eitaa logo
یاوران صاحب الزمان ❤️🌹
995 دنبال‌کننده
11هزار عکس
13.1هزار ویدیو
99 فایل
این گروه بمنظور خودسازی در جهت تحقق ظهور حضرت مهدی سلام الله علیه و آمادگی سربازی در رکاب آقا و مولایمان تشکیل گردید جهاد تبیین یک فریضه شرعی و عینی و فوریست و قضا شدنش قابل جبران نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 غاصبان خلافت، با چه حالتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت گرفتند... زمانی که امیرالمومنین علیه‌السلام را پیش ابوبکر بُردند، عمر بعد از نیش و کنایه، به ایشان گفت: بیعت کن و این سخنان باطل را رها کن. مولا علی علیه‌السلام به او فرمودند: اگر این کار را نکنم، چکار می‌کنید؟ او گفت: با خواری و حقارت تو را می‌کشیم. 🔸 مولا فرمود: در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را کشته‌اید. ابوبکر گفت: «بنده خدا» را راست می‌گویی، اما ما قبول نداریم که تو برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله باشی. 🔹 حضرت فرمودند: آیا این که رسول خدا صلی الله علیه و آله بین من و خودشان پیوند اخوّت بستند را انکار می‌کنید؟ ابوبکر گفت: آری، و این را سه بار برای ایشان تکرار کرد. 🔸 عمر برخاست و خطاب به ابوبکر که بر بالای منبر نشسته بود گفت: از چه بالای منبر نشسته‌ای و حال آن که این «ستیزه‌جو» نشسته است و برای بیعت با تو بر نمی‌خیزد؟ چرا دستور نمی‌دهی تا گردنش را بزنیم! 🔹 امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز کنار امیرالمومنین علیه‌السلام ایستاده بودند؛ وقتی سخن عمر را شنیدند، به گریه افتادند. مولا علی علیه‌السلام آن دو را در آغوش گرفتند و فرمودند: " لَا تَبْکِیَا فَوَ اللَّهِ مَا یَقْدِرَانِ عَلَی قَتْلِ أَبِیکُمَا " 🔻 گریه نکنید؛ به خدا سوگند این دو نمی‌توانند پدرتان را بکشند.‌ 🔸... سپس عمر با شدت بیشتری گفت: یا إبن ابی‌طالب! برخیز و بیعت کن. حضرت فرمودند: اگر این کار را نکنم، چه می‌شود؟ عمر گفت: در آن صورت به خدا سوگند گردنت را خواهیم زد. حضرت سه بار علیه آنان احتجاج نمودند. " ثُمَّ مَدَّ یَدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَفْتَحَ کَفَّهُ فَضَرَبَ عَلَیْهَا أَبُوبَکْرٍ " 🔻سپس بدون آن که کف دستشان را بگشایند، دستشان را دراز نمود و ابوبکر دست خود را بر دست ایشان زد. 🔹 مولا علی علیه‌السلام پیش از آنکه بیعت کنند، در حالی هنوز ریسمان بر گردنشان بود، رو به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نمودند و فریاد برآوردند: یا «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کَادُواْ یَقْتُلُونَنِی» اعراف/۱۵۰ 🔻{ای برادرم! این قوم مرا ناتوان کردند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند}. 📚کتاب سلیم بن قیس، ص۸۲ 📚بحارالانوار ج۲۸ ص۲۷۷ 📚الكوكب الدري،حائری، ج۱، ص۲۰۲
🔰 غاصبان خلافت، با چه حالتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت گرفتند... زمانی که امیرالمومنین علیه‌السلام را پیش ابوبکر بُردند، عمر بعد از نیش و کنایه، به ایشان گفت: بیعت کن و این سخنان باطل را رها کن. مولا علی علیه‌السلام به او فرمودند: اگر این کار را نکنم، چکار می‌کنید؟ او گفت: با خواری و حقارت تو را می‌کشیم. 🔸 مولا فرمود: در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را کشته‌اید. ابوبکر گفت: «بنده خدا» را راست می‌گویی، اما ما قبول نداریم که تو برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله باشی. 🔹 حضرت فرمودند: آیا این که رسول خدا صلی الله علیه و آله بین من و خودشان پیوند اخوّت بستند را انکار می‌کنید؟ ابوبکر گفت: آری. و این را سه بار برای ایشان تکرار کرد. 🔸 عمر برخاست و خطاب به ابوبکر که بر بالای منبر نشسته بود گفت: از چه بالای منبر نشسته‌ای و حال آن که این «ستیزه‌جو» نشسته است و برای بیعت با تو بر نمی‌خیزد؟ چرا دستور نمی‌دهی تا گردنش را بزنیم! 