eitaa logo
آموزش مداحی یاس کبود
19هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
611 ویدیو
23 فایل
کانال رسمی مجمع حضرت یاس کبود که مستقیما زیر نظر استاد معظم #دکتر_محمد_فراهانی اداره می شود تماس با دکتر فراهانی @Farahani135 صندوق سرمایه گذاری رضوان eitaa.com/egtesade_heiat مدیر: @ramin_mohammadi تهیه کتاب ستایشگران نور @Seyedabas135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇 امشب زمین کربلا ماتم سرا بود ماتم سرا از ماتم خون خدا بود امشب به گردخیمه زینب پاس، میداد(2) گویی که پاس خیمه ها عباس می داد ای زینب نمی دانی ز فرط غم چها کرد از پرده دل مادر خود را صدا کرد گفتا بیا مادر! که آتش شعله و رشد افزوده بر داغ دلم داغی دگر شد مادر! بیا ترسم که آتش شعله گیرد تنها میان خیمه، بیمارم بمیرد مادرسه ساله دختری گم کرده زینب الله اکبر! چه گذشت به بچه هات حسین جان! دیشب، آخر شب، قمر بنی هاشم اطراف خیمه داشت پاسداری می داد، دید یه سیاهی به زمین می نشینه، بلند می شه، میره جلوتر می نشینه صدا زد: کیستی؟ هر کی هستی حرکت نکن! تا من بیام.دید صدای محبوب و مولاش ابی عبدالله است، صدا می زنه: عباس جونم! منم. مولای من چه می کنی؟ فرمود: عباسم! دارم این خارها رو می کنم. چرا آقا جان؟ فرمود:فردا خیمه هام و آتش میزنند، بچه هام آواره بیابونا می شن، می خوام خارتو پای بچه هام نره.این یه حادثه دیشب بود یه حادثه دیگه هم نیمه های شب قمربنی هاشم دید یه عده دارن میان (9) فرمود: اگه یه قدم جلو تربردارید با شمشیر عباس روبرو خواهید شد.ایستادند یک نفر اومد جلو: آقا ما 32 نفریم، عاشقیم! اومدیم جانمون و فدای حسین کنیم. فرمود: صبر کنید! باید ازآقا مولام اجازه بگیرم. اومد دم خیمه ابی عبدالله تا گفت: مولای من! یه عده اومدن. فرمود: عباس جان 32 نفرند؟ عرض کرد: بله آقاجان! فرمود: منتظرشون بودم، بگو بیان ! اما بگو از اسبها پیاده شن! چکمه هاشون و درآرند! آرام بیان! آخه بچه هام تو خیمه خوابیدن. (ای حسین جان حالا جا داره این یه بیت بخونم): شنیدم خیمه هات و با بچه هات آتیش زدند(2) الهی من بمیرم، برای بچه هات حسین مادر سه ساله دختری، گم کرده زینب لاله رخی مه پیکری گم کرده زینب مادر!بیا باهم در این صحرا بگردیم (2) دنبال آن دردانه ی بابا بگردیم همه جا رو گشت زن و بچه رو جمع کرد شمارش کرد دید یکی از بچه ها نیست، خدایا چه کنم؟ همه غمهای زینب یه طرف، غم امانت داری یه طرف، خدایا چه کنم؟ همه جا رو دنبال این گم شده گشت، یه وقت دید عزیزه ی حسینش زیر یه بوته خاری خوابیده(عرض دعای من فیض آماده است) با یه دنیا امیداومد جلو به امید اینکه بیاد عزیز برادر و ببره خیمه! اما دید عزیر برادر کنار خارجان داده. 🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩 https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b بشنوید👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(لعنة الله علیه) عمر سعد در روز عاشورا سر مقدّس امام حسين را به خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يک فرسخي کوفه بود، خولي به خانة خود آمد، شب (يازدهم) بود، تصميم گرفت صبح آنرا نزد ابن زياد ببرد. چون زن خولي از محبین اهل بیت بود، خولي سر مقدّس امام را از او پنهان کرد و در ميان تنور گذاشت. زن خولی نیمه های شب دید نوري از تنور به آسمان ساطعه... ۱ در ریاض القدس اومده: شنیدم یه صدای محزونی می گه: «انا الغریب» از هوش رفتم، تو همین عالم دیدم حوریان بهشتی اومدند ، کنیزایی صدا می زنند: «طَرِّقوا طَرِّقوا» ، راه باز کنید، آخه داره بی بی فاطمه میاد، می گه یه وقت دیدم چنج هودج از آسمان به زمین فرود اومد، ، از داخل هودجها زنهای سیاهپوش بیرون اومدند، دور تنور حلقه زدند، یه وقت دیدم از بین این زنها یه خانمی گریبان چاک زده، چشماش کاسه خونه، دست برد میان تنور، سر بریده رو برداشت، هنوز از رگهای سر بریده خون می ریزه، سر رو به سینه چسبانید، یه ناله زد، صدا زد: « ولدی ولدی یا حسین ! ایها الشهید ایها المظلوم ، قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک»۲ یه ندایی رو شنیدم که می فرمود: این خانم آسیه است، این خانم مریمه، این خانم حواست، این خانم خدیجه کبراست ، این مادرش فاطمه زهراست...۳ خولي صبح به دارالاماره رفت و سر مقدّس امام حسين را نزد ابن زياد گذاشت و گفت: اِمْلأَ رِکــابِي فِضَّةًً اَوْ ذَهَبــا اِنِّي قَتَلْــتُ السَّيِّـدَ الْمُحَجَّبـا وَ خَيْرَهُمْ مَنْ يَذْکُرونَ النَّسَبا قَتَلْتُ خَيْرَ النّـاسِ اُمّـاً وَ اَبـاً ابن زیاد از اين کلام که در حقیقت مدح امام حسين در ملأ عام بود، ناراحت شد؛ صدا زد: اگر حسين بهترين انسانها بود پس چرا او را کشتي؟ بعضي نوشتند، ابن زياد بر خولی غضب کرد و او را کشت.۴ ................................................... ۱-مقتل الحسین مقرم، ص 375. ۲-رمز المصیبة، ج 3، ص 47.۔ ریاضی القدس، ج 2، ص 205. ۳- همان ۴-إلى " مقتل الحسین مقرم، ص 375.. مرآة الجنان یافعي، ج 1، ص 133. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5972330601238233430.mp3
3.78M
(ره) تحلیل 👇👇👇👇 اگر کشتند چرا آبت ندادند به حلق تشنه ات خنجر نهادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند الهی مادرت زهرا بمیرد تو را در کربلا بی سر نبیند مسلمانان حسین مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ 💯اهمیت استفاده از شواهد لفظی💯 ✅به همراه نمونه و مثال✅ 2⃣ 💯 مثالها👇 👈حضرت علی اکبر علیه السلام 🔽🔽🔽🔽🔽 1⃣ ♨️ از امام صادق سئوال کردند: یابن رسول الله شیرین ترین ساعت عمر یه پدر و مادرکی؟ فرمود: سالها زحمت بکشن، با خون دل فرزندی رو به جوانی برسونن، این جوان جلو چشم پدر مادر راه بره، به قد و بالاش نگاه کنن، لذت ببرن.فلذا وقتی علی اکبر اومد گفت: بابا می خوام برم" نگفت نرو فرمود: می خوای بری برو، اما چند قدم جلو چشمم راه برو! می خوام قد و بالات و ببینم.گفتم: "یابن رسول الله !سخت ترین ساعت عمر یه پدر و مادر کی؟ دیدن اشک تو چشمای امام صادق حلقه زد. فرمود: سخت ترین ساعت عمر یک پدر و مادر اون ساعتیه که بیان کنار بدن جوانشون. خدا می دونه به ابی عبدالله چه گذشت! 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 حضرت زهرا سلام الله علیها 👇👇 2⃣♨️ اومد خدمت امام صادق(ع) ، فرمود "فلانی کجابودی ، مدتی نیستی دلم برات تنگ شده بود ". عرض کرد :"یابن رسول الله درگیر تولد فرزندی بودم ،خدابهم بچه ای عنایت کرده ". فرمود :چیه ؟ عرض کرد :دختره . فرمود :"به به ! برکت خانه ست نعمت ورحمت الهی است . بگو ببینم اسمشو چی گذاشتی ؟ عرض کرد: آقا ! اسمش رو فاطمه گذاشتم . تا گفت فاطمه ، آقا تمام قد بلند شد ، دستهاشو روی سر گذاشت . سه بار صدا زد : آه ! بعد چنان گریه میکرد ،بدنش میلرزید. عرض کرد: :یابن رسول الله مگه بد کردم اسم دخترمو فاطمه گذاشتم که شمارو منقلب کرد .فرمود:نه خوب اسمی رودخترت گذاشتی . اما مواظب باش یه وقت سیلی بهش نزنی . آی .. 🚩روضه خوانی استاد فراهانی🚩 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b