💠💠﷽💠💠
🔴آقایون حتما این داستان رو بخونید😉
✍ روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، #بیمار شد. شوهرش او را سوار موتور سیکلت کرد تا به بیمارستان شهر ببرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمیدانست دستهایش را کجا بگذارد
که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.» زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد.😊
با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک، صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند. شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ آخه تقریبا به بیمارستان رسیدهایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمیکند.»
✍شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نشد که گفتن همان جملهى سادهى «مرا بغل کن» چقدر باعث احساس #خوشبختى در قلب همسرش شد تا در همین مسیر کوتاه، سردردش خوب شود.
💠 #عشق چنان عظیم است که در تصور نمیگنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که #حرفهای دلتان را بیان کنید.
🌸🍃یاشیل وطن، رسانه زندگی
@yashilvatan