eitaa logo
یاس سفید ( راه حق )
74 دنبال‌کننده
5هزار عکس
5هزار ویدیو
244 فایل
لینک کانال بصیرت و روشنگری کوی راه حق اصفهان https://eitaa.com/yassefidd @yassefidd #فتنه_تغلب
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کشکول مطالب ناب🌱
پیشنهاد_مطالعه👈👇👇👇 🎭 آنها که موهای دارند... می‌زنند...! و آنها كه موی دارند... موی‌شان را می‌كنند...! * 🎭 عده‌ای آرزو دارند بروند... و آنها كه خارج هستند برای دلشان لك زده و ترانه‌ها می‌سُرايند...! * 🎭 می‌خواهند کنند... می‌خواهند باشند...! * 🎭 عده‌ای با و دارو از جلوگيری می‌كنند... و عده‌ای ديگر با قرص و دارو میخواهند شوند...! * 🎭 لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ بشوند... و همواره حسرت را می‌كشند...! * 🎭 شاغلان از می‌نالند... دنبال همان شغلند...! * 🎭 حسرت ثروتمندان را می‌خورند... دغدغه‌ی نداشتن صفا و خون‌گرمیِ فقرا دارند...! 🎭 افراد از چشم مردم قایم می‌شوند... مردم می‌خواهند مشهور شده و دیده شوند...! * 🎭 دوست دارند سفیدپوست شوند... و خود را برنزه می‌کنند...! 👈 و هیچ‌کس نمی‌داند تنها فرمول این است : 💖 "قدر داشته‌هایت را بدان و از آنها لذت ببر" 🍃 قانونهای ذهنی می‌گویند خوشبختی یعنی "رضایت" مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر، مهم این است که از همانی که داری راضی باشى...آن‌وقت ”خوشبختی”...🍃 خداوندا سپاسگزارم 🙏 🍃🌹@kashkoolmaarefat🌹🍃
برگی از تاریخ قسمت دوم: «آتش در کشتی» در قسمت اول خواندیم که واسکودوگاما با و بدمستی احمدبن ماجد راه رسیدن به هند را یافت و آغازی بر بود اما ادامه داستان...... دو سال بعـد ، واسکو دوگاما دوباره راهی شـد . گاما هنگامی که به کالیکوت نزدیک می شد ، با یک کشتی پر از مسلمان که از مکـه بـه هنـد برمی گشتند ، رودررو شد . کشتی حامـل3800 مسـافـر مـرد و زن و بچه بود . گاما دستور داد کشتی را در وسط دریا متوقف کنند و از مسافران دوازده هزار دوکا ( واحـد پـول پرتغال ) بگیرند . پرتغالی ها سپس کالاهایی را که حدود ده هزار دوکا ارزش داشت از مسلمانان گرفتند و بعد همه آنها را با کشتی شـان زدند . گاما با این اقدام پیغامی ترسناک برای شاهزاده کالیکوت فرستاد تا در مذاکرات بعدی موفق تر باشد . هنگامی که گاما به کالیکوت رسید ، شاهزاده گروهی را برای مذاکره با او اعزام کرد . گاما پاسخ داد که قبل از هر اقدامی باید از شهر شوند. او هنوز خاطره تجار عرب را که مردم را به نخریدن اجناس پرتغالی ها تشویق می کردند ، در ذهن داشت . شاهزاده زیر بار نرفت . گاما هم شهـر را با توپ هـای کشتی هایش زیر گرفت. از سویی ، ورود تمام کشتی های بازرگانی به بندر را ممنوع کرد. گاما سپس راهی کوشن شد. راجه کوشن ، که پیش از این در رقابت با شاهزاده کالیکوت همکاری گسترده ای با پرتغالی ها داشت ، با ورود آنها دچار وحشت شد. گاما از او خواست به او حق داده شود که هر قدر ادویه که می خواهد ، با هر قیمتی که خود تعیین میکند ، بخرد ؛ همچنین راجه با احداث قلعه پرتغالی ها و نمایندگی تجاری آنها در کوشن موافقت کند ! از سوی دیگر ، شاهزاده کالیکوت با یک ناوگان قوی راهی کوشن شده بود . راجه کوشن ، که این امتیازهای سنگین را به پرتغالیها داده بود و به دوستی آنها می نازید ، از آنها تقاضای کمک کرد ؛ اما واسکودوگاما عقب نشینی را عاقلانه تر تشخیص داد و راجه کوشن را به حال خودش واگذاشت و با محموله گران بهایی از ادویه به سوی پرتغال بازگشت. 📚سرگذشت استعمار جلد اول، صفحه 33 @yassefidd