علائم ظهور - شماره 32}
در زمینه هدف نفس زکیه و اقدامات او که سبب شهادتش میگردد، روایت معتبری به دست ما نرسیده، بنابراین موارد زیر قطعی نمیباشد.
۱- او به نمایندگی از امام عصر به سوی مردم مکه میرود تا حجت را بر آنها تمام گرداند و آنها بهانه ای برای یاری نکردن امام نداشته باشند.
۲- او به دلیل فراهم کردن فضای مناسب برای قیام جهانی امام مهدی، به اقدام نظامی روی میآورد تا شهر مکه را تصرف کند و امنیت لازم را برای امام ایجاد نماید.
{هزار و یک نکته پیرامون امام زمان - شماره 31}
امام زمان در توقیع میفرماید: ما در مراعات شما کوتاهی و سستی نکردیم و یاد شما را فراموش نکردیم و اگر این نبود؛ هر آینه به شما بلای سخت نازل میشد و دشمنان، شما را مستأصل میکردند، پس بپرهیزید از خداوند و تقوا پیشه کنید و ما را بر بیرون اوردنِ شما از فتنه ای که بر شما آمده است؛ یاری کنید.
این هشداری جدی است برای مهدیاران٬ که خود حضرت صاحب الامر عامل ظهور را تقوا معرفی میکند...
حاسِبوا قبلَ أَن تُحاسَبوا
[برگرفته از کتاب لواءالانصار]
پرسش و پاسخ مهدوی - شماره 32}
اماکن زیادی به امام زمان منسوب است که به برخی از آنها میپردازیم:
مرحوم محدث نوری میفرمایند از جمله اماکنی که منسوب به امام زمان است، وادی السلام در شهر نجف اشرف و مسجد سهله در شهر کوفه و مقام امام زمان در شهر حلّه و مسجد جمکران در قم و مسجد کوفه و سرداب مقدس در شهر سامرا هستند.
به احتمال قوی، یکی از علل این که این اماکن به حضرت منسوب است، این است که ایشان در این اماکن رفت و آمد دارند و مکانی است که عاشقان و دلباختگان حضرت به آنجا مراجعه می کنند.
دلایل عقلی امامت و مهدویت - شماره 19}
رسیدن به کمال و پیمودن مسیر الی الله و خدا خواهی به صورت فطری و ذاتی در وجود انسان به ودیعه گذاشته شده است. عقل حکم میکند که پیمودن این راه بدون راهنمایی برگزیده و کامل امکان ندارد. به همین دلیل پیامبر اسلام هرگاه میخواست چند روز برای جنگ یا حج از مدینه خارج شود، برای اداره مردم کسی را به جای خود میگماشت.
هرگز نمیتوان باور کرد، پیامبر که به تعبیر قرآن نسبت به امت دلسوز و مهربان است مردم را رها کرده و نسبت به امامت و جانشینی پس از خودش بی تفاوت بوده و امت را در مسئله مهم و اساسی رهبری بلاتکلیف گذاشته باشد.
عقل و فطرت سالم انسانی حکم می کند پیامبری که تمامی اصول و فروع، حتی مستحبات و مکروهات را بیان داشته و از جزئیترین مسائل مادی و معنوی امت غفلت نداشته است از مسئله مهم رهبری و امامت جامعه بعد از خودش بیتوجه نباشد. بنابراین اقتضای عقل و فطرت آن است که پیامبر نیز موضوع امامت و رهبری پس از خویش را با صراحت و دقیق بیان نموده باشند.
4_5832649520218902821.pdf
922.7K
56-دشمن-شناسی-در-ادعیه-مهدوی.pdf
قسمت 5656-دشمن-شناسی-در-ادعیه-مهدوی.pdf
قسمت 56
سربازان امام زمان
✳️منتظران ظهور ⛅️داستان ظهور☀️ 🏳قسمت هفدهم ( بانوان پرستار ) گروهی از بانوان، در کمال حیا و عفّت،
⛅️داستان ظهور☀️
🏳قسمت هجدهم ( سنگ بزرگ )
امام یکی از یاران نزدیک خود را به عنوان فرماندار مکّه و جانشین خود معیّن مینماید و دستور حرکت به سوی مدینه را صادر میکند.
لشکر به سمت مدینه به پیش میرود.
هوا خیلی گرم است و کم کم تشنگی بر همه غلبه میکند.
من که خیلی تشنه هستم و در این فکرم که چگونه در این بیابان خشک، آب پیدا کنم.
آیا تو هم تشنه شدهای؟
امام تشنگی و گرسنگی یارانش را میبیند، دستور میدهد تا لشکر در وسط بیابان منزل کند.
اینجا یک بیابان خشک است، نه آبی، نه گیاهی!
فقط عطش است و گرمای سوزان صحرای حجاز!
آن طرف چه خبر است؟
چرا همه نگاهها متوجّه آنجا شده است؟
امام دستور داده است سنگ بزرگی را پیش او بیاورند.
این سنگ کجا بوده است؟
گویا از زمانی که از مکّه حرکت کردهایم، این سنگ همراه این لشکر بوده است.
اکنون، امام با عصایش به این سنگ میزند.
ناگهان همه فریاد میزنند : آب ! آب !
چه آب گوارایی از این سنگ جاری میشود!
خدایا این سنگ و این عصا چه حکایتی دارند؟
اصل ماجرا به زمان موسی(ع)، برمی گردد، آن زمانی که قوم موسی در بیابانی بدون آب، گرفتار شده بودند و نزدیک بود از تشنگی هلاک شوند، پس موسی(ع) عصای خود را بر سنگی زد و دوازده چشمه آب از آن سنگ جاری شد.
همه قوم بنی اسرائیل که بیش از ششصد هزار نفر بودند از آن آب سیراب شدند. اکنون همان سنگ در مقابل امام زمان میباشد.
این سنگ از موسی(ع) به امام به ارث رسیده است، آری به راستی که او وارث همه پیامبران میباشد.
آبی که از این سنگ میجوشد هم تشنگی را برطرف میکند و هم نیاز انسان را به غذا!
📚داستان ظهور/خدامیان آرانی(برگرفته از روایات)
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دقایق آخر پیروز شدن حق بر باطله
و خیلی ها تو این دقایق آخرصبرشون رو دارن از دست میدن....
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دانلود #کلیپ
📝 فرج بعد از نا اُمیدی
👥 استاد رائفی پور؛ استاد پناهیان