098-Velayat 1378 12 10.mp3
38.28M
سلسه جلسات استاد شجاعی بحث ولایت قسمت 98
🪞شباهت امام عصر ﴿صلواتاللهوسلامهعلیه﴾
با حضرت یوسف ﴿علینبیناوآلهوعلیهالسلام﴾
🔷 سدير صيرفى گويد: از امام صادق ﴿علیهالسلام﴾ شنيدم که مىفرمودند: همانا در صاحب اين امر شباهتى با يوسف وجود دارد،
عرض كردم: گويا ما را به غيبتى يا حيرتى خبر مىدهيد؟
پس فرمود: اين نفرينشدگان خوك گونه چرا آن را نمىپذيرند؟
همانا برادران يوسف افرادى بودند عاقل و با انديشه، فرزندان و زادگان پيامبران، آنان بر يوسف وارد شدند، با او سخن گفتند و گفتگو كردند، و با وى سودا نمودند، آمد و شد داشتند و علاوه بر آن برادرانش بودند و او برادر ايشان بود با اين همه او را نشناختند تا اينكه او خود خويشتن را به آنان معرّفى كرد و به ايشان گفت: "من يوسفم" در اين وقت ايشان او را شناختند،
پس چگونه است كه اين امّت سرگردان انكار مىكند كه خداى عزّ و جلّ در وقتى از اوقات اراده كند كه حجّت خويش را از ايشان بپوشاند.
يوسف، ملك مصر برايش مقرّر بود و ميان او و پدرش هجده روز راه فاصله بود، اگر خدا مىخواست او را به محلّ يوسف آگاه گرداند مسلّما بر آن قادر بود، به خدا سوگند به هنگام رسيدن مژده پيدا شدن يوسف، يعقوب و فرزندان وى خود را از راه بيابان نه روزه به مصر رسانيدند،
پس اين امّت چه انكارى مىدارد كه خداوند با حجّت خويش نيز چنان كند كه با يوسف كرد به اینکه:
🖤«صاحب مظلوم شما كه حقّش مورد انكار قرار گرفته، صاحب اين امر،
ميان مردم رفت و آمد میکند، در بازارهايشان گام برمیدارد و قدم بر فرشهاى ايشان میگذارد در حالی که مردم او را نمیشناسند،»
تا اينكه خداوند او را اجازه فرمايد كه خودش را معرّفى كند همان گونه كه خداوند يوسف را اجازه فرمود،
در آن هنگام كه برادرانش به او گفتند: "آيا حتما تو خود يوسف هستى؟
پاسخ داد: آرى من يوسفم."
📚الغيبة (للنعمانی)، صفحه۱۶۳
🔹حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اَللَّهِ بْنُ مُوسَى اَلْعَلَوِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلاَلٍ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ سَدِيرٍ اَلصَّيْرَفِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ إِنَّ فِي صَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ لَشَبَهاً مِنْ يُوسُفَ فَقُلْتُ فَكَأَنَّكَ تُخْبِرُنَا بِغَيْبَةٍ أَوْ حَيْرَةٍ فَقَالَ مَا يُنْكِرُ هَذَا اَلْخَلْقُ اَلْمَلْعُونُ أَشْبَاهُ اَلْخَنَازِيرِ مِنْ ذَلِكَ إِنَّ إِخْوَةَ يُوسُفَ كَانُوا عُقَلاَءَ أَلِبَّاءَ أَسْبَاطاً أَوْلاَدَ أَنْبِيَاءَ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَكَلَّمُوهُ وَ خَاطَبُوهُ وَ تَاجَرُوهُ وَ رَاوَدُوهُ وَ كَانُوا إِخْوَتَهُ وَ هُوَ أَخُوهُمْ لَمْ يَعْرِفُوهُ حَتَّى عَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ وَ قَالَ لَهُمْ أَنَا يُوسُفُ فَعَرَفُوهُ حِينَئِذٍ فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ اَلْأُمَّةُ اَلْمُتَحَيِّرَةُ أَنْ يَكُونَ اَللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ يُرِيدُ فِي وَقْتٍ مِنَ اَلْأَوْقَاتِ أَنْ يَسْتُرَ حُجَّتَهُ عَنْهُمْ لَقَدْ كَانَ يُوسُفُ إِلَيْهِ مُلْكُ مِصْرَ وَ كَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَبِيهِ مَسِيرَةُ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً فَلَوْ أَرَادَ أَنْ يُعْلِمَهُ بِمَكَانِهِ لَقَدَرَ عَلَى ذَلِكَ وَ اَللَّهِ لَقَدْ سَارَ يَعْقُوبُ وَ وُلْدُهُ عِنْدَ اَلْبِشَارَةِ تِسْعَةَ أَيَّامٍ مِنْ بَدْوِهِمْ إِلَى مِصْرَ فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ اَلْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اَللَّهُ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ وَ أَنْ يَكُونَ صَاحِبُكُمُ اَلْمَظْلُومُ اَلْمَجْحُودُ حَقَّهُ صَاحِبَ هَذَا اَلْأَمْرِ يَتَرَدَّدُ بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لاَ يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اَللَّهُ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ حِينَ قَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قٰالَ أَنَا يُوسُفُ.
