🌸💚🌾🌸
#لطیفه 😂
#لطیفه 😂
سر جلسه#امتحان به استاد گفتم: استاد خواهش میکنم یه کمک کنین🙏
خیلی ریلکس نگاهم کرد، از تو جیبش 1000 تومن درآورد و گذاشت رو میزم.. بعدشم رفت..😐😂
یعنی نابود شدم.. می فهمی ⁉️
بقیه هم که از شدت #خنده برگه هارو می خوردن😂😂😂
✅🌺🌷🌹🌷🌹
#احکام_واسطه_در_گناه
#احکامشرعی🌹🌷
⚜️ گفتم "کمک"
یاد یک مسئله ای افتادم 🔰🔰
یکی از#گناهان ، واسطه شدن و کمک برای انجام گناه است.😢
💫روایت داریم : 🔰
کمک کننده در کار خیر ،تا قیامت🌖 همان #ثوابی را می برد که انجام دهنده آن می برد.🌰
و برای واسطه در کار حرام 🔥همان گناه را برایش می نویسند که برای انجام دهنده آن می نویسند.✍️
احکام
احکام شیرین
🔴 درس هایی از بازی ایران و انگلیس
1⃣ تهاجم بهتر از دفاع جواب میده: نیمه اول ۹ تا دفاع چیدیم و سه هیچ رفتیم رختکن. نیمه دوم مهاجم اضافه کردیم و سه دو باختیم.
2⃣ نتایج سنگین در فوتبال رخ می دهند: برزیل در خاک خودش در جام جهانی ۲۰۱۴ از آلمان هفت یک باخت. خود ما سال ۱۹۹۶ با همین نتیجه (۶ بر ۲) کره جنوبی رو زدیم. همین انگلیس چند سال قبل پنج بر یک آلمان رو برد که به سکته قلبی و مرگ پدر رودی فولر منجر شد. عربستان تو جام جهانی ۲۰۰۲ از آلمان هشت صفر باخت. پس خیلی غصه نخوریم.
3⃣ اتّحاد، رمز پیروزی: کاش توپ #سردار_آزمون هم گل می شد. #مهدی_طارمی و سردار آزمون هر دو بچه های تیم ملّی ما هستند و آرزوی ما موفقیت تیم ملّی خودمونه
4⃣ همیشه نقاط مثبت رو میشه پیدا کرد: دروازه بان انگلیس مدتها بود گل نخورده بود، ولی دو تا از ما خورد. تیم انگلیس در کلّ بازی های مقدماتی جام جهانی در قاره اروپا سه گل خورد، ولی از ما دو تا تو یه بازی خورد. طارمی در یک بازی در جام جهانی دو گل زد. این یک رکورد عالی هست. ما هیچ بازیکنی در تاریخ فوتبالمون نداشتیم که دو تا گل تو جام جهانی بزنه، چه برسه که تو یه بازی و اونم مقابل انگلیس بزنه
5⃣ ورزش رو جون به جونش کنی سیاسی هست: هیچکس نمیتونه این رو انکار کنه. همین گل آخر که ما زدیم کلّی بهمون چسبید.
6⃣ تیم ملّی ما فقط مقابل انگلیس بازی نمی کرد: بچه های ما تمرکز نداشتند. برخی پیشکسوتها نه فقط حمایتشون نکردند که پشتشون رو خالی کردند و بعضا بهشون اتهام هم زدند. برخی فریب خورده ها مدام این بازیکنان رو تحت فشار گذاشتند که اگر گل زدید خوشحال نشید. برخی علنا از انگلیس حمایت کردند. برخی رفتند زیر صفحات انگلیسی ها حرف های در شان خودشون رو زدند و برای عدم موفقیت تیم آرزو کردند. بازیکنان تیم ربات نیستند. اونها انسان هستند و این فضا رو درک می کنند.
7⃣ از کارکردهای مهم ورزش، مدیریت هیجانی است: دشمن همه تلاش خود رو کرد تا تخلیه هیجانی ملّت ایران با ورزش رو در این چند وقته بگیره. همه فهمیدیم این چقدر مضر هست. هیجانات انباشته شده نیاز به تخلیه دارند. ان شاءالله جلوی ولز و امریکا بتونیم این کارکرد ورزش رو به خوبی حس کنیم.
