eitaa logo
من دلم آسمون میخواد ...
1.1هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
229 فایل
ما ملت امام حسینیم ...❤ #کپی مطالب از شیر مادرتون حلال تر 😊#حَلالاًطَیّباً ارتباط با ادمین @Daronadar - پناه بر آغوش ابی‌عبدالله از شَر گناه...💔 -
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 ضرب المثل جالبی هست که می گوید: اگر بزنی به صدایت گوش می دهند و اگر بگویی به حرفت گوش می دهند! قدرت را بالا ببر نه صدایت را ! این باران است که باعث رشد گل ها می شود نه رعد و برق.... 👇👇👇👇👇 ♥️ حکایت من: پستهای متفاوت درباره ازدواج و زندگی به سبک ایرانی و اسلامی 🌷برای تمامی کاربران آزاد ❤❤ آدرس ما در تلگرام https://t.me/joinchat/BKPsLkfAoJ1CgZULhplgLA آدرس ما در ایتا ❤❤ https://eitaa.com/yasmotahar 🌷
✍شیخ احمد جامی بر بالای منبر گفت مردم هرچه می خواهید از من بپرسید. زنی از میان جمعیت زد ای مرد ادعا ی بیهوده نکن ، خداوند رسوایت خواهد کرد هیچ کس جز امیرالمومنین علی علیه السلام نمیتواند بگوید که پاسخ تمام سؤالات را میداند ⁉️ شیخ گفت اگر سؤالی داری بپرس. زن پرسید مورچه ای که بر سر راه سلیمان نبی آمد ، نر بود یا ماده ؟ شیخ گفت سؤال دیگری نداشتی؟ این دیگر چه سؤالی است؟ من که نبوده ام ببینم نر بوده یا ماده. 👩 زن گفت نیازی نبود که آنجا باشی، اگر کمی با قرآن آشنایی داشتی می دانستی. در آمده که "قالت نمله" مشخص میشود مورچه ماده بوده 😊 مردم به جهل شیخ و زیرکی زن خندیدند. شیخ از روی عصبانیت گفت ای زن آیا با اجازه شوهرت در اینجا هستی یا بدون اجازه؟ اگر با اجازه آمده ای که خدا شوهرت را لعن کند و اگر بی اجازه آمده ای ، خدا خودت را کند ⁉️ زن گفت ای شیخ بگو بدانیم آیا آن زن با اجازه به جنگ امام زمان خود ، علی علیه السلام رفته بود و یا بدون اجازه؟ شیخ بیچاره نتوانست جواب گوید. منبع الغدیر ، علامه امینی 🇮🇷 🔵 🔵 🍃❤️ 🔗کانال ایتا https://eitaa.com/yasmotahar 🔗کانال سروش https://sapp.ir/mazhab_va_eshg 🔗کانال تلگرام https://t.me/yasmotahar
💠 یه روز عصر که پشت موتور نشسته بود و می‌رفت رسید به چراغ قرمز. ترمز زد و ایستاد یه نگاه به دور و برش کرد و رفت بالای موتور و زد: الله اکبر و الله اکــــبر ...نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب. اشهد ان لا اله الا الله ... خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن. من رفتم سراغش بهش گفتم: چطور شد؟ یه نگاهی به من انداخت و گفت: "مگه متوجه نشدی پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی‌حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه دیدم این بهترین کاره !"همین. 🔴خاطره‌ای از شهید مجیدزین‌الدین 🔵 🔵 🍃❤️ 🔗کانال ایتا https://eitaa.com/yasmotahar 🔗کانال سروش https://sapp.ir/mazhab_va_eshg ♡اینجا صحبت درمیان است
🔴 💠 یه روز عصر که پشت موتور نشسته بود و می‌رفت رسید به چراغ قرمز. ترمز زد و ایستاد یه نگاه به دور و برش کرد و رفت بالای موتور و زد: الله اکبر و الله اکــــبر ...نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب. اشهد ان لا اله الا الله ... خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن. من رفتم سراغش بهش گفتم: چطور شد؟ یه نگاهی به من انداخت و گفت: "مگه متوجه نشدی پشت چراغ قرمز یه ماشین بود که عروس توش بی‌حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره میشه به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه دیدم این بهترین کاره !"همین. 🔴خاطره‌ای از شهید مجیدزین‌الدین 🇮🇷🔵 🔵🇮🇷 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ♡ ایتا @yasmotahar ♡ سروش @mazhab_va_eshg ♡ تلگرام @yasmotahar ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ❤اینجا صحبت درمیان است