شهیدانه🌷
✏️#خاطره یکی از همرزمان شهید مدافع حرم #محمود_مراداسکندری
وارد #سوریه که شدیم برای عرض ادب به بارگاه #حضرت_زینب و #حضرت_رقیه سلام الله علیهما رفتیم. بعد از آن هم در محل خود مستقر شدیم.
روز بعد برای شناسایی محیط پیرامون حرکت کردیم. چند قدم که رفتیم دیدم محمود پوتین هایش را از پا درآورد و با #پای_برهنه به راه افتاد.
مدام می پرسیدیم چرا این کار را انجام میدهی آقا محمود؟ هنوز چند متری بیشتر نرفته بودیم که دیدیم نشست و شروع کرد به #گریه . هر چقدر اصرار میکردیم بلند نمیشد چند نفری زیر بغلش را گرفتیم و بلندش کردیم. بلند بلند گریه میکرد و میگفت خدایا حضرت زینب کبری سلام الله علیها چطور این مسیر سنگلاخی را با پای پیاده با بچه های کوچک راه رفته آن وقت من چند متر بیشتر نمیتوانم بروم!
▪️بعد گفت رفقا بیایید تا آنجا که میشود سنگها را از جلو پای #شیعیان برداریم، همانطور که اباعبدالله #شب_عاشورا خارهای اطراف خیمه ها را برداشت که در پای کودکان و اهل حرم نرود
شادی روحش صلوات🌸
🥀🥀🥀🥀🥀
*┅═✧❁﷽❁✧═┅*
#ارسالی_مخاطبین
#خاطره
🌸خاطرهٔ بسیار زیبایِ امـر به معــروف و نهـی از منڪر، توسط یکی از خادمان حـرم امام رضـا علیـه السـلام در تاریخ (۹ آذر ۱۴۰۱)
🌱سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خوشگلم شالت افتاده پایین ها!!!
➖دختر خیلی سرد گفت: میدونم
➕گفتم: خب نمیخوای درستش کنی؟
➖فورا گفت نه❗️
➕گفتم خب موهاتو، گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون پسرای جوان، چشماشون رو از تو برنمیدارن، دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن
✖️هم تو و هم اونها دارین گناه میکنین فدات شـم❗️هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها‼️
دختر برگشت به من نگاه کرد، منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت: آخه شما چی میدونید از زندگی من؟!
صبح تا شب دوشیفت مثل سگ کار میکنم، نمیتونم زندگی کنم، پدرو مادرم هر دو تا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن من بدبخت! نه خواهر دارم، نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم...
۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم!
➕به دختر گفتم: عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن، برو پیش امام رضا(ع) بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواستهی منو برآورده کن.
➖دختر گفت: به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم.
همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست.
دختر گفت همون اطراف حرم دو جا فروشندگی میکنم، ولی آخر ماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره، واقعاً خسته شدم.
گفتم با امام رضا(ع) معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت: آره، همینجا جلوی شما به امام رضا(ع) قول میدم حجابمو درست کنم، ایشون هم به زندگیم سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟
منم مشغول بستن شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت
شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت: دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت عاطفه
گفت: عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار، دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم با من کار میکنی؟
دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت: ولی من که بلد نیستم
خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری، حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه، کار که یاد گرفتی تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟
دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول
برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا (ع) دمت گرم🤲🏻🤲🏻
همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال...
من یک کیسه پلاستیکی دستم بود، دادم بهش، گفت: این چیه؟ گفتم این غذای امام رضاست، من خادمم و این ناهار امروزم بود، هر هفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم، این هفته روزی شما بود.
دوباره زد زیر گریه، ولی از خوشحالی بود، نمیدونست چی بگه، فقط تشکر میکرد..
منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی با هم بگیریم؟
عکس گرفتیم و شماره منو گرفت و پیاده شدم...
💥الحمدلله شکر💥
خدایا ما را جزء آمـرین به معـروف قرار بده🤲🏻
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
اللهـمعجـللولیڪالفـرج
کپی با ذکر صلوات
@yayousefezahra
#خاطره
فوق العاده زیبا و انرژیزا🌸
این متن رو نخونی از دستت رفته👇
من در گذشته دختری بودم مثل همین بد حجاب های بیرون، موهام رو از جلو بیرون میگذاشتم و آرایش هم میکردم
من در خانواده مذهبی به دنیا آمدم و تا پایان دوران راهنمایی مدرسه، خوب بودم.
بعد از اون دوران، از یک شهرک مذهبی مجبور به اسباب کشی شدیم و برای دبیرستان، وارد یک مدرسه ای شدم که وضع بچه هاش خوب نبود.
