eitaa logo
یاران امام زمان
180 دنبال‌کننده
431 عکس
256 ویدیو
0 فایل
ما اینجا جمع شده ایم تا برای ظهور مهدی فاطمه آماده شویم هر یه مدت یک مسابقه ی امام زمانی قرار میدیم تا امام زمان رو خوشحال کنیم برای تبادل به این آیدی https://eitaa.com/YAERAN و نظر https://harfeto.timefriend.net/1639635 دوستانتان را به جمع ما دعوت کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
میگویند: کربلا قسمت نیست، دعوت است!! خدایا … من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم! اما تو … معنی طاقت رامیدانی، مگر نه؟ دل من لک زده تا کنج حرم بنویسند مرغکی ناله کنان میل پریدن دارد😔💔 @yarran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا ‌ دلگرم ‌بودن ‌به‌ تو ‌ آنقدر خوب‌است‌ که‌ هر ناامیدی ‌‌را امیدوار‌ میکند(:💜 @yarran
ولی من از تو نا امید نمیشم خدا جونم❤️ @yarran
سلام امام زمانم✋🌸 ️از قلب داغدیده ندا میرسد بیا ️ازحنجر بریده ندا میرسد بیا ای داغدار لعل لب و چوب خیزران عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان @yarran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*✅داستان کوتاه* *✍در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد.* *همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!* *🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری* @yarran
از امام علی علیه السلام @yarran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨قرآن آينه ى بهشت و جهنم... 🌟 اگر كتابى بود كه عكس اشياء را نشان مى داد، آن كتاب همين قرآن است كه بهشت و جهنم را نشان مى دهد، با اين همه ما اين گونه بى تفاوت هستيم و به دنيا دل بسته ايم. 🌟اى كاش ما به التفاوت چيزى بود كه ارزش جدا شدن از حق و پيوستن به باطل را داشت. ...دنيا و مقاماتش چه ارزش دارد؟ خدا مى داند كه صاحبان مقامات معنوى در اوقات خلوت و مناجات چه حالى دارند، و خاموشى فكر چگونه آن‌ها را در اثر مشاهده ى انوار الهى مى سوزاند ولو در مدت كوتاه! 🔹آیت الله بهجت ره @yarran
خدایا شکرت بدون شرح! @yarran