🤲🏻#اللهمعجللولیڪالفرج
#شما_فرستادید
#ماجرای_واقعی
ماجرایی مربوط به ۳۷ سال قبل که اتفاق افتاده و لطف حضرت را با همه وجود لمس کرده است.
دوری و فراق از خانواده تا کسی به آن مبتلا نشود آن را درک نمیکند. حالا اگر آن خانه کمی دور از شهر باشد و بدون وسایل ارتباطی، بدون تلفن و موبایل کار سختتر میشود.
نمیدانم چه شد که به یکباره مریض شدم، بیماریی که چندین سال قبل یکی از خواهرانم به آن مبتلا شده بود و در اثر آن جان عزیزش را از دست داده بود. و حالا من نیز با همان علائم بیماری دست به گریبان بودم. نگران پسر کوچکم بودم، که اگر برایم اتفاقی بیفتد چه کسی او را بزرگ می کند؟
و اینکه همسرم بعد از من چه خواهد کرد؟ وقتی صبح زود از خانه بیرون میرفت تا پاسی از شب دیگر از او خبری نبود. آن روز را هرگز فراموش نمیکنم. دلپیچه و حال تهوع و استفراغ با بوی مشمئزکننده داشت مرا از پا در میآورد. به یاد مادرم افتادم که چقدر در فراق خواهرم سوخت و حالا اگر من هم میرفتم چگونه می خواست این داغ را تحمل کند؟
شاید اگر پیش من بود و یا از حالم با خبر بود، وضعیت فرق میکرد. اما نبود و من تنهای تنها با پسر کوچکم در خانهای دور از شهر زندگی میکردم. حتی دسترسی به بستگان همسرم نیز نداشتم که هر کدام در داخل شهر و منطقهای دور بودند.
راه به جایی نداشتم، چون منزل روی تپهای بلند قرار داشت، و از توی هال تا دمِ در کوچه ۲۸ پله بود، که پایین آمدن از آن در آن وضعیت کار سختی مینمود. پس افتان و خیزان با هزار زحمت و ضعف خودم را به دستشویی رسانده، وضو گرفتم. به یاد دعای توسل خواجه نصیرالدین طوسی افتادم. در دلم گفتم : خودش هست، اگر با این توسل نجات پیدا نکنم، چه چیز دیگری مرا نجات میدهد؟
کتاب را بدست گرفتم و شروع کردم به خواندن:
_« أَللهُّمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بٰارِکْ عَلَی النَّبِیِّ الْاُمِّیِّ الْعَرَبِیِّ الْهٰاشِمِیِّ الْقُرَشِیِّ الْمَکِّیِّ الْمَدَنِیِّ الْأَبْطَحِیِّ التَّهٰامِیِّ ، اَلسَّیِّدِ الْبَهِیِّ ، اَلسِّرٰاجِ الْمُضيءِ ، اَلْکَوْکَبِ الدُّرِّيِّ ، صٰاحِبِ الْوَقٰارِ وَ السَّکیٖنَة ، اَلْمَدْفُونِ بِالْمَدیٖنَةِ...»
با هر کلمه هق هق صدایم به سختی بیرون می آمد، و اشکها که مانع از دیدن کلمات بود. التماس می کردم و دعا را میخواندم، تا
به آخرین حجت الهی رسیدم:
_« اَلّلٰهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّم وَ زِدْ وَ بَارِکْ عَلیٰ صٰاحِبِ الدَّعْوَةِ النَّبَویِّه وَ الصَّولَةِ الْحَیْدَرٖیَّه وَ الْعِصْمَت الْفٰاطِمیَّه ...»
