
یاران موعود
67 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
60 فایل
•┈┈•••|﷽|•••┈┈• بزرگی می‌فرمود: 《اگر خواهی شوی با خبر بزن بر هوای نفس تبر》 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات جهت سلامتی امام زمان علیه السلام بلامانع جهت ارتباط با ادمین 👇 @Mr_matins
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═✧❁🌺﷽🌺❁✧═┅┄ *🔳مقتل خوانی🔳* *▪️رخدادهاي هولناك پس از شهادت حسين علیه‌السلام* ✍️نويسنده ي كتاب «معالم الدين» مرحوم «برسي» [۱] از ششمين امام نور آورده است كه: هنگامي كه پيشواي آزادي به دستور استبداد هراس انگيز مذهبي با آن شرايط غمبار به شهادت رسيد و خاندانش به اسارت رفت، فرشتگان به شيون آمده و رو به بارگاه خدا گفتند: *«يا ربنا! هذا الحسين صفيك و ابن صفيك و ابن بنت نبيك.. »* *پروردگارا، اين حسين - كه درودت بر او باد - بنده ي برگزيده ي تو و فرزند بنده ي برگزيده ي تو فرزند دخت فرزانه ي پيامبر توست كه به خاطر دفاع از اساسي ترين حقوق خود و بندگانت با تهمت دين ستيزي كشته مي‌شود، و خاندانش به بند اسارت كشيده مي‌شوند.* 🔹 در پاسخ فرشتگان و به منظور آرامش خاطر بخشيدن به آنان خداي فرزانه سايه ي بلند پايه ي قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم را برافراشت و ندا داد كه: به دست دادگستر اين والاترين بنده ي بارگاهم انتقام خون پاك حسين عليه السلام را از ستمكاران خواهم گفت. *«فاقام الله ظل القائم عليه السلام و قال: بهذا أنتقم لهذا. »* 🔹 و نيز آورده اند كه: هنگامي كه خون پاك حسين عليه السلام بر زمين ريخته شد، گرد و غباري تيره و تار - كه روشنايي روز روشن را شب تيره مي‌نماياند - آسمان نينوا را پوشاند، و در همان حال بادي سرخ وزيدن گرفت كه در آن بيابان نه چشم، چشم را مي‌ديد و نه پديده ي ديگري را؛ به گونه اي كه سپاه سياهكار استبداد پنداشت كه عذاب و بلا بر آنان فرود آمده است. ساعتي در آن شرايط هراس انگيز گذراندند تا آن تاريكي و توفان فرو نشست. *✔️دفاعيات ناتمام* ▪️در اين مورد از «هلال بن نافع» آورده اند كه: من در ميان سپاه استبداد بهت زده ايستاده بودم كه به ناگاه نداي نداگري شوم به گوش رسيد كه: هان اي امير مژده ات باد، اين شمر است كه هم اكنون حسين را از پاي در آورد! «هلال» در گزارش خويش مي‌افزايد، من بي درنگ ميان دو صف رفتم و خو را بر بلنداي شهادتگاه حسين عليه السلام رساندم، و ديدم او در حال جان دادن است! 😭 منظره غمبار و غريبي بود، به خدا سوگند در تمام زندگي خويش هرگز كشته ي به خون نشسته اي را زيباتر و پرشكوه تر و نور افشان تر از حسين عليه السلام نديده بودم! 😭😭 نور افشاني سيماي پرشكوه و زيبا و جاذبه ي وصف ناپذير جمال دلنواز و پرمعنويت او مرا از انديشه درباره ي شهادتش دستخوش غفلت و فراموشي ساخت و از خاطرم پريد كه او با پيكري پوشيده از زخم‌هاي عميق و طاقت فرسا در واپسين لحظه‌هاي زندگي ظاهري است و روح بلندش در حال اوج است. فراموش نمي كنم كه در همان حال آب مي‌خواست😭😭 و دريغ و درد كه خود شنيدم كه يكي از پاسداران استبداد با كينه توزي و تاريك انديشي بهت آوري به او