eitaa logo
یاس سفید ( راه حق )
74 دنبال‌کننده
5هزار عکس
5هزار ویدیو
244 فایل
لینک کانال بصیرت و روشنگری کوی راه حق اصفهان https://eitaa.com/yassefidd @yassefidd #فتنه_تغلب
مشاهده در ایتا
دانلود
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر حکیم انقلاب در سال ۱۳۹۴ فرمودند اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید ... کلاغ ها، ماموران الهی نشانه ها برای ما پیام هایی دارن @yassefidd
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️ دوربین مخفی / اعتقادات مردم کم شده؟! 💚کار احساسی بعضی شهروندان برای امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) @yassefidd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
106.Quarish.01-04.mp3
3.82M
🌹🍃🌸🍃... تفسیر سوره قریش ... @yassefidd
🌹 ظهر زنگ زد میخوایم بیاییم خونتون. -قدمتون روی چشم .. قرمه‌سبزی را بار گذاشتم تا نشستیم سر سفره گفت : بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم راستش ان شاء الله امشب عازمم. - کجا ؟ -ماموریت. فکر کردم دوباره می‌خواهند بروند مورچه خورت. گفت: نه مامان جون ، خدا قسمت کرده دوباره بریم زیارت حضرت زینب. قاشق از دستم افتاد. من و شوهرم شوکه شدیم. ناهار زهرمان شد. غذایش را خورده نخورده پا شد برود خانه ی مادرش برای خداحافظی. قرار شد شب باز گردد. ساعت ده شب عجله‌ای آمد. یازده حرکتش بود. گفتم مامان چه خبر ؟ نفس عمیقی کشید و گفت خونه ی مادرم صحرای کربلا بود. گفتم چرا؟ گفت خواهرام جمع شده‌ بودند ، همان حالتی پیش آمد که حضرت علی اکبر وداع کرد و رفت میدان جنگ. چند قاچ خربزه آوردم برایش. گفت دهانم آفت زده اگه بخورم می‌سوزه. دویدم از توی یخچال هندوانه آوردم. به زهرا گفت بلند شو از من و مامان عکس و فیلم بگیر. بعد علی را بغل کرد و انداخت بالا و ازش خداحافظی کرد. توی اتاق گفت : می‌دونم بی‌قراری می‌کنی. گفتم آره طاقت نمیارم ، باید برگردی. - مامان اگه شهید شدم ، هرروز بهت سر می‌زنم. - آره جون خودت ، الکی نگو. -مامان میام ، بینی و بین الله شفاعتتو می‌کنم ، قول می‌دم. با هم رفتیم ترمینال. در مسیر برگشت توی تلگرام دعایی را برایش فرستادم که بخواند تا خدا محافظش باشد. بعد نوشتم من که از الان دلتنگت شدم. به خدا طاقت دوریت برام سخته. جواب داد فدات منم همین طور. صبح بعد از نماز سریع رفتم سر گوشیم . پیام داده بود : سلام مامانم. صبح بخیر ، خوبی ؟ ما تهرانیم . دعا کنید مشکلی پیش نیاد و راحت بریم. اشک از گوشه چشمم شره کرد. - سلام پسرم خوبی عزیزم ؟ نمی‌دونی چقدر دلتنگت شدم ، دل‌تنگ مرام و معرفت و آقائیت ، آخه یه بار نشد ناراحتم کنی که حالا این قدر گریه نکنم. ظهر پیام داد : سلام مامانم ، ان‌شاءالله ساعت پنج عازمم. تورو خدا ویژه برام دعا کن از عمق دل حلالم کن. دوست‌تون دارم. جواب دادم : محسن می‌گم برو ، راضی‌ام به رضای خدا ، ولی چطور دوریت رو تحمل کنم ؟ در آخرین پیامش نوشت : خیلی بهتون بدی کردم با اخلاقم با رفتارم همیشه به یاد مصیبت‌های حضرت زینب باشید. 🌹🌹🌹 @yassefidd 🥀🥀🥀🥀🥀