این شهــداۍمدافعحرم✨🌱
⇜اولاز #دلشون مراقبتڪردند✋🏻.•
⇜بعد #مدافعحرم شدند؛
.
{چون قلب♡- خونهۍخداست♥️}↓
[القلبحرماللهفلاتسکنحرماللهغیرالله]
.
از حرم خدا دفاعڪردند
ڪهبھشونلیاقتدفاعاز
حرمحضرتزیـݩب(س)رودادند:)💛
|🕊| حاجحسیـٖنیڪتا
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
🌸عهدی از جنس جهاد🌸
روایت زهرا خانم از ماه رمضان سه سال قبل و شبهای خواستگاری شروع میشود: «دقیقا اولین روز ماه رمضان سال ۹۵ بود که مادر حسین آقا برای خواستگاری با مادر من صحبت کرد؛ البته خانوادههای ما از مدتها قبل با هم آشنا بودند. پدرم بازرس شرکت قطارشهری است. آن زمان حسینآقا هم در مجموعه بازرسی قطارشهری مشهد کار میکرد. حسینآقا همان جلسه اولی که به خواستگاری آمد، از خواست قلبیاش گفت: «زندگی با من شرایط خاصی داره و من ترجیح میدم همین اول به شما بگم. من تا هر وقت که صحبت از دفاع و حریم و امنیت باشه، آروموقرار ندارم. من نمیتونم تو این دنیا باشم، اما بگم بیخیال اینکه چه اتفاقی برای بقیه میفته. من اگر الان که جوونم از جوونیم برای دفاع استفاده نکنم، نمیتونم بعداً جلوی بچهم سرم رو بلند کنم. ببینید من تا هر وقت و هر زمان که فرمان جهاد بدن، میرم.»
حرفهایش را پشتسر هم میگفت و من همانطور که چشم به زمین دوخته بودم، جملاتش را در ذهن مرور میکردم. گاهی هم تصور میکردم اگر همسر او باشم و او برای جهاد برود، چهکار میکنم. همه اتفاقات حتی آخرین حالت را که شهادت او بود، مرور کردم. در همین حالواحوال بودم که حسین جمله آخرش را گفت: «میدونم خواسته بزرگیه، اما میخوام بادقت فکر کنین، بعد جواب بدین.»
#زندگیشهدایی
#خاطره
#مدافعحرم
#شهیدحسینهریری
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314