مي‌گفت: «و الله لا تذوق الماء حتي ترد الحامية فتشرب من حميمها. »😭😭 هان اي حسين! به خداي سوگند كه از اين آب گوارا نخواهي چشيد تا به آتش شعله ور دوزخ در آيي و از آب جوشان آن بنوشي! آن گاه پاسخ آن حضرت را نيز شنيدم كه با مهر و مدارا روشنگري مي‌كرد كه: *«لا، بل راد علي جدي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و اسكن معه في داره في مقعد صدق عند مليك مقتدر، و اشرب من ماء غير آسن، و اشكو اليه ما ارتكتبم و فعلتم بي. »* واي بر تو! چه مي‌گويي؟ من نه به آتش شعله ور دوزخ در مي‌آيم، و نه از آب جوشان آن مي‌نوشم، بلكه من به نياي گرانقدرم پيامبر خدا وارد مي‌شوم، و به همراه او در سراي پرشكوه او در جايگاه راستين و جاودانه راستي و درستي و در بارگاه فرمانرواي پراقتدار هستي خواهم زيست و از آب زلال و گوارا و فساد ناپذير بهشت پرطراوت و زيباي خدا خواهم نوشيد، و آن جا از خشونت و بيدادي كه شما نسبت به من و ياران و خاندانم به خاطر دفاع از مقررات خدا و حقوق انسانها بدان‌ها دست زديد و بر خود مژده داديد، به پيامبر خدا شكايت خواهم برد. *✔️منظره ي هولناك* سپاهيان استبداد از شنيدن واپسين سخنان پيشواي آزادي و آخرين دفاعيات او در برابر پرونده سازي و ياوه سرايي يكي از سخنگويان خود سخت بر آشفته شدند، و همگي به سوي آن حضرت هجوم بردند. منظره هولناكي بود! تو گويي خدا نشاني از مهر و عواطف انساني در دل هيچ يكي از آن مسخ شدگان و دنباله روان سياهكار استبداد نيافريده بود! آري، آنان در حالي كه هنوز دفاعيات و روشنگري‌هاي آن حضرت به پايان نرسيده بود ريختند و وحشيانه سر نازنين او را از بدنش جدا ساختند! 😭😭😭 ▪️هلال در پايان گزارش خويش مي‌افزايد: راستي كه من از بي رحمي و خشونت كيشي سپاه يزيد غرق در بهت و حيرت شدم و گفتم: به خداي سوگند ديگر در هيچ كاري با شما همگام نخواهم شد. *🔳تاراج گري خيل الله* «خيل الله» پس از به خون نشاندن پيشواي آزادي، براي غارت پيكر نازنين او و تاراج وسائل شخصي اش به سراغ او آمدند و اين‌ها را به غارت بردند! ▪️۱- در آن غوغاي شرارت «اسحاق حضرمي» پيراهن حسين عليه السلام را به
تاراج برد؛😭😭 و هنگامي كه آن را پوشيد، به بيماري «پيسي» گرفتار گرديد و موهاي بدنش ريخت. بر اساس روايتي در پيراهن حسين عليه السلام فراتر از يكصد و ده دريدگي تير، نيزه و شمشير استبداد ديده مي‌شد.😭😭 ▪️ از ششمين امام نور آورداند كه فرمود: در پيكر نازنين حسين عليه السلام ۳۳ اثر نيزه و ۳۴ نشان و جراحت شمشير به چشم مي‌خورد. 😭😭 ▪️۲- عنصر فرومايه اي به نام «بحر تميمي» شلوار آن حضرت را به تاراج برد.😭😭😭(یا حسین😭😭) در اين مورد آورده اند كه: او به كيفر كارش در اين جهان زمين گير گرديد و از هر دو پا فلج شد. ▪️۳- فرد ديگري به نام «اخنس حضرمي» عمامه ي آن بزرگوار را به يغما برد.😭😭 پاره اي آورده اند. كه: عمامه را «جابر اودي» به غارت برد، و هنگامي كه آن را بر سرش بست دستخوش جنون و ديوانگي گرديد. ▪️۴- نفر چهارمي كفش آن حضرت را ربود،😭😭 كه «اسود بن خالد» نام داشت. ▪️۵- انگشتر پيشواي آزادي را عنصر حقير ديگري به نام «بجدل كلبي» با بريدن انگشت گرامي آن حضرت به تاراج برد.