eitaa logo
کانال یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی ولا تهلکنی
18.6هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
14هزار ویدیو
490 فایل
بسمه تعالی احتراما بدینوسیله اعلام میگردد ، کانال فوق وابسته و تحت مدیریت و نظارت مجموعه بزرگ موسسه فرهنگی مذهبی قرآنی و مرکز نیکوکاری پیروان شهدای کربلا در جنوب تهران میباشد .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌷 هرروز یک آیه از کلام الله مجید برای حفظ امروز دوشنبه هشتم شهریور۱۴۰۰ ✨🌷 💠 سوره بقره آیه ۱و ۲ 💠 هدیه به آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام 💎💎💎💎💎💎💎💎الم ﺍﻟﻢ(١) ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﺩﺭ [ ﻭﺣﻲ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺣﻘّﺎﻧﻴّﺖ ] ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏِ [ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖ ]ﻫﻴﭻ ﺷﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺳﺮﺍﺳﺮﺵ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥْ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﺳﺖ .(٢) 💎💎💎 https://chat.whatsapp.com/FyRw6rzn0jb3Y5lL5D7AhQ
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌺 🔸 جوانی در ملأ عام با گستاخی تمام روزه‌خواری می‌کرد. او را نزد حاکم شهر آوردند. حاکم از او پرسید: ای جوان! چرا در شهر روزه‌خواری می‌کردی؟ چرا از اسلام گریزانی، تا چنان حد که جسارت یافته و در ماه رمضان در پیش چشم همگان روزه‌‌خواری می‌کنی؟ 🔸جوان گفت: مرا باور و اعتقاد زیاد به اسلام بود. روزی شیخ شهر را در خفاء در حال معصیت یافتم. برو آن شیخ را مجازات کن که این چنین اعتقاد مرا از من گرفت و مرا روزه‌خوار کرد. 🔸حاکم شهر گفت: روزی دزدی را در شهر گرفتند که از خانه‌های بسیاری دزدی کرده بود. طبق قانون قضاوت مأموری بر او گماردم تا او را در شهر بگردانند تا هر مال‌باخته‌ای از او شکایتی دارد نزد من آید. 🔸ساعتی نگذشت که جوانی معلوم‌الحال از او برای شکایت نزد من آمد که هرگز او را در شهر ندیده بودم. به رسم قضاوت از او سؤال کردم ای جوان! او از تو چه دزدیده است؟ جوان گفت: یک مرغ و دو خروس! 🔸چون این سخن شنیدم مأمور خویش را امر کردم تا او را هشتاد تازیانه بزند. جوان در حالی که داد و فریاد می‌کرد، گفت: من برای شکایت نزد تو آمده‌ام، چرا مرا شلاق می‌زنی؟! گفتم: وقتی تو را خانه‌ای در این شهر نیست، چگونه تو را مرغ و خروسی باشد که کسی بتواند آن را از تو بدزدد؟ 🔸داستان که بدین جا رسید حاکم شهر گفت: ای جوان! تو را نیز هرگز اعتقادی نبوده است که آن شیخ از تو بستاند. هر کس که اعتقاد به خدا را با عمل به آنچه می‌شنود از خود خدا بستاند و هدایت یابد هیچ کس را توان ستاندن آن اعتقاد از او نیست. 🔸تو به جای شناختن خدا در پی شناختن شیخ بودی و بجای خدا شیخ را باور کرده بودی! پس من تو را دو حد جاری می‌کنم یکی به جرم روزه‌خواری در ملأ عام و دیگری به جرم کذب و افتراء!!! 🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ j🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸https://chat.whatsapp.com/FyRw6rzn0jb3Y5lL5D7AhQ
‏فیلم از طرف محمد ابراهیمی
برای دفع بلا و نابود کردن این بلا (کرانا)وسلامتی خودت وعزیزانت خواندن این دعا روزی یک مرتبه بسیار مجرب است،التماس دعا
‏عکس از محمد ابراهیمی
📎رازهای پنهان پرونده انفجار نخست‌وزیری ساعت 3 بعدازظهر روز 8 شهریور 1360، جلسه شورای امنیت کشور در اتاق بزرگ طبقه اول ساختمان نخست‌وزیری آغاز شد. محمد علی رجایی رئیس‌جمهوری، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد باهنر نخست‌وزیر، مسعود کشمیری جانشین دبیر شورای امنیت در قسمت بالای میز جلسه نشسته، سرهنگ هوشنگ وحید دستجردی در کنار شهید باهنر و بعد از او اخیانی به جای فرماندهی ژاندارمری کل، در کنارش به ترتیب تیمسار کتیبه رئیس‌اداره دوم ارتش، محمد حسین سرورالدینی معاون سیاسی وزیر کشور، خسرو تهرانی از اطلاعات نخست‌وزیری، یوسف کلاهدوز قائم‌مقام سپاه پاسداران و احمد وحیدی قائم‌مقام واحد اطلاعات سپاه یک طرف میز بودند و طرف دیگر تیمسار شرف‌خواه معاون نیروی زمینی، سرهنگ وحیدی معاون هماهنگی ستاد مشترک ارتش، سرهنگ وصالی فرمانده عملیات نیروی زمینی و سرهنگ صفاپور فرمانده عملیات ستاد مشترک ارتش قرار داشتند.1 ابتدای جلسه و پس از سخنان کوتاه رئیس‌جمهوری، سرهنگ دستجردی به عنوان رئیس ‌شهربانی، گزارش هفتگی خود را قرائت کرد که آخرین بند آن درباره شهادت سرگرد همتی در کرمانشاه بود. سپس سرهنگ کتیبه به معرفی سرگرد همتی پرداخت. اما پیش از این، مسعود کشمیری بعد از چای ریختن برای رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر و همچنین یک صحبت درگوشی با خسرو تهرانی از اتاق خارج شده ولی کیف همیشگی‌اش در زیر پای رئیس‌جمهوری باقی مانده بود. ضمن اینکه ضبط صوت بزرگی را هم که با آن جلسات را ضبط می‌کرد، در مقابل رئیس‌جمهوری و کنار دست نخست‌وزیر، ظاهرا مشغول ضبط جلسه بود... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/224665 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ @kayhannewspaper
🌷به او گفتند: چهره‌ات به ریاست جمهوری نمی‌خورد! گفت: بله میدانم، امّا به درد نوکری مردم میخورد...! "هفته دولت گرامی باد" https://t.me/Boltan http://sapp.ir/Boltan
‏فایل صوتی از طرف محمد ابراهیمی