#شب_دوم_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#دامن_کشان_رفتی...
#بند_اول
اینجا کجاست ما رو. آوردی برادر٣
از غربت این دشت. می میرم از آخر٣
بیا برگردیم با هم پیش مادر
میدونم اینجا از تو میبُرَّن سر
حسین جانم حسین جانم
کار دنیا رو ببین. چی اومد سرم٢
اشک چشمام در اومد. پیش مادرم٢
#بند_دوم
اینجا پر از تیرِ. سه شعبهاست برادر٣
ما تنها میمونیم. میون یه لشکر٣
دل زارم میلرزه تو این صحرا
پر از سرباز و نیزه است لب دریا
حسین جانم حسین جانم
دلهره توی دلم. نشسته حسین٢
قلبم از ماتم تو. شکسته حسین٢
#بند_سوم
شکر خدا که هست. علمدار خیمه٣
تا هست خدا هم هست. نگهدار خیمه٣
نباشی پیشم بی تکیهگاه میشم
تو این صحرا بی پشت و پناه میشم
حسین جانم حسین جانم
چند روزِ دیگه حرم. بی سقا میشه٢
زائرش امبنین. یا زهرا میشه
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#ورود_کاروان_به_کربلا
مسلم و مسعود و عبدالله و جندب آمده
کربلا! حر و حبیب و جون و شوذب آمده
شمع و هفتاد و دو تا پروانهی دلسوخته
آفتابی در حصار ماه و کوکب آمده
منبری نذر عقیله در حرم برپا شده
اهل کوفه! باز هم استاد مکتب آمده
کربلا تا کوفه را دیگر قرق باید کنند
عصمت الله، عمهی سادات، زینب آمده
تک تک اصحاب گرم نوکری زینباند
هاشمیون حافظان روسری زینباند
در میان گور میلرزد ابوسفیان به خود
نسل فتنه، طُعمهی روشنگری زینباند
ذوالفقار در نیامش بر کسی پوشیده نیست
در تحیر از شکوه حیدری زینباند
با دم کوبندهی تکبیر غوغایی شده
کربلا با زینب کبری تماشایی شده
شد قیامت این صدای نفخ صور محشر است
محشرِ امروز اذانهای علیِ اکبر است
عطر و بوی مجتبی دارد مصلای حرم
کربلا مبهوت و حیران حسنهای حرم
در میان خیمه با عمه تبانی میکند
دختری شیرین زبان، شیرین زبانی میکند
مشکها پُر میشود با دست آبور از آب
خاطرْآسوده سکینه، خاطرْآسوده رباب
گرم بازی با علی اصغر تمام بچهها
دستْپخت ام کلثوم است شام بچهها
تا رقیه خواب میآید به چشم اطهرش
میشود دست عمو جان بالش زیر سرش
برقرار است امنیت در چادر ناموس دین
معجری دارد به سر بنت امیرالمؤمنین
تحت بیرق نجمههای خیمه در آسایشاند
با وجود حضرت عباس در آرامشاند
::
صاعقه اما زمین را رنگ ماتم میزند
جمع اهل بیت را يکباره بر هم میزند
نزد خود میخواند آقا ریگهای داغ را
پُر کند "انا الیه الراجعون" آفاق را
گیرم آقا سر به راهش کرد ابن سعد را
وا کند از سر چگونه قاتلین بعد را
روضه مکشوف است پس دیگر چه جای گفتن است؟
دور تا دور خیام او سپاه دشمن است
باغ سبزی پای هر نامه نشانش دادهاند
کربلا اصلاً کجای آن شبیه گلشن است
یک دل سیر از فرات آبی ننوشیده حسین
شمر بی انصاف در فکر شریعه بستن است
از نگاه خواهرش سنگینترین روضهها
روضهی سخت وداع و روضهی دل کندن است
عرض اندامی کند بین تمام تیغها
خنجری که تشنهی بوسه به پشت گردن است
از همین امروز تقسیم غنیمت میکنند
بین خولی و سنان دعوا سر پیراهن است
از منا تا نینوا چشم حریص ساربان
داد میزد هر قدم انگشترش مال من است
گریه هم دارد غمش زیرا که بعد از کربلا
قافله سالار زینب زادهی ذی الجوشن است
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااااا_ابوالحسنی