😭😭😭(مظلوم حسین😭) پس از آن جنايت، هنگامي كه «مختار» به قدرت رسيد، او را دستگير نمود و دو دست و پايش را بريد و در همان حال رهايش ساخت تا در خون خود دست و پا زد و نابود شد. ▪️۶- قطيفه ي يا حوله ي آن حضرت را كه از «خز» بود، يكي از سپاه فرومايه ي اموي به نام «قيس بن اشعث» به غنيمت برد كه لعنت خدا بر او باد. 😭😭 ▪️۷- زره ي آن قهرمان بي هماورد ميدان‌هاي شهامت - كه زره ي «بتراء» خوانده مي‌شد و يادگاري از نياي گرانقدرش پيامبر بود - به وسيله ي فرماندهي كل سپاه استبداد، عمر سعد (لعنةالله علیه) به تاراج رفت، 😭😭 و آن گاه كه آن عنصر دنيادار و زاهدنما به دست فرمانده لشكر «مختار»، «ابي عمره» كشته شد «مختار» آن زره را به او بخشيد. ▪️ ۸- شمشير ستم ستيز حسين عليه السلام را شقاوت پيشه اي به نام «جميع اودي» به غارت برد.😭😭 پاره اي از روايات بر آنند كه: «اسود بن حنظله» از قبيله ي «بني تميم» آن را ربود. و به باور پاره اي ديگراز روايات، آن شمشير عدالت خواه را يكي از سپاهيان استبداد به نام «فلافس نهشلي» به تاراج برد. ▪️«محمد بن زكريا» در اين مورد مي‌افزايد: اين شمشير به دست دختر «حبيب بن بديل» افتاد. گفتني است كه اين شمشير ربوده شده، شمشير معروف «ذوالفقار» نبود، چرا كه آن شمشير و چيزهايي از اين گونه از گنجينه‌هاي معنوي و فرهنگي پيامبر و امامت راستين آسماني است، و از ربايش و تاراج به خواست خدا مصون و در امان بود. اين ديدگاهي را كه ما آورديم به وسيله ي روايت گران حديث نيز مورد تأييد قرار گرفته است. *🔳يورش بر آشيانه ي خاندان پيامبر🔳* ▪️پس از غارت پيكر نازنين پيشواي آزادي در شهادتگاه آن حضرت، دختركي از سوي خيمه‌هاي حسين عليه السلام بيرون آمد و چنان مي‌نمود كه از شهادت جانسوز آن بزرگوار و غارت بدن پاك و پاكيزه اش خبر ندارد و در انديشه آگاهي از رويدادهاي تازه است. فردي به او گفت: «يا امة الله ان سيدك قد قتل. »هان ين بنده ي خدا! سرور شما كشته شد. ▪️او با شنيدن اين خبر تكاندهنده، شيون كنان به سوي بانوان حرم دويد، و هنگامي كه زنان و دختران او را بدان حال تماشا كردند، گويي به فاجعه پي بردند؛ چرا كه همگي برخاستند و در برابر او به شيون و فرياد پرداختند و صداي ضجه و گريه همه جا را پر كرد.😭😭 و درست در اين شرايط دردناك بود كه «خيل الله» به منظور غارت و تاراج سراپرده ي فرزندان پيامبر و مايه ي روشني ديدگان فاطمه عليهاالسلام به خيمه‌هاي آنان يورش بردند.😭😭 *🔳فرياد دادخواهي دختران فاطمه 🔳* ▪️كار غارت و شقاوت هواداران استبداد به گونه اي بي شرمانه بود كه هر كدام براي بردن كالاها و لباس‌ها و هر آن چه مي‌يافت، بر ديگري پيشي مي‌جست؛😭😭 و به گونه اي كه از چادري كه بانويي به كمرش بسته بود نيز نگذشته و آن را هم كشيدند و به تاراج بردند. 😭😭😭(آجرک الله یا صاحب الزمان😭) ▪️دختران ارجمند پيامبر و بانوان و كودكان آنان به طور گروهي از سراپرده ي خويش بيرون ريختند، و در سوگ جگر خراش مدافعان حقوق و امنيت خويش و دوستداران و عزيزان خويش به گريه و شيون پرداختند و زير برق سر نيزه‌هاي استبداد هراس انگيز مذهبي مجلس سوگ براي آزادگي و آزادي و ايمان و اسلام بر پا ساختند. *🔳جرقه اي در فضاي تيره و تار سپاه استبداد* ▪️يكي از ناظران و گزارشگران رويدادهاي جانسوز عاشورا كه «حميد بن مسلم» نام دارد، در اين مورد آورده است كه: تاراج سراپرده ي حسين عليه السلام و غارت دختران و بانوان آن حضرت تكاندهنده بود!