🔹 امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز کنار امیرالمومنین علیه‌السلام ایستاده بودند؛ وقتی سخن عمر را شنیدند، به گریه افتادند. مولا علی علیه‌السلام آن دو را در آغوش گرفتند و فرمودند: لَا تَبْکِیَا فَوَ اللَّهِ مَا یَقْدِرَانِ عَلَی قَتْلِ أَبِیکُمَا 🔻 گریه نکنید؛ به خدا سوگند این دو نمی‌توانند پدرتان را بکشند.‌ 🔸 ... سپس عمر با شدت بیشتری گفت: یا إبن ابی‌طالب! برخیز و بیعت کن. حضرت فرمودند: اگر این کار را نکنم، چه می‌شود؟ عمر گفت: در آن صورت به خدا سوگند گردنت را خواهیم زد. حضرت سه بار علیه آنان احتجاج نمودند. ثُمَّ مَدَّ یَدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَفْتَحَ کَفَّهُ فَضَرَبَ عَلَیْهَا أَبُو بَکْرٍ 🔻 سپس بدون آن که کف دستشان را بگشایند، دستشان را دراز نمود و ابوبکر دست خود را بر دست ایشان زد. 🔹 مولا علی علیه‌السلام پیش از آنکه بیعت کنند، در حالی هنوز ریسمان بر گردنشان بود، رو به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نمودند و فریاد برآوردند: یا «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کَادُواْ یَقْتُلُونَنِی» اعراف/۱۵۰ 🔻{ای برادرم! این قوم مرا ناتوان کردند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند}. 📚 کتاب سلیم بن قیس، ص۸۲ 📚 بحارالانوار ج۲۸ ص۲۷۷ 📚 الكوكب الدري،حائری، ج۱، ص۲۰۲
🔰 غاصبان خلافت، با چه حالتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت گرفتند... زمانی که امیرالمومنین علیه‌السلام را پیش ابوبکر بُردند، عمر بعد از نیش و کنایه، به ایشان گفت: بیعت کن و این سخنان باطل را رها کن. مولا علی علیه‌السلام به او فرمودند: اگر این کار را نکنم، چکار می‌کنید؟ او گفت: با خواری و حقارت تو را می‌کشیم. 🔸مولا فرمود: در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را کشته‌اید. ابوبکر گفت: «بنده خدا» را راست می‌گویی، اما ما قبول نداریم که تو برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله باشی. 🔹حضرت فرمودند: آیا این که رسول خدا صلی الله علیه و آله بین من و خودشان پیوند اخوّت بستند را انکار می‌کنید؟ ابوبکر گفت: آری. و این را سه بار برای ایشان تکرار کرد. ŸŸعمر برخاست و خطاب به ابوبکر که بر بالای منبر نشسته بود گفت: از چه بالای منبر نشسته‌ای و حال آن که این «ستیزه‌جو» نشسته است و برای بیعت با تو بر نمی‌خیزد؟ چرا دستور نمی‌دهی تا گردنش را بزنیم! 🔸امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام نیز کنار امیرالمومنین علیه‌السلام ایستاده بودند؛ وقتی سخن عمر را شنیدند، به گریه افتادند. مولا علی علیه‌السلام آن دو را در آغوش گرفتند و فرمودند: لَا تَبْکِیَا فَوَ اللَّهِ مَا یَقْدِرَانِ عَلَی قَتْلِ أَبِیکُمَا 🔹گریه نکنید؛ به خدا سوگند این دو نمی‌توانند پدرتان را بکشند.‌ 🔻... سپس عمر با شدت بیشتری گفت: یا إبن ابی‌طالب! برخیز و بیعت کن. حضرت فرمودند: اگر این کار را نکنم، چه می‌شود؟ عمر گفت: در آن صورت به خدا سوگند گردنت را خواهیم زد. حضرت سه بار علیه آنان احتجاج نمودند. ًثُمَّ مَدَّ یَدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَفْتَحَ کَفَّهُ فَضَرَبَ عَلَیْهَا أَبُو بَکْرٍ 🔸سپس بدون آن که کف دستشان را بگشایند، دستشان را دراز نمود و ابوبکر دست خود را بر دست ایشان زد. 🔻مولا علی علیه‌السلام پیش از آنکه بیعت کنند، در حالی هنوز ریسمان بر گردنشان بود، رو به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله ‌علیه‌وآله نمودند و فریاد برآوردند: «یاابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کَادُواْ یَقْتُلُونَنِی» اعراف/۱۵۰ 🔹{ای برادرم! این قوم مرا ناتوان کردند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند}. 🔻کتاب سلیم بن قیس، ص۸۲ 📚بحارالانوار ج۲۸ ص۲۷۷ 📚الكوكب الدري،حائری، ج۱، ص۲۰۲ 📚 به ما بپیوندید💙 •❥👇━┅┄┄ @yavaransahebzaman