💢 الاغی که اسیر شد؛
خاطره ای جالب از دوران دفاع مقدس:
💠 در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا #الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
💠 یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت #دشمن رفت و #اسیر شد!
💠 چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن #مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
💠 اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد #یگان شد.
🔺الاغ زرنگ با کلی #سوغاتی از دست دشمن #فرار کرده بود.
✍️ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن داخل جبهه دشمن و هنوز هم به دشمن #سواری میدهند! و قصد #برگشتن هم ندارند
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
به ما بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/yarankharazi
1_25765906488.mp3
8.79M
🔰#قصه های_ویژه_کودکان
👌۵ تا ۱۲ سال
👤 #شهید_ابراهیم_هادی
🔸قسمت: هفتم
🔹موضوع: احترام به اسیران
📓منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
📚تهیه کننده: قصه قهرمان ها
🚨ادامه دارد ...
#اسیر
#احترام
#ابراهیم
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
به ما بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/yarankharazi