😭 زني از عشيره ي «بكر بن وائل» را ديدم كه به همراه شوي خويش در سپاه اموي بود. او هنگامي كه اين حرمت شكني و تاراج ظالمانه و ددمنشانه ي حرم پيامبر را ديد، به گونه اي دگرگون شد كه شمشيري برگرفت و مردان عشيره اش را به ياري طلبيد و فرياد برآورد كه: هان اي فرزندان «بكر»! آيا دختران آزاده و عدالت خواه
پيامبر را در اين بيابان غارت مي‌كنند و شما بي تفاوت نظاره مي‌كنيد؟ پس شرافت و مردانگي چه شد؟ و آن گا خروشيد كه: هيچ قانوني و فرماني جز فرمان خداي يكتا پذيرفته نيست و اين كارهاي زشت و ظالمانه اي كه به فرمان امويان - آن هم به نام دين خدا - انجام مي‌گردد در خور خشم و لعنت خداست! و از پي آن خروشيد كه: هان اي خونخواهان فرزندان پيامبر! و اي مدافعان حقوق و امنيت خاندان او! كجا هستيد تا از فرزندان آن حضرت دفاع كنيد؟! ▪️با اعتراض سخت آن زن، همسرش كه گويي در سپاه «عبيد» بود به او نزديك شد و او را به خميه بازگردانيد. به آتش كشيدن خيمه ها تاراجگران اموي به غارت خيمه‌ها پرداختند، و پس از غارت خيمه ها، دختران پيامبر و نورديدگان فاطمه را از سراپرده ي خويش بيرون راندند و آنها را به آتش كشيدند، 😭😭😭 و زنان و كودكان - در حالي كه لباس هايشان به غارت رفته بود و با سر و پاي برهنه سخت گريه مي‌كردند - به بند اسارت كشيده شدند! 😭😭😭 (یا زینب کبری چه کشیدی😭😭) ▪️با اين وصف آن خاندان سرفراز و مقاوم، ددمنشان اموي مرام را سوگند دادند كه: شما را به خدا ما را كنار شهادتگاه حسين عليه السلام بگذرانيد! هنگامي كه چشم آن بانوان و دختران داغديده بر آن گلستان و آن گل‌هاي پرپر شده افتاد از فشار غم و اندوه از ژرفاي دل فرياد كشيدند و بر چهره‌هاي خود سيلي زدند.😭😭 ▪️ گزارشگر اين رويداد غمبار آورده است كه: به خداي سوگند من آن خاطره ي جگر سوز را فراموش نخواهم ساخت كه خواهر قهرمانش، زينب عليهاالسلام در كنار پيكر گلگون حسين عليه السلام با صداي شكسته و اندوهگين و با قلب داغدار فرياد برآورد كه: *«وا محمداه! صلي عليك مليك السماء، هذا حسين مرمل بالدماء، مقطع الاعضاء، وا ثكلاه! و بناتك سبايا، الي الله المشتكي.... و الي محمد المصطفيو الي علي المرتضيو الي فاطمة الزهراء، و الي حمزة سيد الشهداء. وا محمداه! و هذا حسين بالعراء، تسفي عليه ريح الصبا، قتيل اولاد البغايا. وا حزناه! وا كرباه عليك يا اباعبدالله! اليوم مات جدي رسول الله! يا أصحاب محمد! هؤلاء ذرية المصطفي يساقون سوق السبايا. »*😭😭😭 هان اي محمد! اي نياي گرانقدر زينب! سلام و درود فرشتگان آسمان بر تو باد! اين حسين عزيز توست كه در اين دشت خونبار به خون غلتيده 😭و با پيكر قطعه قطعه بر روي زمين، در خون غوطه ور افتاده است، 😭و دختران آزاده و سرفرازت به جرم همدلي و همگامي با برنامه ي نجات بخش و اصلاح طلبانه ي او به اسارت رفته اند! 