🔹 درسته که دوست داشتیم نبازیم، ولی با این شرایط، کارمون خیلی دشوار بود. ضمنا یادمون نره که انگلیس گران قیمت ترین تیم جام جهانی، جزو چهار تیم برتر جام جهانی قبل و نایب قهرمان اروپا بود. تو مقدماتی جام، ۳۹ گل زد و فقط ۳ گل خورد. حالا حساب کنید اگر تیم ما روحیه داشت، قطعا میتونست شگفت انگیز ظاهر بشه
ولی هیچی مزه اون گل آخر طارمی رو نداشت...😉
ان شاءالله بازی های بعدی رو با تمرکز بالاتر و اعتماد به نفس بهتر بتونیم پیش ببریم...
✅ زنده باد ایران و ایرانی
تیم ملّی مونو دوست داریم... بازنده یا برنده🌷
32.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن فوتبالی سلام فرمانده⚽️😄
با شبیه سازی حاج ابوذر روحی #عالیه
15.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برسد به دست بچههای تیم ملی 💌
از طرف: مردم 🇮🇷
این چهار دقیقه فقط بخش کوچیکی از حدود دو ساعت و نیم صوتی هست که به دستم رسید
برسونید به دستشون
با صدای: شما❤️
📕 رمانِ اختصاصیِ #جنایت_خاموش
📖 قسمت۲۹
در کافیشاپ هر سه نفر دور میز گرد شیشهای نشسته بودند و در حالی که الهام منوی سفارش را نگاه میکرد رویا با چشمانش همه جا را وارسی میکرد. صندلیهای چوبی مشکی با روکش نارنجی اطراف میزهای گرد شیشهای و فضای نیمه تاریک و موزیک ملایم و دودهای سیگاری که از دهان مشتریان در فضا حلقه میشد، در نظرش بسیار جذاب آمد. الهام برگه را روی میز گذاشت و گفت:
- چی میل داری؟
رویا لبانش را به هم فشار داد و بعد از نفس کوتاهی جواب داد:
- فرقی نداره.
آوا که از روی صندلی پاهایش را در هوا تکان میداد، داد زد:
-من بستنی میوهای!
الهام چشمغرهای رفت:
-داد نزن!
گارسون که بر سیر میزشان آمد الهام نگاهش کرد و گفت:
-دوتا کافه موکا و یک بستنی میوهای لطفاً.
گارسون چشمی گفت و دور شد.
رویا بیکار ننشست و بستهی سیگار و فندک طلاییاش را از کولهی کوچک مشکیاش بیرون کشید. سیگار را روشن کرد و پک زد. آوا که محو آکواریوم بزرگ آن سوی میز شده بود از صندلی پایین آمد و به طرفش رفت. رویا دود را از دهانش بیرون داد و پرسید:
-از شوهرت جدا شدی نه؟
الهام پنجهی دستش را روی میز گذاشت و با چشمان گرد شده رویا را نگاه کرد:
-از کجا فهمیدی؟!
-حدس زدم؛ آخه حلقه دستت نیست گفتم حتماً یا جدا شدی یا...
الهام آهی کشید:
-آره.
رویا صورتش را جلو آورد و چشمانش را ریز کرد:
-مشکلتون چی بود؟
الهام به دستش که هنوز روی میز بود نگاه کرد:
-قاپش رو زدن.
رویا ابروهایش را بالا داد:
-پس خیانت کرده.
-اوهوم.
-کجا؟ چطوری؟
قطره اشکی در چشم الهام جوشید:
-پیج خانوادگیمون رو زیر نظر داشت زنیکه. نتونست خوشیمون رو ببینه. تو اینستا مخ شوهرم رو زد. خودش رو چسبوند به نیما.
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها
📕 رمان اختصاصیِ #جنایت_خاموش
📖 قسمت۳٠
رویا پُکی محکمتر به سیگارش زد:
-کهاینطور. اشکت رو پاک کن اینجور مردها ارزش ناراحتی ندارن.
الهام صدای لرزانش را صاف کرد:
-معلومه که ناراحت نیستم! اون موقعی که با این ازدواج کردم یه دختر وابسته و احساسی بودم ولی رویا باور کن اینستا از من مرد ساخت! هم کلی تجربه اونجا پیدا کردم هم میتونم روی پای خودم بایستم، هم دیگه احساس نیاز به کسی ندارم، شاید باورت نشه الآن دوماهه با خانوادهام قطع رابطه کردم به کل! امّا اصلاً دلم براشون تنگ نمیشه!
رویا بلند خندید:
-چرا؟!
الهام دهانش را کج کرد:
-چون فکرشون عقبافتادهست. دائم روی مخم هستن، منم قطع رابطه کردم. همه از دم چادر چاقچوری، این حرامه اون حرامه اصلاً همه چی از نظرشون حرامه. منم قبلاً اینطوری بودم ولی از وقتی با نظرات و دیدگاههای مختلف دوستانم توی اینستا و تلگرام آشنا شدم فهمیدم که فقط عمرم رو تلف کردم!
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها
🌷🌷🌷
#لبخنـــــــد☺️😎
#لطیفه😁😊
✍ #وصیت کردم بعد مرگم با نصف داراییم
#بستهی_نامحدود بخرن و باهاش #وای_فای رایگان بدن به بچههای محل...👱🏻♂🧑🏻
👈 رمزشـم #حمـد و #سـوره باشد ...
دیگر با نـون و خـرما کسی واسه ات
#فاتحـه نمیفرستد
😁😁😍😍😅😅
🌷🌷🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌷🌷
ـ🍲🍛🌮
#احکام_نـذر
#احکامشرعی🌷🌹🌷
🔸اگر کسی #نذری به شما داد و گفت #فاتحه دارد، 2 حالت دارد :👇
☘️اگر قصد جدی او این باشد که اگه #فاتحه نخوانید رضایت ندارد که آنرا بخورید در اینصورت باید فاتحه بخوانید
و گرنه مدیون خواهید شد.🥴
☘️ولی اگر#فاتحه هم نخوانید باز هم راضی است که آنرا بخورید و فقط در حد یک توصیه یا درخواست است در اینصورت میتوانید بردارید و #فاتحه هم نخوانید.
احکام
احکام شیرین
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل را
بغیــــــــــــر عشق تو
بر باد داده ام...
#عشق
#امام_رضا_جانمـ
پ.ن: اینجا کسی دلش تنگِ گوشه ای از حرم است...
«وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»
شبها نام خدا را بِبَر و یکسره از همه بِبُر و رو
به او بیاور؛ همان صاحب مشرق و مغرب که
معبودی جز او نیست. در زندگی به او تکیه کن!
- سوره مزمل ۸🌱
📕 رمان اختصاصیِ #جنایت_خاموش
📖 قسمت۳۱
رویا به طرف ظرف بلوری کوچک مقابلش دست دراز کرد و سیگارش را خاموش کرد:
-چه جالب؛ یعنی واقعاً قبلا مذهبی بودی؟!
الهام لبخند کمرنگی زد:
-هوم. خیلی برات عجیبه نه؟
- یکمی؛ ولی خب آدما عوض میشن.
-آره؛ اینستا من رو زیر رو کرد.
و هر دو به گارسون که با سینی سفارشها بالای میزشان آمده بود نگاه کردند؛ پیشخدمت فنجانهای قهوه و بستنی را روی میز گذاشت و دور شد.
***
پشت فرمان ماشین، الهام در حالی که به شدت منتظر بود، چراغ سبز شود از رویا پرسید؟
-مسیرت کجاست؟
رویا انگشتهایش را در هم قلاب کرد و قلنجش را شکست و گفت:
-خونهی شما.
الهام که این حرف او را شوخی تلقی کرد، خندید:
-نه منظورم اینه تا کجا برسونمت؟
رویا جدی جواب داد:
-گفتم که، خونهی شما.
الهام به من و من افتاد:
-آخه میدونی دوستم الآن آمادگی پذیرایی ازت رو ندارم خونه یکم شلوغه منم که میدونی همهش مشغوله...
رویا مهلت نداد تا حرف او تمام شود:
-بیخیال مهم نیست! فدای سرت حق داری، منم مثل خواهرت باهم کمک میکنیم مرتبش میکنیم.
-آخه...
-آخه بی آخه.
الهام سمجتر از آن بود که رویا بتواند از سر خود بازش کند، بنابراین چاره را در سکوت و تسلیم شدن دید.
ادامه دارد⬅️
نویسنده✍ سفیر ستارهها