5.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ #داستانک
✍ مادربزرگ، بچهی دریا بود ...
تک دختر آقا سید حسن، کنار دریا قد کشیده بود و بزرگ شده بود،
اما دست تقدیر آورده بودش تهران!
یه روز که منو برده بود به زادگاهش،
روی تخته سنگ کنار دریا نشست،
و برام از ماجرای عاشقیش گفت ...
※ بهار تنهایی نمیچسبه!
• کاری مشترک از استدیو داستانک، استدیو تصویرسازی و استدیو گویندگی #انسان_تمام
#یاران_یار
@yaranyar
شماهم با یاران یار در ایتاهمراه شوید👆👆
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستانک 🎬 #استاد_شجاعی
✍ خوب که سیر شد،
تکه ای از آن غذای لذیذ را برداشت که باخود ببرد.
: برای خودم نمی خواهم؛
مردی را در نخلستان های اطراف دیدم که زیر تابش آفتاب سوزان نخل میکاشت و جز تکه نانی خشک شده مثل سنگ، تحفهای با خود نداشت.
میزبان جوان اما اجازه نداد از آن نان ببرد!
✨ ویژهی ولادت #امام_حسن علیهالسلام
#یاران_یار
@yaranyar
شماهم با یاران یار در ایتاهمراه شوید👆👆
3.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
19.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #داستانک
☒گاهی ما برای آرزویی،
بیش از قدر و منزلتش در نزد خدا، دعا خرج میکنیم ...
☒ و گاهی دعایمان اصلاً اندازهی بزرگترین تقدیرها که اگر به آن نرسیم، میوه نشده میمیریم؛ نیست!
#یاران_یار
@yaranyar
شماهم با یاران یار در ایتاهمراه شوید👆👆
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #داستانک
※ اولین روزهی عمرم رو توی ۱۳ سالگی گرفتم،
دلم و صابون زده بودم برای یه افطاری جانانه،
که با دیدن سفره، دهنم باز موند ....
#یاران_یار
@yaranyar
شماهم با یاران یار در ایتاهمراه شوید👆👆
5.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #داستانک
از صدای بوق ممتد بسته شدن در مترو،
به خودش اومد.
در بین خندهی مردمی که دلیل جا موندنش رو میدونستند، با عجله به سمت در دوید. اما .....
#یاران_یار
@yaranyar
شماهم با یاران یار در ایتاهمراه شوید👆👆