😭اينك من از اينجا، از آنچه بر فرزندان شما رفته است، شكايت خود را به بارگاه خدا مي‌برم، و به تو اي پيامبر برگزيده! و به اميرمؤمنان، و به فاطمه، دخت ستم ستيز و فرزانه ات؛ و به حمزه، سالار شهيدان شكايت مي‌برم.😭 هان اي پيامبر خدا! اين حسين عزيز تو است كه با پيكر چاك چاك بر اين پهن دشت نينوا افتاده است،😭😭 و باد صبا بر اين گلستان و اين نازنين بدن مي‌وزد!😭 اين حسين عزيز است كه به دست فرزندان تاريك انديش و بي اصل و تبار روزگار به شهادت رسيده است! 😭😭 امان از اندوه گران!😭 اي داد از اين فاجعه بزرگ!😭 اي واي از اين مصيبت تو اي حسين عزيز!😭 امروز نياي گرانقدرم محمد صلي الله عليه و آله و سلم را از دست داده ام، و گويي اينك او جهان را بدرود گفته و ما را در سوگ خود نشانده است. 😭😭 هان اي ياران و اي دوستداران محمد صلي الله عليه وآله و سلم! اين نسل و تبار برگزيده و آزادمنش و آزاديبخش شما هستند بسان اسيران، به بند اسارت كشيده شده و شهر به شهر گردانده خواهند شد. [2]. 😭😭 (امان از دل زینب😭😭) ▪️در روايت ديگري آورده اند كه دخت فرزانه ي فاطمه عليهاالسلام در كنار پيكر گلگون پيشواي آزادي اين گونه به سوگواري و روشنگري پرداخت: *«وا محمداه! بناتك سبايا، و ذريتكم مقلتة، تسفي عليهم ريح الصبا، و هذا حسين محزوز الرأس من القفا، مسلوب العمامة و الرداء. بابي من اضحي عسكره يوم الاثنين نهبا، بابي من فسطاطه مقطع العري، بابي من لا غائب فيرتجي و لا جريح فيداوي. بابي من نفسي له الفداء، بابي المهموم حتي قضي، بابي العطشان حتي مضي، بابي من يقطر شيبه بالدماء، بابي من جده رسول اله السماء، بابي من هو سبط نبي الهدي، بابي محمد المصطفي، بابي علي المرتضي، بابي خديجة الكبري، بابي فاطمة الزهراء سيدة النساء، باي من ردت عليه الشمس حتي صلي. »* ▪️هان اي جان دين و دفتر! اي محمد! اي بزرگ پرچمدار آزادي! فرياد! كه مدعيان دروغپرداز دين باوري و مذهب سالاري دخترانت را به اسارت گرفته اند! آه! كه فرزندان آزاي خواه و ستم ناپذيرت را به خون نشانده اند، و اينك باد صبا بر پيكرهاي خونرنگ و بر خاك افتاده ي آنان مي‌وزد و آنان را مي‌نوزاد و بر آن نازنين لاله‌هاي پرپر شده خاك افشاني مي‌نمايد.😭 هان اي پدر! اي محمد! اين حسين توست كه سر سرفراز او را به جرم ذلت ناپذيري و آزادگي از پشت گردنش بريده😭😭 و عمامه و جامه هايش را به تاراج برده ان
د.😭😭 اي خدا! پدرم فداي آن بزرگواري باد كه قرارگاه و خيمه هايش به تاراج رفت،😭 پدرم فداي آن انسان والايي باد كه بافت خيمه هايش را گسستند و پايه‌هاي آن‌ها را شكستند. 😭 پدرم فداي آن عزيزي باد كه نه در سفر است تا اميد باز آمدنش باشد، و نه مجروحي است كه زخم‌هاي او مرهم و درماني پذيرد. 😭 بدرم فداي آن رادمردي باد كه جان من فداي او باد. پدرم فداي آن بزرگ اصلاحگري باد كه با دلي آكنده از اندوه بر درد و رنج مردم و پايمال شدن مقررات خدا به شهادت رسيد.😭 پدرم فداي آن پيشواي انسان دوستي باد كه با لب تشنه سر بريده شد. 😭😭 پدرم فداي آن عزيزي باد كه قطره‌هاي خون از محاسن شريف اش مي‌ريزد. 