به خاطر هم کلاسی ها و اثر پذیرفتن از اونها از لحاظ حجاب و نماز خواندن خیلی تغییر کردم، چون اثر گذار بار نیومده بودم و اثر گذاشتن رو بلد نبودم
حدود ۴ سال این زندگی تاریک و سیاه و پر از ظلمات من ادامه داشت و روزی خدا من رو با برنامه (زندگی پس از زندگی) آشنا کرد و من با یکی از قسمت هاش، متحول شدم و خدا توفیق داد و از همون شب نماز خواندن رو دوباره شروع کردم📿
بحث حجاب هم تا یک ماه بعد از تحولم به مرور زمان به لطف خدا درست شد و من این رو یک عنایت بزرگ، از سوی خدا به خودم میدانم که من رو هدایت کرد
حدود یک سال و ۹ ماه از تحول من میگذره و خدا از اون موقع تا الان، در من تغییرات دیگه ای هم به وجود آورده و توفیقاتی نصیبم شده، مثل نماز اول وقت، چادری شدنم، گرفتن تصمیم برای یار امام زمان (عج) شدن⚘️
قسمت مهم از اینجا به بعده👇👇
بهار همین امسال از طریق استوری یک پیج مذهبی اینستا، که دوره های #دکتر_علی_تقوی رو معرفی میکرد، به پیج ثبت نام دوره ها هدایت شدم و ثبت نام کردم
چون از وقتی متحول شدم، روی بقیه واجبات دین هم حساس شده بودم و تحقیق و یادگیری امر به معروف و نهی از منکر هم توی برنامه هام بود و وقتی دیدم یه دوره تقریبا رایگان، در این خصوص وجود داره، سریع ثبت نام کردم تا دو تا از فروع مهم دینم رو یاد بگیرم و انجام بدم.
خداروشکرررر خداروشکررر زندگی من از خرداد ماه خیلییییی تغییر کرد👌
۸ ماهه زندگی خیلی شیرینی دارم و حس میکنم نگاه خدا به زندگیم بیشتر شده، به گناه ها تذکر میدم و دوره ها رو معرفی میکنم و در فکر این هستم که یک کسب و کاری برای خودم راه بندازم و از پولی که در میارم به موسسه موعود کمک کنم.
من تا ابد مدیون استاد تقوی هستم.🌷
داستان زندگیم رو گفتم که آخرش اینو بگم که در حدود ۴ سالی که من موهام رو بیرون میگذاشتم، حتی یک نفر، حتی یک نفر در خیابون و مجامع عمومی پیدا نشد که حداقل به من چپ چپ نگاه کنه یا اخم کنه یا حتی روش رو برگردونه!
نمیگم تذکر لسانی، تذکر لسانی پیشکش❗️ این مردم بی تفاوت حتی به من یک اخم هم نکردن❌
دلم از این بی تفاوتی مردم میسوزه اون ها به من ظلم کردن!
مردم دلشون برای من نمیسوخت که دارم تو گناه غرق میشم و از سر دلسوزی جلوی گناه من رو نمیگرفتن! خانوادهام من رو امر به معروف و نهی از منکر میکردن اما کافی نبود❗️
اگر متحول نمیشدم، شاید الان وضعم خیلی خیلی بدتر از قبل بود، در حال حاضر کلی آدم بدحجاب و بیحجاب در خیابون ها داریم که هیچکس به فکرشون نیست!
این تحولی که برای من پیش اومد برای هرکسی اتفاق نمیافته.
آدم های زیادی دارن توی گناه غرق میشن و اینها باید با امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح بشن✅
اگه هدایت نمیشدم مطمئنم روز قیامت از سکوت این مردم به هیچ وجه نمیگذشتم و حتما فردای قیامت جلوشون رو میگرفتم.
یک نکته دیگه هم هست که اگر توی اون ۴ سال کسی به من تذکر میداد، چون فرهنگ《جوابِ تذڪر، تشڪره》بین مردم وجود نداره، شاید توی دلم بهش یه به توچهای یا ناسزایی هم میگفتم، اما مطمئنم روز قیامت میفهمیدم این آدم در حق من چه لطفی کرده و دستش رو میبوسیدم.
⚜⚜من همیشه مدیون استاد خواهم بود و دو تا تولد در زندگیم دارم ⚜⚜
یه تولد، موقع تحول پیدا کردنم✨️
و تولد بعدی آشنا شدن با دوره های #استاد_تقوی و گذراندن دوره ها و یار امام زمان (عج) شدن ...
امیدوارم بتونم دینم رو ادا کنم 🙏🏻
به امید همگانی شدن امر به معروف و نهی از منکر و تندرستی همیشگی استاد تقوی بزرگوار و همکارانشون🌹🍃
#امام_زمان
اللهـمعجـللولیڪالفـرج
کپی با ذکر صلوات
@yayousefezahra