تا آخر دعا را ضجّه زدم و التماس کردم که به من و فرزند کوچکم رحم کنید. به هر زحمتی بود دعا را تا به آخر خواندم، وقتی آخرین خط آن را خواندم، دیگر رمقی برایم نمانده بود. طفلک پسرم که حیران و مضطرب مرا نگاه میکرد و کاری از دستش بر نمیآمد. مرتب به وجود مقدس حضرت صاحب الزمان استغاثه میکردم، که آقای من، شما مولای من هستید، دور از پدر و مادرم هستم، کمکم کنید، دور از خواهر و برادرانم هستم مرا دریابید. همین طور با خودم ناله میکردم که به یکباره صدای کلید انداختن روی در منزل را شنیدم. باورم نمیشد آن وقتِ از روز همسرم به خانه بیاید. اما وقتی مرا به آن حال و روز دید، گفت:
_« چیزی را فراموش کرده بودم ، اما بی جهت نبود که امروز همهاش دلشوره داشتم، پاشو سریع حاضر شو تا تو را به دکتر ببرم.»
با سختی بلند شده و بعد از حاضر شدن، چادرم را به سر کردم و رفتیم.
دکتر بلافاصله آزمایش نوشت، و مقداری دارو تجویز کرد.
بعد از چند روز که جواب آزمایش را گرفتیم و پیش دکتر بردیم، دکتر مات و مبهوت به من و به جواب آزمایش نگاه میکرد. باورش نمی شد، گفت:
_« خانم، شما باید مرده باشید، اما گویا معجزه شده است.»
لرزهای به تنم افتاد، مویم راست شد و بغض راه گلویم را بست، هالهای از اشک در چشمانم حلقه زد، نمیدانستم چه بگویم!
لطف و عنایت مولایم را با همه وجود حس کردم.
و از همان جا که به خانه بازگشتیم، مدام زمزمه می کردم، مولای نازنینم، ای از پدر دلسوزتر، ای از مادر مهربانتر ...ممنونم، که در این دوری از خانواده ام، به فریادم رسیدید، چگونه محبت شما را جبران کنم؟
و حالا که روزهای بسیاری از آن ماجرا گذشته است، به این فکر میکنم که اگر زندهام و نفس میکشم، فقط و فقط به یُمنِ وجود با برکت شما بوده است.
و حالا تنها کاری که در این سالها از دستم برآمده، این بوده است که برای سلامتیتان دعا کنم و منتظر و چشم براه آمدنتان باشم.
4_5886262987089514280.mp3
8.72M
#شرح_دعای_ندبه ۶٠ ✨
در زمانی که دشمن، بسیار زیرکانه در اجتماع مسلمانان نفوذ کرده و #فرهنگ_غربی را جایگزین فرهنگ اسلامی کرده است؛
بسیاری از اعضای خانواده، فامیل و دوست و آشنایان، خواسته یا ناخواسته به این فرهنگ روی آوردهاند.
- وظیفهی من به عنوان یک "منتظر" در برابر آنها، رفتار و خواستههایشان چیست؟
#امام_خمینی (ره)
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤 شرح زيارت آل ياسين 🌤
🔸 قسمت بيست و چهارم:
و دَلِيلَ إِرَادَتِهِ (٢)
🎤 دكتر عليرضا هزار
⏰ ١٠ دقيقه
🖌 آنچه در اين بخش مى شنويم:
✨ چگونه متوجه شويم در عصر ما اراده خدا به چه سمت و سويى است؟
✨ نكته تربيتى مهم اينست، ديندارى ما زمانى معنا پيدا مى كند كه:
✨ فرق مهم ديندارى كه در شيعه اماميه تعريف مى شود با ديگر فِرَق اسلامى اينجاست كه:
✨ يادمان باشد در اين عالم فقط يك دليل ارادة الله وجود دارد!
✨ توحيد يعنى:
#شرح_زيارت_آل_ياسين
38535540199280.mp3
7.2M
☀️در پی نشانههای آفتاب
جزء هجدهم
🎧استاد دولتی
#آیات_مهدوی
#نشانههای_آفتاب
38535538480165.pdf
174.6K
28- نقش وساطت امام زمان.pdfکلاس های مهدویت - شماره 28}
مقاله : در ارتباط ما با خداوند، چه نیازی به واسطه گری امام زمان (عجل الله فرجه) است؟
دانلود
38535540340280.mp3
47.11M
🔺 تأملی بر مکیال المکارم 🔻
#️⃣ شماره: ۱۵
🖋 عنوان: ویژگیهای امام زمان «عجلاللهتعالیفرجهالشریف»
🕰 زمان: ۳۲دقیقه
#تأملی_بر_مکیال_مکارم ۱۵
این کتاب خیلی عالیه برا شناخت بیشتر امام زمان
20.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیامی مهم از امام مهربان برای ما...
واکثروا الدعاء ...
36.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشتاق گفتگوی من و شماست ، مهربانترین پدر...
وقتی بگذاریم و تصمیم بگیریم توصیه این کلیپ را عمل کنیم
#تذکر