😭😭 پدرم فداي آن آزادمردي باد كه نياي گرانقدر او پيام آور خداي آسمان هاست. پدرم فداي آن عدالتخواه وصف ناپذيري باد كه نواده ي پيامبر هدايت و رستگاري است. پدرم فداي آن انسان پر اخلاصي باد كه فرزند ستوده و برگزيده ي بارگاه خداست. پدرم فداي چهره ي پر معنويتي باد كه فرزند خديجه، آن بانوي پيشتاز و پيشگام راه خداست. پدرم فداي همو باد كه فرزند ارجمند علي مرتضي است. 😭 پدرم فداي همو باد كه نور چشم فاطمه ي زهرا است. 😭 پدرم فداي همود باد كه خورشيد درخشان به حرمت او بازگشت تا او نماز خود را بهنگام بخواند. ▪️گزارشگر اين رويداد جانسوز مي‌افزايد: ▪️«فابكت و الله كل عدو و صديق! ثم ان سكينة اعتنقت جسد الحسين عليه السلام فاجتمع عدة من الاعراب حتي جروها عنه. » به خداي سوگند اين روشنگري دليرانه و هنرمندانه و اين سوگواري و نوحه سرايي پراخلاص و هدفدار دوست و دشمن را گرياند. *🔳روشنگري دخت فرزانه ي حسين* آن گاه «سكينه» [3] دخت فرزانه ي حسين عليه السلام گام به پيش نهاد و پيكر غرق در خون پدر گرانقدرش را در آغوش كشيد،😭😭 اما به او اجازه سوگواري و همراهي پدر داده نشد، و به دستور فرمانده تاريك انديش سپاه يزيد گروهي از بيابان زاده‌هاي بي فرهنگ آمدند و او را با تندي و خشونت كشيدند و از بدن نازنين پدر جدا ساختند.😭😭 صل الله علیک یا ابا عبدالله ــــــــــــــــــــ 📚پی‌نوشت‌ها : [1] مرحوم «ابو طاهر محمد بن حسين برسي» كسي است كه «سيد بن طاووس» در لهوف و برخي از كتاب‌هاي ديگر خويش از كتاب او روايت مي‌آورد. الذريعه، ج ۲۱، ص ۱۹۸. [2] و بدين سان ناله ي جانسوز زينب و سخنان روشنگر و تكاندهنده اش قلب‌هاي سخت و بدتر از سنگ را آب كرد، و اشك‌ها را جاري ساخت، و كوه‌هاي استوار و برافراشته را به لرزه در آورد، و رفت تا پيك رهايي و نداي آزادي و آزادگي انسان را در جاي جاي گيتي بپراكند، و كوس رسوايي مذهب سالاري دروغين و هراس انگيز را كه در گذر زمان در زير پوششي از تعبيرهاي يكطرفه و سلطه جويانه از مفاهيم مذهبي، ارائه ي تفسيري دلخواه و توجيه گر اختناق از آيات و روايات، ابزار فريب و سركوب ساختن دين خدا، و بهره جويي ابزاري از عواطف و احساسات مذهبي توده‌هاي در بند، به بدترين جنايت دست يازيده و از دين خدا كار بي ديني كشيده اند - بر سر هر كوي و برزن بكوبد. [3] او دخت فرزانه ي حسين عليه السلام از همسر باوفا و ارجمندش «رباب» است. او در روز عاشورا كمتر از ده بهار از زندگي را پشت سر نهاده بود، اما از نظر آگاهي و آزادگي و ژرف نگري و شهامت، بزرگ منش بود و سر آمد دختران و زنان روزگاران. نام او «امينه» بود، اما مادرش او را آرامش بخش دل و جان مادر، «سكينه» او در سال ۱۱۷ از هجرت در پنج ربيع الاول در مدينه جهان را بدرود گفت. الاعلام، ج ۳، ص ۱۰۶ و فيات الأعيان ج ۱، ص ۲۱۱؛ طبقات، ج ۸، ص ۳۴۸. ----------------------------------------- *🌴الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌴* *یاران موعود ⬇⬇⬇* @yaranemoud
