✍ #قصه_های قرانی
📖 #ذوالقرنین(۲)
يكى از اقواميكه ذوالقرنين با آنها ملاقات كرد، گروهى بودند كه وضع مادى آنها خوب بود ولى از نظر فكر عقب مانده و حتى از فهم و درك سخن ناتوان بودند و اين پادشاه نيك سرشت به تحقيق در وضع زندگى و مشكلات و دردهاى آنها پرداخت ، تا كمى از رنج آنها را بكاهد و زندگى را براى آنها آسان تر سازد.
آنقوم كه رفتار محبت آميز او را ديدند، با او انس گرفتند و به هر ترتيبى بود، با زبان يا اشاره به او گفتند:
اى پادشاه مهربان ، در آن سوى كوههائى كه ما زندگى مى كنيم ، قومى وحشى و جنايتكار بنام ياءجوج و ماءجوج وجود دارند كه همواره در اين منطقه فساد برپا مى كنند. گاه و بيگاه از شكافى كه بين اين كوهها است بما حمله مى كنند و زندگانى ما را به تباهى مى كشانند.
آيا ممكن است با اين امكانات عظيمى كه در اختيار دارى ، بين ما و آنها سدى ايجاد كنى و و ما را از حملات گاه و بيگاه آنها نجات دهى و ما هزينه حداث سد را به تو خواهيم پرداخت .
ذو القرنين با آغوش باز، درخواست آنانرا پذيرفت و هزينه سد را نيز خود به عهده گرفت و گفت :
اعتبار و اقتدارى كه خدا به من عطا فرموده ، بهتر و بالاتر از پولى است كه شما مى خواهيد بپردازيد. شما با نيروى انسانى مرا يارى كنيد تا با كمك يكديگر، اين سد عظيم را احداث كنيم .
آنگاه دستور داد: قطعات آهن فراهم كنيد. همه به تلاش افتادند. از هر گوشه و كنار قطعه هاى بزرگ و كوچك آهن را به محل آوردند. طبق راهنمايى ذوالقرنين ، آهنها را در دره ميان دو كوه روى هم چيدند و سپس دستور داد آتش تهيه كنيد. مقادير زيادى هيزم و ديگر مواد سوختنى كه در اختيار داشتند زير و رو و اطراف آهنها چيدند و آنها را شعله ور ساختند.
آتش عظيمى برافروخته شد و مدتها بآن ادامه دادند. حرارت ، آهنها را نرم و به يكديگر متصل ساخت . سپس ذوالقرنين از مردم خواست مقدارى مس بياورند. بزودى مقدار زيادى مس آماده شد. مسها را بالاى آهنها گذاشت و با حرارت زياد آنها را ذوب كرد، بطوريكه پوششى از مس ، آن سد آهنين را در بر گرفت تا از نفوذ آب و هوا و زنگ زدگى و فرسودگى آهنها جلوگيرى شود و بدين ترتيب سدى پولادين و غير قابل نفوذ، با ارتفاعى در حد ارتفاع كوههاى دو طرف ساخته شد كه ياءجوج و ماءجوج نه قدرت سوراخ كردن آن را داشتند و نه توان عبور از روى آنرا و در نتيجه ، آنقوم محروم و درمانده از خطر حمله اشرار مصونيت يافتند.
روزى كه سد بپايان رسيد، مردم شاديها كردند و جشنها برپا نمودند و از ذوالقرنين كه چنين شاهكار بزرگ و حيرت آورى را بوجود آورده بود، ستايش و تجليل فراوان كردند.
✅کانال یاوران قرآن
http://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
📖 #قصه_های قرانی
✍حضرت #هارون برادر حضرت موسي (ع)
🔰هارون برادر موسي - عليه السلام - از پيامبران مرسل بود، نام مباركش بيست بار در قرآن آمده است، بيشتر زندگي او همراه موسي - عليه السلام - است، او شريعت موسي - عليه السلام - را تبليغ ميكرد، خداوند بر موسي و هارون - عليه السلام - سلام و درود فرستاده است.(1)
از ويژگيهاي هارون اين كه، موسي - عليه السلام - در توصيف او ميگويد: «خدايا زبان برادرم هارون از من فصيحتر و گوياتر است. او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند.»(2)
هارون - عليه السلام - وزير موسي - عليه السلام - بود، هر گاه موسي - عليه السلام - به مسافرت ميرفت، مانند سفر به كوه طور و ميقات كه چهل روز به طول كشيد، هارون را در ميان مردم، جانشين خود قرار ميداد.(3)
هارون همواره يگانه يار و ياور موسي - عليه السلام - بود و سرانجام در بيابان «تيه» قبل از رسيدن به سرزمين مقدس، از دنيا رفت، و موسي - عليه السلام - را در سوگ خود نشانيد.
