7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙| تعبیر آیتالله العظمی شبیریزنجانی درباره رهبر معظم انقلاب
بخشی از سخنرانی استاد رفیعی در رابطه با تعبیر آیتالله العظمی شبیریزنجانی درباره رهبر معظم انقلاب
https://eitaa.com/yasegharibardakan
😂😂😂😂لبخند حلال
🌺 هیچ وقت کار امروز را به فردا ننداز، فردا یه عالمه کار داری…
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالتم راحت بشه! ☺️☺️
والا.....
منبع:
اصول زندگی ...
خواجه بیحال الدین 😁😂🙏🏼
🌺 مهریه مامانبزرگم 4هزار تومنه
بابابزرگم یه چیپس فلفلی خریده ۴ هزار تومان ، تا بحثشون میشه ، چیپس رو میده مامانبزرگم میگه حالا برو خونهی بابات 😁😂😂😂
https://eitaa.com/yasegharibardakan
📌 بهخاطر یه استوری...
▫️ بهش گفتم: چته دختر؟ خیلی سرحالی؟ نکنه قرعهکشیای چیزی برنده شدی! ها؟
لبخند زد و با انرژی گفت: امروز خیلی خوشحال شدم انگار تمام دنیا رو بهم داده بودند.
گفتم: چرا؟
گفت: بالاخره بهخاطر یه استوری که در دفاع از امام زمان گذاشتم کلی فحش از رفیقام خوردم و خیلیاشون برا همیشه قیدمو زدن و رفتن. با خودم گفتم اگه مدافعان حرم برا عمه سادات سر دادند، منم بهعنوان یه دختر، بهخاطر دفاع از امام زمانمون، فحش خوردم اما ذرهای ارادهام نلرزید.
📖#داستانک
#امام_زمان ♥️
1_3111507810.mp3
4.81M
💟 علامت اینکه یه ویروس منفی وارد قلبت شده چیه که راحت تشخیص بدی....
#روانشناسی_قلب ۸۰
#استادشجاعی
https://eitaa.com/yasegharibardakan
📚 کتاب شبهای روشن
• مناجاتهای شاعرانه با مضمون ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان
🔗 ویژه ستایشگران و سخنرانان
📝شاعر: علی گلی حسینآبادی
🔖 به اهتمام: دفتر شعر جامعه ایمانی مشعر
📦انتشارات: هیأت امروز
📖تعداد صفحات: ۸۰ صفحه
💳قیمت کتاب با احتساب ۲۰% تخفیف: ۴۰ هزار تومان
▫️معرفی کوتاه:
«شبهای روشن» دریافتی است شاعرانه از مضامین ادعیه ماه مبارک رمضان. آنچه این ابیات را خواندنی میکند، تلاش شاعر برای به تصویر کشیدن تابلوهایی جذاب و چشمنواز از این شبهای روشن است؛ امری که در بینِ معدود سرودههایی که درونمایۀ نیایشی دارند، کمتر اتفاق میافتد.
👇🏻 تهیه کتاب از طریق وبگاه:
▫️heyat.co/p/3975
📞 شماره تماس: ۰۹۱۲۸۵۴۱۵۴۲
|#رمضان
👇🏻ایتا:
▫️@ketab_heyat
👇🏻وبگاه:
▫️heyat.co
1_3578937236.mp3
5.33M
#داستان_محمد_بن_سیرین
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
https://eitaa.com/yasegharibardakan
ما از دیشب تا حالا این لیوان آب قند دستمونه که به محض رؤیت هلال ۲.۳k ، بزنیم توو رگ😜 ....ولی...🤪....
اعضای کانال هووووووو....کجایین؟....
1_1984817289.mp3
8.76M
#پادکست_آموزشی
🎤حجة الاسلام امیرحسین دریایی
📌با موضوع: #ازدواج_بهشتی
📍درمان شکست عاطفی
https://eitaa.com/yasegharibardakan
⁉️ راهزن ﺍﻧﺮﮊﯼ روانی ﭼﯿﺴﺖ؟
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻢ ﻣﯿﺎﺭﯾﻢ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺗﻤﯿﺰ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﻫﺎ، ﻃﺒﯿﻌﺖ، ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ، ﻭﺭﺯﺵ، ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ ﻭ غیره..ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺯﺩﯼ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ .
ﺭﺍﻫﻬﺎﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﭘﺎﮎ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ :
-1 ﺧﻮﺍﺏ
-2ﻏﺬﺍﯼ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺗﺎﺯﻩ
-3 ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ
-4 ﺗﻔﺮﯾﺢ
-5 عبادت و توسل به اهل بیت
-6 ﻃﺒﯿﻌﺖ، ﻧﻮﺭﺧﻮﺭﺷﯿﺪ و ﮔﯿﺎﻫﺎﻥ
ﺭﻭﺵ ﺩﺭﺳﺖ، ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻫﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ از دیگران، ﮐﺴﺐ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﯾﺎ ﺩﺯﺩﯼ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﮐﻨﯿﻢ .
معمولا ﭼﻬﺎﺭ ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺯﺩﯼ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺴﺖ و ﭼﻬﺎﺭ ﺩﺳﺘﻪ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ دزدی انرژی وجود دارند .
-1 ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻇﺎﻟﻢ : ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺑﺎ ﺍﺭﻋﺎﺏ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻭ ﺗﺮﺳﻮﻧﺪﻥ ﺑﻘﯿﻪ ﻭ در ها ﺭﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮐﻮﺑﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ .
-2 ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻈﻠﻮﻡ : ﺑﺎ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻧﻤﺎﯾﯽ ﻭ ﺩﺭﺩﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ گفتن ﺍﺯ ﻏﺼﻪ و ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯾﻬﺎﺷﻮﻥ ، ﻣﺎ ﺭﻭ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ . ﺍﺧﺮﺵ ﻣﯿﮕﻦ: ﺁﺧﯿﺶ ﺳﺒﮏ ﺷﺪﻡ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ . ﺍﯾﻨﺎ ﻫﺪﻓﺸﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ، ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻭ ﮐﻤﮏ گرﻓﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﺑﮕﯿﻦ، ﺍﻭﻧﺎ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻮ ﻣﯿﮑﻨﻦ و ﻓﻔﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺍﻧﺮﮊﯾﺸﻮﻧﻮ ﺑﺎ ﺟﻠﺐ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﺷﻤﺎ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﻦ .
-3 ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻏﺮﻏﺮﻭ : ﺑﺎ ﻧﻖ ﺯﺩﻥ ﺍﯾﺮﺍﺩﮔﯿﺮﯼ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮﯼ ﻭ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﺮﺩﻥ، ﺩﺯﺩﯼ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ . ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺩﻭﺗﺎﯼ ﻗﺒﻠﯽ زیاد هستن.
-4 ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻨﺰﻭﯼ : ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺍﻧﺮﮊﯾﻨﺪ ﻭ معمولا ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺁﺳﯿﺐ ﺭﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ ﺑﺰﻧﻦ . ﻗﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯿﺰﻧﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ کنن ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﮕﯿﺮﻥ.
ﺣﺎﻻ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻫﺴﺖ ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﻢ تا مجبور به ﺩﺯﺩﯼ ﺍﻧﺮﮊﯼ نشیم ﻭ ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭼﻪ ﻣﻮﺿﻌﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ. ﯾﺎﺩﻣﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ ﯾﺎ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻏﺮﻏﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ، ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺍﻟﮑﯽ ﺩﺭﺩﻝ ﮐﻨﯿﻢ ﯾﺎ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﯾﺎ ﻗﻬﺮ ﮐﻨﯿﻢ ، ﺳﺮﯾﻊ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﮕﯿﻢ :
ﻣﻦ انرژی ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ و ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﭘﺲ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ و ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺳﺎﻟﻤﺶ ﮐﻤﺒﻮﺩﻡ ﺭﻭ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﯾﻪ ﻣﻮﺯﯾﮏ ﺷﺎﺩ یا ﯾﮑﻢ ﭘﯿﺎﺩﻩﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﯾﮑﻢ توجه به اهل بیت علیهم السلام ... ﺷﺎﯾﺪﻡ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﯾﺎ ﻏﺬﺍ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﮐﻤﮏ ﺭﻭ بهمون ﻣﯿﮑﻨﻪ .
ﺣﺎﻻ ﻗﺪﻡ ﺩﻭﻡ اینه که ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﺍﺭﻥ، بدونیم ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺎ اﻭﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﮐﻨﯿﻢ :
ﺍﻭﻥ انرژی ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻩ و بطور ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻫﺎﯼ منفی ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ، ﮐﺴﺐ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﮐﻨﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ شون ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ.
ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ همه مون، ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪﯾﻢ، ﻭﺍﺭﺩ این دزدی یا دادن نا صحیح انرژی ﻧﻤﯿﺸﯿﻢ . ﺍﮔﺮ ﮔﻮﺵ ﺷﻨﻮﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ، ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻨﺎﯾﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ خیلی ﺁﺭﻭﻡ ﺷﺮﺡ ﺑﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺷﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﺎ ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ.
ﯾﺎ ﺍﮔﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﺪﯾﻢ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﻭ ﻧﻤﯿﭙﺬﯾﺮﻥ ﻭ ﮔﻔﺘﻦ ﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯿﺎﺩ ، ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺪﯾﻢ و ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﺸﯿﻢ و انرژی مون رو خرج اونها نکنیم، ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺑﻦ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﻫﺎ ﺷﺪﻥ ﺍﺯﯾﻦ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻫﺎﯼ ﻏﻠﻂ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺍﻭﻟﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺒﯿﻨﻦ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻤﺸﻮﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﻭ ﺍﻧﮕﺎﺭ که ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻫﺎﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ، ﻣﻤﮑﻨﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﻋﺼﺒﯽ ﺑﺸﻦ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﻬﻢ ﺑﻪ ﺑﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻭ .... ﺑﮑﻨﻦ . ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻔﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ. ﺑﺪﻭن ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﺪﻥ ، ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﯾﻢ.
( ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺁﺳﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ که ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﯾﻪ ﻣﺪﻝ ﺭﻓﺘﺎﺭ داشتن، ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻥ، ﺷﺠﺎﻋﺖ، ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻭ ﺷﻬﺎﻣﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ... )
🍀🍀🍀🍀
پیشاپیش عیدتون مبارک😊
https://eitaa.com/yasegharibardakan
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*بدون شرحی. نمکدار*
جنجال کشف حجاب کتایون ریاحی..... 🌹 😅 *کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص*😅😅
🍃
🦋🍃https://eitaa.com/yasegharibardakan
بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز رمان جدید کانال مجمع
راز پیراهن
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
پارت اول:
حلما خسته از روزی پر از استرس روی تخت سفید و یک نفره اش دراز کشید و همانطور که خیره به آینهٔ روبه رویش بود اتفاقات این چند وقته را از ذهن خودمیگذراند.
برایش قابل باور نبود ،وحید که انچنان خودش را عاشق پیشه نشان میداد به این راحتی جابزند.
حلما هر چه که خاطرات را شخم میزد ، واقعا به دلیل کارهای وحید نمی رسید ، همه چی خوب بود اما چرا یکدفعه اینجور شد؟! واقعا چراااا؟
الان به پدرو مادرم چی چی جواب بدم؟! وااای جواب داداش حمیدم را چی بدم؟
حمید و وحید نه دوست بلکه از دوست هم بهم نزدیکتر بودند ، اصلا یکی از دلایل اینکه حمید تمام تلاشش را کرد تا این نامزدی صورت بگیره همین رفاقت محکمشون بود.
حلما به پهلو چرخید و همانطور که دستش را روی سرش می گذاشت ،آه کوتاهی کشید.
همزمان صدای آلارم گوشیش خبر از آمدن پیام می داد.
حلما به گمان اینکه وحید است ،مثل فنر از جا پرید و با یک حرکت گوشی را از روی میز عسلی کنار تختش برداشت و اینقدر عجله داشت که دستش به عکس روی میز خورد و عکس او و وحید در کنار پدر و مادرش، که رو به دوربین لبخند میزدند بر زمین افتاد.
حلما نگاهی به صفحه گوشی انداخت و تا اسم ژینوس را دید اوفی کرد و پیام را باز کرد : چی شد حلما خانم، خانم خانما ، من که گفتم آقاتون جنّی شده ، تنها راه حل هم همون که گفتم...
حلما سرش را به پشتی تخت تکیه داد ، همانطور که گوشی را در دستش فشار میداد به فکر فرو رفت...
ادامه دارد...
🌹🌿🌹🌿🌹🌿
https://eitaa.com/yasegharibardakan