🌷بمناسبت ۲۶ مرداد، سالگرد ورود آزادگان، به میهن اسلامی👇 🚩آزاده شهید محمد جواد تندگویان👇 👈گفت: به خاطر آنكه قاب عكس 😈صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد پله از زمین فاصله داشت، بردند😣 آنجا شبیه یك مرغ‌دانی بود😇 وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می‌بایست به حالت خمیده در آن قرار می‌گرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر(یک متر در دو متر) بود😭 شب فرا رسید و كلیه‌هایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود...با پا محكم به در سلول كوبیدم...😞 نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت:چیه؟... چرا داد می‌زنی؟... گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجابیرون بیاوریدكه كلیه‌ام درد می‌كند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم می‌میرم...😰 او در سلول را باز كرد و چندمتر جلوتر در یك محوطه بازتر مرا كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم... در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زدو بی‌مقدمه پرسید😣ایرانی هستی؟... جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا می‌شناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟😨 گفت: اگرایرانی باشی، حتما مرا می‌شناسی... گفتم: اتفاقا ایرانی‌ام؛ ولی تو را نمی‌شناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: نام محمد جواد تندگویان را نشنیده‌ای؟😰 گفتم: آری، شنیده‌ام. پرسید:كجاست؟... گفتم: احتمالاً شهید شده😪 سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید می‌شد😭 گفت من تندگویان هستم و یازده سال است😳 که ازاین سیاه چال به اون سیاه چال در رفت و آمد هستم وفعلا در این سیاه چال، که 4طبقه زیر زمین در پادگان هوا نیروزعراق به نام الرشید است😇 محبوس هستم 😭 دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش می‌كردم. نگاه به بدنی كه از بس با👈 "اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود"😰گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو... گفت: پیـام من مرزداری از وطن است... صبوری من است... نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد... نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند... استقامت، ‌تنها راه نجات ملت ماست... بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد...👌گفتم: به خدا قسم... پیامت رابه همه ایرانیان می‌رسانم خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت... ✅منبع : راوی: عیسی عبدی، کتاب ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89 ⭐ پسر شهید تندگویان نقل می کند👈 زماني پيكر پدر را براي مان آوردند كه بسياردلتنگ او بوديم😰 پس از 11سال انتظار👈 كه انتظار غريبي بود، پاهايي را كه بسيار دلتنگ آمدنش بودم، بوسيدم 😰 او در سالهاي اسارت، و در سلول انفرادي، تنها صدايش براي ستايش پروردگار بود✌ او آزاده اي تمام قامت بود كه فرياد «هيهات منا الذله» را با صداي بلند فرياد مي زد... هميشه خاك وطن را عزيز مي دانست و بر زبان سخن زنده باد ميهن را مي سرود...✌او آن قدر "قرآن را با صداي بلند خوانده بود" كه نگهبانان عراقي به او مي گفتند ما از تو اطلاعات نمي خواهيم، فقط با قرآن خواندنت به ديگر اسيران روحيه نده😭 وقتي پيكر پدر را تحويل گرفتیم، آن قدر👈 "حنجره او را فشرده بودند كه تمام استخوان هاي حنجره اش خرد شده بود"😭"او آرزوي «سكوت» را بر دل عراقي ها گذاشت... ‍ ⭐شهید رجایی به همسر محمدجواد تند گویان گفته بود که, عراق حاضر شده 8 خلبان بعثی را آزاد کنیم تا آن‌ها تندگویان را آزاد کنند... وهمسرشهید تندگویان در جواب شهید رجائی گفت: اگر ما هم حاضر به این معامله شویم، خود محمد جواد قبول نمی کند که این خلبانان آزاد شوند و دوباره بمب بر سر مردم بی‌گناه بریزند. @yaranemoud
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴۱۹ محرم، سالروز حرکت اسرای کربلا به طرف شام در سال ۶۱ ه.ق 💔 - سَلامٌ عَلی قَلب زَینَبَ الصَّبور - @yaranemoud
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 | بازگشت پرستوها 🍃🌹🍃 🌺 ۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد. @yaranemoud
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨خوشا روزگار وصل یاران... از اینجـا تا مقـامِ عشــق رفتیـد .... 🌷 صبح و عاقبتمون شهدایی 🕊 @yaranemoud
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟: ما ملت امام حسینیم ------------------------------------------------ @yaranemoud ------------------------------------------------
🌼ذکر بزرگی که آیت الله بهجت توصیه کردند! 💠از آیت‌الله بهجت قدس‌سره درخواست کردم: «یک ذکر خیلی بزرگ یادم بدهید.» گفتند: ذکری یادتان بدهم که از جواهرهای همۀ کوه‌های دنیا و مروارید همه دریاها قیمتی‌تر باشد؟ گفتم: بله! و منتظر یک ذکر عریض و طویل خاص بودم؛ که گفتند: استغفار... استغفار... استغفار *اگر بدانید در این استغفار چه گنج‌هایی نهفته است؛ روح را صیقل می‌دهد، راه‌ها باز می‌شود و حاجت‌ها برآورده می‌شوند.. 📚کتاب به شیوه باران، ص۵٩ 🌷اَستغفِرُالله ربی و اَتوبُ اِلیه @yaranemoud
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تیزر زیبای مسابقات نظامیان جهان به میزبانی سپاه ♨️ مسابقات تک تیراندازی 2022 نظامیان جهان به میزبانی سپاه در استان یزد برگزار می شود. @yaranemoud
‏فرح گفته آماده بازگشت به ایران هستم. یعنی این ۴۵سال مشکل این بود که شما آمادگی نداشتی مادرجان؟😂 @yaranemoud •••━━━━━━━━━
مرحوم‌دولابی‌ره: دل‌هرچه‌رابخواهدهمان‌رانشان‌می‌دهد، سعی‌کنیددل‌شما‌خدارانشان‌دهد . .♥️!' انسان‌هر‌چه‌رادوست‌داشته‌باشد‌،تصویر همان‌درقلب‌او‌منعکس‌می‌شودواهل‌معرفت، بانظربه‌قلب‌اومی‌فهمندکه‌چه‌صورتی‌دربرزخ‌دارد...! کوشش‌کن‌قلب‌توبرای‌خدا‌باشد☝️🏻 @yaranemoud
•🌸‌✨• -تودورھ،زمونـِہ‌اۍهـَستیم ڪِہ‌نمـٰاز‌صبحـِمون‌قضٰا‌میشـِہ چـِرا؟ چون‌میخواستیم‌تـٰادیࢪوقت ڪٰاررسانہ‌اۍانجـٰام‌بدیم! تادݪ‌مولا‌شـٰاد‌بشـِہ:/ -همینقدرتبـٰاه…! ✨¦⇠ @yaranemoud
🎞 مجموعه 📌 تهیه کننده و کارگردان سید رضا حسینی 🔗 موضوع: شهید محمد سلیمی‌کیا ✅ پنج‌شنبه ٢٧ مرداد ساعت ۱۹:۳۰ ❎ تکرار روز بعد ساعت ۰۱:۰۰ و ١٢:٠٠ @yaranemoud
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺نماهنگ فوق العاده زیبا و دیدنی با جملاتِ ماندگار شهدای عزیزِ مدافع حرم👌😍 @yaranemoud