eitaa logo
🌴 یاوران نماز 🌴
22.8هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
3.8هزار ویدیو
435 فایل
ارتباط با ادمین جهت هر گونه انتقاد وپیشنهاد در راستای کیفیت و ارتقاء کانال @Yazahra8054 سایر کانالهای ما ✅کانال ره توشه مبلغان👈 @rahtoosheh12 🔰کانال یاوران قران👈 @yavaraneQoran1
مشاهده در ایتا
دانلود
🙌 نماز ✍برخی ها نمی دانند در زمان سفر نمازهای خود را به چه نیتی باید بخوانند. 📌 مثلاً می کنند که بگویند رکعت نماز یا رکعت نماز ظهر یا چهار رکعت نماز ظهر و یا... ⭕️در حالی که در هیچ زمانی به آوردن نیت نماز نیست، بنابراین وقتی که مسافر برای خواندن نماز ظهر یا عصر یا عشا به نماز می‌ایستد و تکبیر می‌گوید و به ، نماز را دو رکعتی می‌خواند، می کند و صحیح است. ✅ولی اگر بخواهد نیت را به زبان آورد،‌ می‌تواند بگوید: «نماز ظهر به جا می‌آ‌ورم،‌ الله » یا «دو رکعت نماز ظهر به جا می‌آورم، قربة الی الله» یا «نماز ظهر شکسته به جا می‌آورم، قربةالی الله». ⭕️♻️⭕️♻️⭕️♻️⭕️♻️⭕️♻️ 🔰یاوران نماز 👇 http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
💌 جمعه های کانال ❤️تو برای باش خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود!👌 ✍آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:ما با و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم.وقت نماز شد. 👩‍🏭 کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🕵‍♀ دار گفت: بی‌بی! دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم.آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. 👩‍🏭❌مادرم گفت:نه! می‌خواهم نماز بخوانم. 🕵‍♀کاروان‌دار گفت:نه مادر.الان نگه نمی‌دارم. 👩‍🏭مادرم گفت:نگه‌دار. 🕵‍♀کاروان دار گفت:اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم. 👩‍🏭مادرم گفت:بگذار و برو. 🔻من و مادرم شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ 🌘من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند. 👩‍🏭ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت، گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. 😔لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت:بی‌بی کجا می‌روی؟⁉️ 👈مادرم گفت: . او گفت:ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. 🔮یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. 👩‍🏭مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. ❌به سورچی گفت:من پهلوی مرد نمی نشینم. 👈سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است.بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. ❌مادرم گفت:من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! ❤️در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است... ✅ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و می‌گفت! 👩‍🎨آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است. 👩‍🏭مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم... ❤️اگر انسان شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت،بيمه مى‌شود و خداوند تمام امور اورا و كفالت مى‌كند. 🌼«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟ 🔰کانال یاوران نماز http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab 🔰کانالی جامع بروز و کاربردی در ایتا