eitaa logo
یاوران‌مهدی ³¹³ 🇵🇸
634 دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
21 فایل
بسم‌الله🌿! _جهت ِیاری ِحضرت ِمهدی:) _عیب های مرا به پای دینم نگذارید. _کپی؟ حله سید!
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 رفیق؛ دلت‌که‌گرفت نروموزیك‌گوش‌بده بشین‌دوکلُوم باامام‌زمانت‌حرف‌بزن؛ دفعه‌بعد نیازبه‌گفتن‌من‌نیست خودت‌می‌دونی‌دلت‌که‌گرفت؛ کجابری! < @yavaranehmahdi_313 >
حاج‌آقا‌پناهیان‌ می‌گفت : الان‌داری‌‌حرص‌‌چی‌‌رو‌میخوری؟ جوش‌‌میزنےبرای‌‌چی؟!🍂 بهـ‌خودت‌برگرد،بگو : ـ چت‌شده؟! ـ خدانیست کنارت؟! ـ ضعیف‌شده‌خدا؟! ـ مهربونیش‌رفتھ؟! ـ نمیبینہ‌تورو‌؟! ـ چیشدھ . .؟ ـ حرص‌چیو‌میخوری؟ خُــداهسـٺ . . ناشکری‌واسہ‌چی؟! :) < @yavaranehmahdi_313 >
🍃 حاج‌قاسم‌میگفت حتی‌اگه‌یـه‌درصداحتمـال‌بِـدی‌که یـه‌نفریه‌روزی‌برگـرده‌وتوبه‌کنـه... حـق‌نداری‌راجبش‌قضاوت‌کنی! قضاوت‌فقط‌کار‌خداست! فلذا‌حواسمـون‌باشه🙃 🕊 🌸 < @yavaranehmahdi_313 >
ما‌ با‌ گناه‌ روح‌‌ و‌ قلب‌ خود‌مونو خراب‌ کردیم.. به حدی که دیگه‌ عجایب‌ عالم‌ رو نمیبینم.. صدای تسبیح‌ فرشتگان‌ رو نمیشنویم.. عاشقانه از دوری خدا‌ اشک‌ نمیریزیم‌.. - استادپناهیان -
👌🏼 استاد‌پناهیان‌میگہ: همیشہ‌به‌خودتون‌بگید‌ حضرت‌عباس‌(؏)‌نگام‌میڪنه... امام‌حسین‌(؏)‌نگام‌میڪنه... بعد‌خدا‌‌بهشون‌میگہ‌.. نگاه‌ڪنید‌بندمو‌چقد‌دلشڪستس‌... چقد‌دوستون‌داره‌... چقد‌دلخوش‌بہ‌یہ‌نیم‌نگاه... یہ‌نگاه‌بهش‌بُڪنین...💔🖐🏻 بعد‌خودشون‌دستتو‌میگیرن‌و‌از‌این حجم‌گناه‌میڪشنت‌بیرون💔🚶‍♂ قشنگه‌مگہ نہ؟!
مواظب‌زبونمـون‌باشیم...!!🚶🏽‍♂» دروغ‌هایۍڪه‌بہ‌شـوخۍمیگیم...!!🕯» واسمشوگذاشتیم‌خـالۍ‌بندے...!!🥀» گناه‌ڪبیـره‌است...!!💔» دروغ‌دروغــہ...!! چه‌جدےوچه‌شوخۍ...!! بپا‌شوخۍ‌شوخۍ،گناه‌نکنۍ...!! :)
اگر شما از گناهان خود خسته شوید، خداوند متعال از بخشیدن شما خسته نمی‌شود. - آیت‌الله‌مرتضی‌تهرانی‹ره› 🌱
شیطونـه‌کنارِ گوشت‌زمزمه‌میکنه: تاجوونی‌اززندگیـت‌لذت‌ببر !! اماتوحواسـت‌باشه، نکنه‌خوش‌گذرونیت‌به قیمتِ‌شکسـتنِ‌دل‌امام‌زمانمون‌باشه(: -حواسمون‌هست💔!
وقتے بیرون میری و و سربه زیری توی دنیای مجازی ولی... توی گروه مذهبی با نامحرم چت میکنی اونم با لقب 'برادر' بقیہ نمیبینن..درست ولے خدا که میبینہ! اسم خودتو گذاشتی مذهبی؟! اینو یادتون باشه همیشه: مذهبی بودن مهم نیست!! 'مذهبی موندن مهمه!!! با یه برادر یا خواهر گفتن هم نه کسی به ادم محرم میشه و نه گناه ادم توجیه ⊱· ———— · ⊰ ꥟ ⊱ · ———— ·⊰
🌱 ‌ میگفت‌جوری‌نباشید که‌وقتی‌دلتون‌واسه‌خدا‌تنگ‌شد وخواستیدبریدرازونیازکنید، فرشته‌ها‌بگن: ببین‌کی‌اومده..!!! همون‌توبه‌شکنِ‌همیشگی! :)🙂
استغفار‌یعنی: خدایا‌من‌نتوانستم‌از‌زندگی‌ام‌خوب‌لذت‌ ببرم، حالم‌بد‌است،‌ اخلاقم‌بد‌شده،‌ عاشق‌نشدم‌و‌درخود پرستی‌مانده‌ام،‌ روحم‌کثیف‌شده‌ و‌دیگر‌ازچیزی‌لذت‌نمی‌ برم،‌درستم‌کن‌ تا‌باقی‌ماندۀزندگی‌ام‌ را‌لذت‌ببرم...(:♥️ 🌱 ‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‍‍‌‌‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‍‍‌‌· · · • • • • • ✤ • • • • • · · · ‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‍‍‌‌‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‌‎‎‌‎‌‌
🌹شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند 🌹عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ 🌹عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… 🇮🇷عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭 🌹جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. 🌹مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… 🌹مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. 🌹پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. 🌹و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… 🌹(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) 🌹شادی روح پاک  شهدا صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 🌟😔 مسئولان گرامی و مردم عزیز یادمان باشه این کشور و آرامش و امنیت به سادگی به دست نیومده که با چندتا لبخند و سیاست بازی و سرگرمی از دست بدهیم