در روايات متعدد اسلامي از جمله «حديث منزِله»، نسبت حضرت علي - عليه السلام - به پيامبر اسلام - صلّي الله عليه و آله -، همانند نسبت هارون به موسي - عليه السلام - تشبيه شده، با اين فرق كه هارون پيامبر بود، ولي علي - عليه السلام - پيامبر نبود.(4)
بيشتر زندگي هارون با زندگي برادرش موسي - عليه السلام - آميخته است، كه قبلاً نمونههاي آن ذكر گرديد.
از طلحه يكي از اصحاب پيامبر - صلّي الله عليه و آله - نقل شده گفت: از رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - شنيدم فرمود: موسي بن عمران - عليه السلام - پس از وفات برادرش هارون، عرض كرد:
«خدايا! برادرم هارون از دنيا رفت او را بيامرز.»
خداوند به او چنين وحي كرد: «اي موسي! اگر از من در مورد آمرزش امتهاي پيشين و آينده تقاضا كني، جواب مثبت به تو دهم، مگر در مورد قاتل حسين بن علي - عليه السلام - كه هرگز او را نميآمرزم.»(5)
------------------------------
1- صافات، 120.
2- قصص، 33.
3- فرقان، 35؛ طه، 30.
4- اين حديث در كتب شيعه و سنّي به طور متواتر نقل شده است.
5- لهوف سيد بن طاووس، ص 186.
✅ کانال یاوران قران
http://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
📖 #قصه_های قرانی
✍حضرت #هارون برادر حضرت موسي (ع)
🔰هارون برادر موسي - عليه السلام - از پيامبران مرسل بود، نام مباركش بيست بار در قرآن آمده است، بيشتر زندگي او همراه موسي - عليه السلام - است، او شريعت موسي - عليه السلام - را تبليغ ميكرد، خداوند بر موسي و هارون - عليه السلام - سلام و درود فرستاده است.(1)
از ويژگيهاي هارون اين كه، موسي - عليه السلام - در توصيف او ميگويد: «خدايا زبان برادرم هارون از من فصيحتر و گوياتر است. او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند.»(2)
هارون - عليه السلام - وزير موسي - عليه السلام - بود، هر گاه موسي - عليه السلام - به مسافرت ميرفت، مانند سفر به كوه طور و ميقات كه چهل روز به طول كشيد، هارون را در ميان مردم، جانشين خود قرار ميداد.(3)
هارون همواره يگانه يار و ياور موسي - عليه السلام - بود و سرانجام در بيابان «تيه» قبل از رسيدن به سرزمين مقدس، از دنيا رفت، و موسي - عليه السلام - را در سوگ خود نشانيد.
در روايات متعدد اسلامي از جمله «حديث منزِله»، نسبت حضرت علي - عليه السلام - به پيامبر اسلام - صلّي الله عليه و آله -، همانند نسبت هارون به موسي - عليه السلام - تشبيه شده، با اين فرق كه هارون پيامبر بود، ولي علي - عليه السلام - پيامبر نبود.(4)
بيشتر زندگي هارون با زندگي برادرش موسي - عليه السلام - آميخته است، كه قبلاً نمونههاي آن ذكر گرديد.
از طلحه يكي از اصحاب پيامبر - صلّي الله عليه و آله - نقل شده گفت: از رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - شنيدم فرمود: موسي بن عمران - عليه السلام - پس از وفات برادرش هارون، عرض كرد:
«خدايا! برادرم هارون از دنيا رفت او را بيامرز.»
خداوند به او چنين وحي كرد: «اي موسي! اگر از من در مورد آمرزش امتهاي پيشين و آينده تقاضا كني، جواب مثبت به تو دهم، مگر در مورد قاتل حسين بن علي - عليه السلام - كه هرگز او را نميآمرزم.»(5)
------------------------------
1- صافات، 120.
2- قصص، 33.
3- فرقان، 35؛ طه، 30.
4- اين حديث در كتب شيعه و سنّي به طور متواتر نقل شده است.
5- لهوف سيد بن طاووس، ص 186.
✅ کانال یاوران قران
http://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd